حزب الله(خواهران)

شما فروختيد و ما خريديم ...



بانوي محجبه اي در يکي از سوپرمارکت‌هاي زنجيره‌اي در فرانسه خريد مي‌کرد؛ خريدش که تموم شد براي پرداخت رفت پشت صندوق. صندق‌دار يک خانم بي‌حجاب و اصالتاً عرب بود.

صندوق‌دار نگاهي از روي تمسخر بهش انداخت و همينطور که داشت بارکد اجناس را مي‌گرفت اجناس او را با حالتي متکبرانه به گوشه ميز مي‌انداخت. اما خانم باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چيزي نمي‌گفت و اين باعث مي‌شد صندوقدار بيشتر عصباني بشه !

بالاخره صندوق‌دار طاقت نياورد و گفت: «ما اينجا توي فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داريم اين نقابي که تو روي صورتت داري يکي از همين مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستيد! ما اينجا اومديم براي زندگي و کار نه براي به نمايش گذاشتن دين و تاريخ! اگه مي‌خواي دينت رو نمايش بدي يا روبنده به صورت بزني برو به کشور خودت و هر جور مي‌خواي زندگي کن!»

خانم محجبه اجناسي رو که خريده بود توي نايلون گذاشت، نگاهي به صندق‌دار کرد…
 روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از ديدن چهرهٔ اروپايي و چشمان رنگين او جا خورده بود گفت:

من جد اندر جد فرانسوي هستم…اين دين من است.اينجا وطنم…شما دينتون را فروختيد و ما خريديم.
--------------------------------------------------------

پ.ن:مطلب صرفا جهت رفع دلتنگي براي خانه بود چون قرار بود تا يه چند وقتي نباشيم ...

برچسب‌ها: حجاب, پوشيه, بدحجابي, حجاب در اروپا
+نوشته شده در جمعه پنجم مهر ۱۳۹۲ساعت0:2توسط روزبهانی |
نماد گفتمان انقلاب اسلامي ...

ما رییس جمهوری می خواهیم که دنیای ما را برای آخرتمان آباد کند!

ما فرد محور نیستیم بلکه گفتمان محوریم ...

پرچمدار این گفتمان آقاي دكتر سعید جلیلی ...


-------------------------------------------------


پ.ن 1: جلیلی فقط به خدا توکل کرده و مصداقي از اين آيه ست:"ومن یتوکل علی الله فهو حسبه"

پ .ن 2: تو مناظرات و تبليغات ميشه به تفاوت جلیلی با بقیه پي برد ، چون به جای اینکه از خودش بگه از گفتمان انقلاب و  پیشرفت سطح زندگی دینی جامعه ميگه چیزی كه هیچ کدوم از کاندیداها به فکرش نیستن و همه فقط به فکر شکم مردم هستند...



برچسب‌ها: سعيد جليلي, نماد گفتمان انقلاب اسلامي, رياست جمهوري يازدهم, انتخابات
+نوشته شده در جمعه هفدهم خرداد ۱۳۹۲ساعت13:12توسط روزبهانی |
چـــادر امامــزاده ...


خانووووم....شــماره بدم؟؟؟؟

گَل ِبرسونمت؟؟؟؟

خانوم چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟

اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!

بیچــاره اصـلا" اهل این حرفـــــها نبود...این قضیه به شدت آزارش می داد تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش بازگردد.

روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت...

شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی....!

دخترک وارد حیاط امامزاده شد...خسته... انگار فقط آمده بود گریه کند...

دردش گفتنی نبود....!!!!

رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد...وارد حرم شد و کنار ضریح نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن...

چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد...

خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!

دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند...به سرعت از آنجا خارج شد...وارد شــــهر شد...

امــــا...اما انگار چیزی شده بود...دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!

انگار محترم شده بود... نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!

احساس امنیت کرد...با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!

یک لحظه به خود آمد...

دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته!


