اِرمینه
سیاسی- غیر سیاسی!
از سکوت تا توجیه؛ چند خطی پیرامون سبد کذا!

 بعد از اعلام دولت مبنی بر ارائه سبد کالا حدس میزدم که این سبد کذایی سر و صداهای زیادی به پا می کند. از دیروز که ارائه این سبد اغاز شد بی تدبیری دولت تدبیر و شان شکنی از مردم در هوای زیر صفر درجه زمستانی حال خوشمان را خراب کرده است!

جالب اینجاست که سایت های حامی دولت در این زمینه یا سکوت کرده اند و یا به توجیه روی آورده اند مثل مطلبی که عصر ایران و آینده زدند! فقط برخی حامیان دولت مثل روزنامه جمهوری اسلامی بی پروا و از سر دغدغه بر این سیاست تاختند و یا مثل زیبا کلام بدور از توجیهات محیرالعقول آن را توهین آمیز خواندند اما از آن طرف برخی اصولگرایان مثل اقتصادیون مجلس از قبیل جناب توکلی و سایت وزین الف که سالهاست طرفدار نظام کوپنی و بنجل فروشی اجباری بدون حق انتخاب برای کم کردن فاصله طبقاتی(!!) بدون در نظر گرفتن شان و شخصیت مردم هستند به توجیه و یا تحسین این اقدام کذایی دولت پرداختند!

توزیع سبد کالا و کمک به تولید داخل!!!!

توجیه مضحکی که برخی در این رابطه ادعا میکنند و نشان از حداقل سواد اقتصادی و صرفا تخیل پردازی در حوزه اقتصاد دارد کمک این طرح به تولید داخلی است!!! اولا برای بطلان این ادعا مسئله برنجهای هندی مطرح شد قبلا هم در زمان سیستم کوپنی پنیرهای دانمارکی و برنجهای بنجل تایلندی سر از نظام توزیع در آورده بود! ثانیا با فرض داخلی بودن تمام محصولات توزیعی چه کسی گفته است که این امر به تولید و اقتصاد داخل کمک می کند؟! حادث شدن این امر تنها به انحصار و رانت در بازار تولیدات داخلی می انجامد با این توضیح که دولت مثلا با شرکت پگاه برای پشتیبانی این طرح قرارداد می بندد و بالاجبار مردم مجبورند مثلا پنیر پگاه بگیرند و مصرف کنند اینجا چند سوال مطرح است:

1-       شاید مردم دوست نداشته باشند پنیر پگاه مصرف کنند اینجا تکلیف چیست؟!

2-      وضعیت بقیه شرکتهای داخلی که فروششان بخاطر تامین نیاز مردم کاهش میابد چه می شود؟ مثلا دامداران یا کاله یا...؟؟!!

3-      ایا بازار رقابت به انحصار تبدیل نمی شود و کیفیت فدای خیلی چیزها نمی شود؟!

4-      شاید مدیر کارخانه پگاه پسرخاله وزیر صنعت بود اینجا به نظر شما احتمال فساد وجود ندارد؟!

5-      ایا قراردادهای دولت برای تامین اقلام توزیعی منبع فساد های گسترده نخواهد شد؟!

6-       و....؟!

به نظر شما کشاندن اقتصاد به سمت انحصار و به تبع آن رانت کمک به تولید داخل است و یا سوق دادن اقتصاد به سمت بازار رقابت و قائل شدن حق انتخاب برای مردم سبب پویایی یک اقتصاد؟!

سیستم منسوخ کوپنی و زنده شدن خاطرات نوستالوژیک مدیران دهه های دور!