                      --------------------------------------------------------------------------


پ.ن : چادر نماز سفیدش پشت در سیاه شد! و این سیاهی چادر ارثیۀ مادرت زهراست...

پ.ن : گرد چادر خاكي ت اي كاش مي نشست كمي روي دلم ... 





برچسب‌ها: چادر, امامزاده, امنيت, حضرت زهرا
+نوشته شده در سه شنبه بیستم فروردین ۱۳۹۲ساعت0:33توسط روزبهانی |

آيت الله خوشوقت (ره) از برجسته ترين عالمان اخلاق مي فرمودند:

صراط مستقيم راه راست نيست ؛

بلكه راهي است كه از ميان افراط و تفريط مي گذرد

و آن همان اطاعت محض از تعاليم الهي و طي طريق بندگي است...


                        -----------------------------------------------------------------


پ.ن : بی‌تو این هوای بهاری بوی خزان می‌دهد ...

تکرار مکررات است اینکه باید باشی و نیستی...که سالهاست حول حالنای لبهايمان رنگ احسن الحال را ندیده اند...


پ.ن : تو اين لحظات پاياني سال و آغاز سال نو چقدر اين دو سلام و عرض ارادت به دل ميشينه :

السلام عليك يا سيدة نساء العالمين مِنَ الاولين و الاخرين ...

السلام عليک يا ربيع الأنام و نصره الأيام ...


پ.ن : اين روزها گلهاي بنفشه رنگ و بوي ديگه اي دارن ... اگه دلهاتون از روضه مادر سوخت و روانه بقيع شد ما رو از دعاي خيرتون بي نصيب نزاريد ...




برچسب‌ها: صراط مستقيم, آيت الله خوشوقت, حول حالنا, ربيع الأنام
+نوشته شده در چهارشنبه سی ام اسفند ۱۳۹۱ساعت1:36توسط روزبهانی |
حجاب و غيرت ...


غيرت مرد و حجاب زن دو روي يك سكه اند !

اما واي به روزي كه اين سكه از اين دست به آن دست شود ...

هزار مدعي دروغين پيدا مي شود و هزار هزار صاحب و مالك!

رگ غيرت عده اي ناگهان پنچر ميشود و بي حيايي عده اي،زبان زده خاص و عام!

به گونه اي كه ميگويند :

اي بابا آدم دلش بايد پاك باشه ،خدا هم تو قرآنش يه چي گفته كه يه چي گفته باشه حالا ...!



برچسب‌ها: حجاب, غيرت, بي حيايي
+نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۱ساعت0:22توسط روزبهانی |
آقا روح الله ...


مردي از اهل قم قيام خواهد كرد و مردم را به سوي حق فرا خواهد خواند

و بر گرد او قومي همچون پاره هاي آهن اجتماع خواهند كرد ،

قومي كه تندباد عواطف آنان را نخواهد لرزاند،

از جنگ خسته نخواهند شد

و بر خداست كه توكل مي كنند ...


----------------------------------------------------------------

پ.ن :

1.  از همه دوستاني كه در نبود ما به وبلاگمون سر زدن و كامنت گذاشتن هم تشكر ميكنيم بابت لطفشون هم عذرخواهي كه نتونستيم به وبلاگاشون سر بزنيم ...




برچسب‌ها: امام خميني, دهه فجر, ايام الله, بت شكن
+نوشته شده در جمعه سیزدهم بهمن ۱۳۹۱ساعت2:0توسط روزبهانی |
سلام علي قلب زينب الصبور


زينب؛ صبر تاريخ بود بر صراط مستقيمش

سلام علي قلب زينب الصبور

هر چند نداي "هل من ناصرٍ" ندايي در طول تاريخ است، اما اين روزها نداي "هل من ناصرٍ حسين" ديگر به گوش نمي رسد؛ تكبيرهاي حسين بر شمشير زدن علي اكبرش خاموش شده است و ديگر حتي صداي ناله ي شش ماهه هم نمي آيد.