در زمان جنگ سیستم کوپنی برگ زرینی بود در مدیریت برخی اقایان تا جایی که به ان تعلق خاطر زیادی پیدا کردند، بعدها هم تا دولت اجمدی نژاد این سیستم مزخرفِ بی مصرفِ بی خاصیتِ سرشار از رانتهای ریز و درشت ادامه یافت تا اینکه در دولت احمدی نژاد نظام کوپنی کنار گذاشته شد. اما این اقدام از همان ابتدا منتقدانی داشت. بسیاری که سیستم کوپنی انها را یاد خاطرات نوستالوژیک مدیریتیشان در سالهای دور می انداخت و این سیاست بی خاصیت شده را برگ زرین ابتکارات و اقدامات خود می دیدند بارها به توزیع سبد کالا بجای پرداخت نقدی یارانه ها و زنده کردن نظام کوپنی اشاره کردند. فارغ از آنکه این سیستم برای عهد عتیق جمهوری اسلامی کارساز بود و نه امروز که درصد بالای مردم تحصیل کرده، اگاه، دارای شان و شخصیت اجتماعی بالا، سطح زندگی مقبول و در ارتباط با دنیای روز هستند. به نظر می رسد وقتی منطق جایگاه خود را از دست بدهد باید زور را جایگزین آن بکنیم، ظاهرا برخی برای حل کردن مسئله یارانه ها ناچار به اقدامات زورکی هستند!

از طرفی اعلام می شود سبد کالا ربطی به یارانه ها ندارد و بجای عیدانه پارسالی سبدکذای امسالی تعلق می گیرد از طرفی عصر ایران این اقدام را شروع مناسبی برای تبدیل یارانه نقدی به کالایی می نامد و از آن به بدترین و فجیع ترین شکل ممکن دفاع میکند طوریکه مقاله نویس مربوطه اگر خودش دو بار مطلبش را بخواند نمی تواند خودش را با توجیهات آن قانع کند!

شان و کرامت مردم بالاتر از هر سبد کالایی است!

در این بین دیدن تصاویر تاسف بار و شنیدن حکایات تلخ از اطراف مبنی بر شکسته شدن شان و کرامت مردم و خدشه دار شدن عزت نفس مردم برای گرفتن 4 قلم جنس واقعا سبب تکدر خاطر است. مردان و زنان پیر برای گرفتن 4 قلم کالای ناچیز نصف روز باید در سرمای زمستان در صفهای کذایی برای گرفتن و یا نگرفتن سبد کالا بایستند و شاید در این صف به خیلی از دوست و اشنایان هم بر بخورند که خودش داستان غم انگیزی است.

ضعف های ریز و درشت طرح سبد کذا!

1-      ضعف در نفس این اقدام! ( این اقدام از اساس زیر سوال است!)

2-      عدم رعایت عدالت در انتخاب مشمولین

3-      عدم رعایت عدالت در بین مشمولین انتخابی ( سهم خانواده دو نفره به اندازه سهم خانواده 6 نفره!)

4-      ضعف در تامین زیر ساختها

5-      ضعف در اطلاع رسانی

6-      ضعف در هماهنگی

7-      ضعف در انتخاب محصول (برنج هندی بجای برنج ایرانی)

8-      ضعف در زمان بندی

9-      ضعف در خوشه بندی ( به برخی اصلا نباید تعلق بگیرد!)

10-   ضعف در اجرا

11-   ضعف در سیستم بانکی ( از کار افتادن شتاب و عدم پاسخ گویی بانکها در مراجعه مردم)

12-   ضعف در اولویت بندی ( کارگران بعد از کارمندان!!)

-      ضعف در ندیده گرفتن انعکاس خارجی

13- و....

اضافات:

-          من در طول عمر کوتاه این دولت از آن دفاع کرده ام اما این اقدامات غیر قابل باور است!

-          دولت بهتر بود بجای دادن سبد کالا یا هیچ نمی داد یا طبق روال سال گذشته عمل می کرد.

-          این دولت کارهای مهم تر و سنگین تری مثل گران کردن بنزین داره، پس نباید خودش رو درگیر این طرح های عجولانه و بدون پشتوانه نظری و اجرایی بکنه.