رسالت حسين و ياران شهيدش در ماجراي كرب و بلا، ظهر همان روز با ذبح عظيم خون خدا پايان يافت. اما اين پايان واقعه كرب و بلا نبود. اگر عاشورا، روز عشق بازي شهدا در محضر حق، با سرهاي بريده و بدن هاي متلاشي شده بود، اين روزها، روزهاي مصيبت و تنهايي و اسارت زن ها و بچه هاست؛ روزهاي تجلّي عبوديت زن ها و بچه هاي خردسال است...اين روزها، روزهاي زينب است.

تقدير پروردگار براي نشان دادن صراط مستقيمِ تاريخ، بر مصيبت و اسارت آل الله تعلق گرفته است. اكنون "خون حسين"، اين امانت الهي، در دستان امام سجاد عليه السلام و عقيله ي بني هاشم است. پيش از ظهر آن روز، حسين بارها با خواهرش در مورد حوادث آينده گفتگو و او را به صبر در برابر آنها توصيه مي كرد؛ چرا كه انوار خون حسين عليه السلام، بايد آينده ي تاريخ بشريت را روشن و الهي كند...ولي اين خون نياز به روشن گري دارد و چه كسي بهتر از شيرزن بني هاشم، شير دختر فاتح خيبر، خواهر ابالفضل العباس، زينب كبري عليها السلام.

اما چه بگويم؟! اين راه دشواري است كه شجاعت ابراهيم مي خواهد، استقامت نوح و فصاحت علي و صد البته صبر ايوب را.

راستي داستان ايوب نبي را شنيده اي؟ صبر ايوب نبي زماني شهره ي تاريخ شد كه او از آزمايش ها و بلاهاي گوناگون سربلند بيرون آمد. او ابتدا مال و دارايي هايش را از دست داد و سپس فرزندان و خاندانش و در مرحله آخر نيز سلامتي اش را؛ اما از شكرگزاري اش كاسته نشد و به همين دليل، پروردگار، همه ي چيزهايي كه از دست داده بود را به او باز گرداند.

اما بگذار بگويم كه صبر و مصيبت زينب چيز ديگري است. زينب خردسال رحلت بزرگترين مرد تاريخ را ديد؛ شهادت خيرالنساء را از نزديك لمس كرد؛ شريك غم درد و رنج تنهايي پدر شد...

اما اين پايان مصيبت هاي زينب نبود! او بايد قبل از ظهر آن روز چيزهاي ديگري را نيز ببيند و ديد. او فرق شكافته ي "قسيم جنة و نار" را ديد و با اينكه دخترها باباي اند ولي در كنار سر شكافته پدر جان نداد. او بايد مي ديد بعد از شهادت پدر، بر سر منبرها و در مسجدها، علي را لعن مي كنند و دشنام مي دهند. او بايد غريبي برادرش حسن و بي وفايي يارانش نسبت به رهبرشان را ببيند، او بايد در تشت، جگرهاي امامي را ببيند كه پيامبر امت، او را سرور بهشتيان ناميد. او بايد تيرباران شدن تابوت صراط مستقيم را هم مشاهده كند...

همه ي اين ها از زينب كوهي ساخت كه بتواند بار مصيبت عُظمي را تحمل كند. حسين جان مصيبت تو چقدر عظيم بود كه شيرزن بني هاشم با تجربه ي اين همه مصيبت، بعد از ظهر آن روز، اشبه الناس به مادرش شده بود؛ قدش خميده شده بود و موهايش سفيد و قلبش با ضربان "حسين" "حسين" لحظه شماري مي كرد تا هر چه زودتر از اين كره ي خاكي رخت بربندد و به سالار و محبوبش برسد.

اسطوره ي صبر! امروز مادران و خواهران و همسران شهدا به تو اقتدا مي كنند و مردانه ايستاده اند و عَلَم رسوايي ظالمان تاريخ و يزيديان زمانه را برافراشته نگه داشته اند.


برچسب‌ها: حضرت زينب, صبر, ام المصائب
+نوشته شده در چهارشنبه هشتم آذر ۱۳۹۱ساعت20:33توسط روزبهانی |
هل من ناصر ...

 


كل يوم عاشورا

و كل ارض كربلا ...

ديروز نينوا

و امروز غزه ...

اين بار صداي " هل من ناصر " حسين از گلوي خسته "غزه" شنيده مي شود...


پ.ن : آيا قضاوت آيندگان از ما شبيه حسينيان خواهد بود يا؟!...



برچسب‌ها: هل من ناصر, غزه, حسينيان, كل يوم عاشورا
+نوشته شده در چهارشنبه یکم آذر ۱۳۹۱ساعت14:38توسط روزبهانی |
تلنگري به قلب غفلت زده مان


تلنگري به قلب غفلت زده مان


دنيا آن قدر كوچك نيست كه در آن اسير و گرفتار شدي، لذت ها و حلاوت هايي هست كه تا نچشي طعم واقعي حيات را نمي يابي، سقف آسمان آن قدر كوتاه نيست كه تو زير بار مشكلات آن خردشدي، نديدني هايي هست كه بايد ديد تا حسرت به دل به گل ننشيني.

مي بيني سينه ات چه تنگ است و قلبت چقدر گرفته ؟ شايد او هم هوايي شده، شايد او هم دلتنگ خداست شايد او هم از اين همه تكرار مكررات خسته شده، اين همه را تجربه كردي، نمي خواهي يك بار هم راه خدا را تجربه كني؟ يعني به يك بار امتحان نمي ارزد؟ نمي خواهي نداي پروردگارت را بشنوي كه چه مهربان صدايت مي كند: اي بنده من، سال ها نظرگاه خلايق را كه (ظاهر توست ) پاك ساختي، آيا شده ساعتي نيز نظرگاه مرا كه ( قلب توست ) پاك سازي؟


------------------------------------------------------

پ.ن : واي بر آن دلي كه اسير جز تو مي شود و واي بر آن لحظه هايي كه بي ياد تو سپري مي شود...




برچسب‌ها: تلنگر, قلب غفلت زده, خدا, دنيا
+نوشته شده در پنجشنبه چهارم آبان ۱۳۹۱ساعت20:3توسط روزبهانی |
جنگ تمام عيار فرهنگي ...


جنگ تمام عيار فرهنگي


بحث فرهنگ و عرصه ي فرهنگي در نظام جمهوري اسلامي كه برخاسته از انقلابي با رويكرد فرهنگي است، جايگاه ويژه اي دارد تا آنجا كه رهبر معظم انقلاب، عرصه ي فرهنگي را عرصه ي جهاد ناميده اند و اهميت اين عرصه به قدري است كه ايشان نسبت به آينده هيچ عرصه اي از سياست و اقتصاد و... به اندازه عرصه ي فرهنگي هشدار نداده اند و احساس خطر نكرده اند. به همين خاطر هم هست كه ايشان از سال ها پيش مردم را با كليد واژه هايي مثل تهاجم فرهنگي، شبيخون فرهنگي،...متوجه جنگ تمام عياري مي كنند كه بر خلاف جنگ هاي معمول، قلب و فكر و ايمان افراد را هدف گرفته است.

غرب، در اين جنگ تمام عيار، بهترين استفاده و يا به عبارت صحيح تر بهترين سوءاستفاده را از تكنولوژي كرد؛ براي رسيدن به اين هدف يعني تصرف قلب ها و فكر توده هاي مردم در سراسر دنيا، فضاهاي جديدي را طراحي و مهندسي كرد: سينما، ماهواره، اينترنت، بازي هاي رايانه اي،...از جمله فضاهايي است كه با واسطه يا بي واسطه به همين منظور طراحي شده اند.