-           وقت مردم هم در این بین مسئله قابل تاملی است که به فنا میره، انرژی مملکت هم همینطور، ینی مردم باید پاشن برن مراکز توزیع وایسن تو صف بگیرن باز برگردن خونه هاشون، خب خیلی راحت میتونن از سر کوچه این 4 قلم رو تهیه کنن چرا هزینه های جانبی رو در نظر نمی گیریم؟!

-          حق انتخاب مردم اقتصاد کشور رو شکوفا میکنه، وقتی انرژی گرون باشه مردم به سمت تولیدات کم مصرف تر میرن و این خودش تولید رو جهت دهی میکنه، به همین شیوه مردم باید در انتخاب اقلام سبد کالای زندگیشون حق انتخاب داشته باشند تا تولید کشور شکوفا بشه.

-          این احمد توکلی رو هرچقدر در فضای سیاسی براش احترام قائلم در فضای اقتصادی با اون طرح تثبیت کذاییش، طرح سبد حمایتیش، و عنوان کردن اینکه ما باید اول خودرو کم مصرف تولید کنیم بعد بنزین رو گرون کنیم!!! اصلا براش احترامی قائل نیستم چون تئوریهای اقتصادیش رو به هیچ وجه  به صلاح  نمی بینم!

-          برید سبد کالا بگیرید ناله بزنید!


لينك | نوشته شده در دوشنبه چهاردهم بهمن ۱۳۹۲ساعت ۶:۳۸ ب.ظ توسط ارمینه|
این انتخاب تیترم یه معضلیه!

  واقعیت اینجاست که وبلاگنویسی یه اصالتی داره که شبکه های اجتماعی نداره  شاید چیز دیگه ای هم نداره! من دارم می بینم وبلاگنویسا دارن دوباره از رخوت بیرون میان، به اصل بر می گردن. جناب صنوبری همچنان پر قدرت مثل وبلاگنویسای قدیم وبلاگش رو بروز میکنه و حرف داره برای گفتن. اصولا شبکه های اجتماعی جای هجویاته، جای نمایش عکس بستنی شکلاتی و ذرت مکزیکی! جای گفتن و شنیدن حرفهای اصیل نیست، بنیادش بر این نیست، اصالت این کار رو نداره، اصالتی که یه وبلاگ داره هیچ چیز دیگه ای توی دنیای مجازی نداشته و نداره، دقیقا مثه خانواده های اصیل میمونه، دیدید چقدر فرقه بین یه خانواده متمول اصیل و یه خانواده متمول تازه به نون رسیده؟! اصالتی که بنز داره هیچ وقت هیوندا نداره!  اره ما تو حال و هوای خانواده های قجری هستیم!!

..................

من خوشحالم از انتخاب روحانی و از نحوه مملکت داریش و باید اعتراف کنم ضربه ای که احمدی نژاد به پایه های مدیریتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این کشور زد در تاریخ 100 سال گذشته بی سابقه بود! اما وقتی می بینم به دولت محمود میگن گداپرور بعد میان سبد کالا تخس میکنن بین ملت خیلی ناراحت میشم، حداقل اون پولشو میداد مردم با سلیقه و اختیار خودشون مایحتاج میخریدن، لااقل پول میرفت تو حساب کسی هم نمی فهمید کی گرفته کی نگرفته! الان که هر کی باید بره تو صف یه ظرف روغن یه کیسه برنج و... بدن زیر بغلش. پس کرامت انسانی کجاست؟! گداپروری از این بالاتر؟!

.................

پنجره برداشته یه مصاحبه کذایی منتشر کرده که ما اخرش نفهمیدیم راسته یا دروغ ولی اگه راست از آب در بیاد جزو بزرگترین دروغهائیه که تو این چند سال شنیدم! اخه مجبوریم؟!

..............................