علي اي حال وقتي بحث فضاي فرهنگي كشور مطرح ميشود، عده اي با نگاههاي تك بعدي و محدود و با استقراء ناقص مي خواهند اينطور وانمود كنند كه ما از لحاظ فرهنگي نسبت به گذشته پسرفت داشته ايم! به عنوان مثال با مطرح كردن وضعيت ظاهري افراد نسبت به گذشته اينطور نتيجه مي گيرند كه "ما نه تنها پيشرفت نكرده ايم بلكه عقبگرد نيز داشته ايم!" در صورتي كه موضوع فرهنگ و وضعيت فرهنگي، فراتر از اينهاست. ما براي تحليل دقيق پيشرفت يا پسرفت وضعيت فرهنگي، بايد دو چيز را به خوبي بررسي و اطلاعات كافي نسبت به آنها داشته باشيم:

1.وضعيت فرهنگي گذشته

2.وضعيت فرهنگي حال حاضر

به نظر مي آيد حركت كلي فرهنگي در كشور، يك حركت رو به جلو بوده است. اما اين حرف به آن معنا نيست كه ما در همه ي موارد پيشرفت داشته ايم؛ بلكه يعني برآيند حركت فرهنگي در كشور مثبت بوده است. گرايش به معنويت در كشور ما با تمام كم كاري ها و حتي بعضاً كارشكني هاي فرهنگي نهادهاي ذيربط، روز به روز افزايش مي يابد. نمونه هايش را مي توان به حضور مردم مخصوصاً جوانان در مراسمات شب هاي قدر، اعتكاف، هيئت هاي عزاداري و...مشاهده كرد.  

در حال حاضر در كشور چند مركز مهم تاثير گذار در فرهنگ عمومي وجود دارد: صدا وسيما، مطبوعات، آموزش و پروش، سينما. متاسفانه ما در همه ي مراكز ياد شده دچار ضعف هستيم و يا به عبارتي اين مراكز همگي بيمار هستند. مهمترين و خطرناك ترين مشكل مراكز ياد شده كه كمابيش در همه ي آنها مشاهده مي شود، نگاه سكولاريستي موجود در آنهاست.

-جالب اينجاست كه اين نگاه سكولاريستي در مثلاً صدا و سيما اصلاً يك امر پنهاني و زير زميني نيست! با نگاه به سريال ها و فيلم هاي ساخته شده در طول مثلاً 10 سال گذشته مي توان به راحتي حاكم بودن اين نگاه را مشاهده كرد. برنامه هاي مربوط به كودكان يا عملكرد منفعلانه ي صدا وسيما در قضيه ي بيداري اسلامي، تغافل نسبت به بازخواني و مرور فتنه ي 88 و بايكوت برخي نخبگان ديني و فرهنگي، از مشكلات غير قابل گذشت صدا و سيما است.

-در برخي مطبوعات ما يك جريان ضد نظام اسلامي و حتي ضد دين در پوشش هاي مختلف و موجه در تلاش است كه پايه هاي اعتقادي و اخلاقي افراد جامعه را متزلزل كند. نمونه هايش قبلا بوده است- كه به انگليس و كشورهاي ديگر فرار كردند- و در حال حاضر نيز وجود دارد.

-سيستم آموزش و پرورش علاوه بر اينكه معلماني بعضاً فاسد العقيده را در خود جاي داده است، تقريباً به بحث پرورش هيچ اهميتي نمي دهد.

-بحث سينما هم كه ديگر روشن است. اگر در طول سال 4-5 تا فيلم قابل قبول هم ساخته نمي شد، ميشد نتيجه گرفت كه سينماي ايران را رابرت مردوخ اداره مي كند! اما با همه ي اين اوضاع، به لطف خدا جشنواره ي فيلم عمار اولين دوره اش را برگزار كرد و كارهاي ارزشي و خوبي در آن معرفي شد.

اما براي اصلاح فرهنگ عمومي در كشور،  ضمن اينكه بايد تحولي در مراكز موثر فرهنگي كشور ايجاد كنيم- تحول ساختاري، تحول محتوايي- بايد براي درمان بيماريهاي فرهنگي مان با ديگر ملت ها و تمدن ها به تبادل فرهنگي صحيح بپردازيم. لازم به ذكر است كه تبادل فرهنگي غير از تهاجم فرهنگي است. تبادل فرهنگي يعني از نقاط مثبت فرهنگي ديگر ملت ها استفاده كردن و نيز صادر كردن نقاط مثبت فرهنگي خود به آنها.




برچسب‌ها: تهاجم فرهنگي, تبادل فرهنگي, فرهنگ, بيماريهاي فرهنگي
+نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم مهر ۱۳۹۱ساعت23:4توسط روزبهانی |
ما فرزندان خامنه اي هستيم...
من فرزند خميني ام ، من سرباز خميني ام.

من سرباز حسين بن علي ام.

ايها الناس!

ببنيد من با سينه اي باز به استقبال گلوله هاي دشمن مي روم تا اگر با ريختن خون من

اسلام احيا مي شود، پرچم اسلام استوار مي شود ،تيرها بر من ببارند...

"فرازي از سخنان سردار شهيد حاج حسين اسكندرلو"


 و اكنون ما مي گوئيم

ما فرزندان خامنه اي هستيم، ما سرباز خامنه اي هستيم

و براي احياي اسلام و برافراشتن پرچم اسلام، از جان خود دريغ نخواهيم كرد...


 " ياد امام و همه شهداي دفاع مقدس گرامي "



برچسب‌ها: امام خامنه اي, شهدا, دفاع مقدس
+نوشته شده در دوشنبه سوم مهر ۱۳۹۱ساعت23:57توسط روزبهانی |
نور خدا خاموش شدني نيست...


یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ:

ميخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا؛ گر چه کافران را ناخوش آید، نور خود را کامل خواهد گردانید.


پ.ن: اسلام اوج مي گيرد و چيزي بر آن اوج نخواهد گرفت...



برچسب‌ها: حضرت محمد ص, رسول الله, توهين به پيامبر
+نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم شهریور ۱۳۹۱ساعت18:38توسط روزبهانی |
...


چادر یک تکه پارچه نیست...

چادر انتخاب خداست برای زن و انتخاب زن برای خدا ...



+نوشته شده در یکشنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۱ساعت19:18توسط روزبهانی |
اين است تفكر ناب محمدي (ص)...

 روزها و شب های ماه مبارک رمضان را عموم مردم با راز و نیازها و اعمالی مثل نماز و قرائت قرآن و احیاء و... می شناسند. اما گسترش تفکر اسلام ناب محمدی(ص) به پرچم داری حضرت امام خمینی (ره)، تلنگری بود به همۀ مسلمانان جهان که تک بُعدی نگاه کردن به اسلام در واقع ترک گفتن به بخش زیادی از قرآن و معارف اسلام است. اسلامی که نماز دارد جهاد نیز دارد ؛اسلامی که روزه دارد، کمک به مستمندان نیز دارد؛ اسلامی که تهجّدهای شبانه دارد، اهل خدمت و کار روزانه است؛ و ...

اسلامی که فریاد کمک مسلمانی را حتی اگر آن طرف دنیا باشد، لبیک می گوید. اسلامی که در اوج عبادت ها و خلوت های عارفانه، درد مسلمانان دیگر را فراموش نمی کند...

اعلام کردن جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس توسط حضرت امام نیز یکی از همین جلوه های اسلام ناب است؛ گویی هر روز و هر ماه و هر سال این جمله ی تاریخی حضرت امام(ره) تکرار می شود که :

" تا شرک و کفر هست، مبارزه هست؛ و تا مبارزه هست ما هستیم "


-------------------------------------------------------------------------------


پ.ن 1: زلزله آذربايجان دل بسياري از هموطنان رو آزرده خاطر كرد و جا داره كه همين جا همدلي و همياري خودمون رو با اين مردم داغديده اعلام كنيم و از خداوند منان براي درگذشتگان طلب مغفرت و براي بازماندگان طلب صبر داشته باشيم.