میترسم عمر دولت به آخر برسه و استاندار خراسان رضوی منصوب نشه، با فشاری که از طرف نماینده های عمدتا پایداری چی، امام جمعه محترم که به ریز و درشت این شهر نظر دارن، و استان قدس و دولت اعتدال باید هم کار به اینجا بکشه ولی این حق دولته که استانداری رو انتخاب کنه که فکر میکنه میتونه در راستای اهداف دولت و هماهنگ با اون کار کنه، دلیل دخالت های امام جمعه لاچسب و نماینده های لاچسب تر شهرمون رو هم نمی فهمم!!

......................

اون از جناب کریمی قدوسی که دیدیم با چه ضرب و زوری رحمانی فضلی رو شکست داد و رفت مجلس و اونجا ان پی تی رو ام پی تی نوشت و موجبات تفنن خاطر ملت رو فراهم اورد و آخرشم چرخ روزگار چرخید و رحمانی فضلی شد وزیر کشور دولت بعد! اینم از شورای شهر پایداری چی که برداشتن صولت مرتضوی که بدترین انتخاب ممکن در بین گزینه های مطرح بود رو گذاشتن شهردار مشهد. یعنی ما تو این چند ماه نفهمیدیم این جناب سید صولت خان مرتضوی غیر از دستور جمع کردن گل آرایی جلسات برای مبارزه با اشرافی گری چه دستور نافذ دیگه ای برای این شهر استراتژیک صادر فرمودن!! ینی تا الان کسی ایشون رو ندیده! در حوزه کاری هم نمودی دیده نمیشه!! ینی هنوز بعد 30 و اندی سال ما نفهمیدیم که شهرداری جای مدیران اجراییه و نه مدیران سیاسی؟!!! ینی خاک....

...................

به شرفم قسم ضربه ای که این انقلاب از خودی ها خورده از غیر خودی ها نخوره! ینی وقتی مداح این مملکت بخاطر ویراژهای یه ماشین دیگه و ایجاد مزاحمت اسلحه میکشه و بقیه هم در حمایت ازش این اتفاق رو طراحی صهیونیسم برای ضربه زدن به دستگاه امام حسین (ع) میدونن دوست دارم با سر برم تو سرب داغ! ینی واقعا صهیونیسم جهانی میدونه اگه یه زن و شوعر رو بفرسته جلوی فلان مداح تا مزاحمش(!) بشن اون اسلحه میکشه و تیراندازی میکنه؟! ینی این دستگاه تو این سالها چی به ما اضافه کرده؟ باید یاد بگیریم تحلیلهای دایی جان ناپلئونی نکنیم و مرد و مردونه اشتباهاتمون رو به گردن بگیریم و سعی بر اصلاح داشته باشیم وگرنه تا اخر همینه! هر روز یه ادم پر ادعا گندش در میاد!

اضافات:

-  وای چه دل پری داشتم من، آخییییش یوخده راحت شدم.

- این خیال رنگی نوشته هاش منو یاد نوشته های رومن گاری میندازه ینی خیلی شبیه اون مینویسه با همه سیاهی دلنشینه از اون دست سیاهی هایی که رنگ عشقه!!

-  من یه کار آفرینم. میفهمی؟ یه کار آفرین!

- باور کنید چس ناله هیچ معادل مودبانه دیگه ای نداره خیلی فکر کرده بودم! این جناب صنوبری به ما گیر میده ولی حق مطلب ادا باید بشه یا نه آخه؟!

- در همین رابطه من همیشه میگم وقتی دو نفر همدیگه رو بخان عن بازیا و عنتربازیای همم میخان! ینی تو جمع چندبار گفتما! راستم میگم ینی تقصیر من نیست، معادل نداره لامصب!


لينك | نوشته شده در سه شنبه هشتم بهمن ۱۳۹۲ساعت ۶:۲۶ ب.ظ توسط ارمینه|
چس ناله
چس ناله میدونید چیه؟!


لينك | نوشته شده در جمعه بیست و هفتم دی ۱۳۹۲ساعت ۱۰:۴۹ ب.ظ توسط ارمینه|