پ.ن 2:
اين روزها يه عده اي از معاندين  و بدخواهان اين نظام و متوهمان فتنه 88 در خارج از كشور و طرفداران نخود مغز اينور آبشون دارن از قضييه زلزله سوء استفاده مي كنن و يه جورايي بهره برداري سياسي ميكنند كه ما و مخصوصا هموطنان آذري زبانمون بايد مثل هميشه هوشيار باشيم و نقشه هاي شومشون رو نقش بر آب كنيم.


پ.ن 3: ا
نشاالله امسال هم مثل سالهاي قبل حتي پر رنگتر از آن (با توجه به بيداري هاي اسلامي و حساسيت و درگيري هاي بوجود آمده در كشور سوريه كه يكي از مهمترين هسته هاي مقاومت در برابر اسرائيل مي باشد ) با حضور خودمان سيلي محكمي بر دهان استكبار و دشمنان اسلام خواهيم زد.
 
+نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۱ساعت23:5توسط روزبهانی |
آب و آتش

آب و آتش

 

نوشته زير بخشي از كتاب مسئله حجاب استاد مطهريه كه در مورد تأثير حريم و حائل ميان زن و مردِ  كه به نظرم قابل تأمله:

مولوي مي گويد: مَثَل مرد، آب است و مَثَل زن آتش.

اگر حايل از ميان آب و آتش برداشته شود، آب بر آتش غلبه مي كند و آن را خاموش مي سازد، اما اگر حايل و حاجبي ميان آن دو برقرار گردد، مثل اين كه آب را در ديگي قرار دهند و آتش برابر آن ديگ روشن كنند، آن وقت است كه آتش، آب را تحت تأثير خود قرار مي دهد و اندك اندك گرم مي كند و احيانا جوشش و غليان در او به وجود مي آورد، تا آن جا كه سراسر وجود او را تبديل به بخار مي كند...

-------------------------------------------------------------

پ.ن1: پاي صحبتش نشستم ميگم عزيزم اين پوششي كه تو داري به نظرت جلب توجه نمي كنه؟! نگاههايي روت سنگيني نمي كنه؟! برميگرده ميگه خب مجبور نيستن نگاه كنند يا به قولي چشاشون رو درويش كنن! مگه خودشون مادر و خواهر ندارن؟! آخه عزيز من اگه قرار باشه اونا چشاشون رو درويش كنن و شما رو نبينن ! پس انگيزه شما براي اين همه خودآرايي چيه ؟!!  خودمون رو كه نمي تونيم گول بزنيم ...

 پ.ن2: با يه عالمه آرايش و يه كوهان رو سرش و مانتويي كه بيشتر شبيه پيراهن آستين كوتاهه! وايستاده كنار تابلوي" لطفا حجاب اسلامي را رعايت كنيد"  و  مشتريها رو راهنمايي مي كنه! آخه ظلم نيست تو رو خدا؟! مسخره كرديم خودمون رو؟! آخرش هم سر در نياورديم قضيه اين تابلوهاي نصب شده تو مغازه ها از چه قراره...

 پ.ن 3: آقايون صاحب مغازه و رستوران و كافي شاپ و .... كه  دم در ورودي مجموعتون  مزين شده به تابلوي " از پذيرش خانم هاي بدحجاب معذوريم" ! نگران اماكن نباشيد احتمالا در خواب عميقي هستن  كه حالا حالا هم  بيدار نمي شن پس راحت و آسوده باشيد و زياد خودتون رو اذيت نكنيد و تو اين گروني سفارش تابلو نديد ...


+نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۱ساعت1:4توسط روزبهانی |
بوي سيب مي آيد...


تو قافیہ دار ترین نام دنیایی حُ س ی ن (علیہ السلام) و حــرم ات، شعـر برانگیزترین ...

.

.

.

بوي سيب مي آيد ...

بوي سيب مي آيد ...

حلال بفرمائيد ... انشاالله نائب الزياره همه دوستان هستم ...


+نوشته شده در یکشنبه یازدهم تیر ۱۳۹۱ساعت13:30توسط روزبهانی |
...

شاگرد: استاد، چکار کنم که خواب امام زمان(عج) رو ببینم؟

استاد: شب یک غذای شور بخور،آب نخور و بخواب.

شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت.

شاگرد: استاد دیشب دائم خواب آب میدیدم!‏ خواب دیدم بر لب چاهی دارم آب مینوشم،کنار نهر آبی در حال خوردن آب هستم! در ساحل رودخانه ای مشغول...!

استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی‏؛‏ تشنه امام زمان(عج) بشو تا خواب امام زمان(عج) ببینی...!

------------------------------------------------------------


پ.ن1 : مولاى من! اى خسته سال‏هاى طولانى غیبت ، اى رنجور نامردمى ما ، دلم ظهورت را مي خواهد نزديك ِ نزديك ِ ...


پ.ن2: اين روزها هرزگي مدرن بيداد ميكنه حواسمون حواسم باشه گرفتارش نشيم  نشم


پ.ن3: تا يه چند وقتي نمي تونيم در خدمتتون باشيم و بالتبع اون به وبلاگ هاي شما دوستان سر بزنيم ... اميدواريم تو اين روزهاي بندگي ما رو از دعاي خيرتون بي نصيب نكنيد


+نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۱ساعت1:1توسط روزبهانی |
چرا حمله به امام هادی علیه السلام یک فرصت است؟

چرا حمله به امام هادی علیه السلام یک فرصت است؟

این روزها همه ی ما از جسارتی که به جان عالم، حضرت هادی علیه السلام شده است، ناراحتیم و باید هم باشیم. مظلومیت ائمه اطهار که چیز تازه ای نیست اما عادی شدن این مظلومیت است که برای اهلش آزار دهنده است.

حمله به حضرت هادی علیه السلام نه اولین جسارت به ائمه اطهار علیهم السلام است و نه آخرین آنها. در آینده هم مطمئناً شاهد چنین حرکات قبیحی از طرف شیاطین انسی خواهیم بود. اما یادمان باشد که "هر تهدیدی با خودش یک فرصت می آورد". جنگ تحمیلی یک تهدید بود برای نظام اسلامی؛ ولی شد بهترین فرصت برای تثبیت انقلاب اسلامی و تبلیغ فرهنگ مقاومت و شهادت. حمله به مقدسات در دوران موسوم به اصلاحات، یک تهدید بود، ولی تبدیل شد به فرصتی برای بالا بردن بصیرت اعتقادی-سیاسی مردم و شناخت منحرفین داخلی. فتنه ی 88 یک تهدید خطرناک با ابعاد وسیع بود ولی شد بهترین فرصت برای شناخت جریان ها و شخصیت های نفوذی در پیکره ی انقلاب و ایضاً بازخوانی یک دوره تاریخ صدر اسلام و تاریخ مشروطه...

از اینکه ما چقدر توانسته ایم از این فرصت ها استفاده کنیم، بگذریم! اما حقیقت این است که ما آنقدر غرق در خود تهدید و حاشیه های غیر ضروری آن می شویم که کمتر به این موضوع فکر می کنیم که "هر تهدیدی با خودش یک فرصت می آورد".

یک موجود رذلی پیدا شده و به حضرت هادی علیه السلام توهین کرده است؛ ما می توانیم به این مطلب اعتراض کنیم، بیانیه بدهیم، تجمع راه بیاندازیم و خواستار قتل این موجود رذل شویم؛ همه ی اینها در موقعیت خودش، لازم است و وظیفه، اما همه ی وظیفه ی ما اینها نیست. مهمترین بخش تکلیف ما در این گونه فضاها استفاده از فرصت بدست آمده از این تهدیدها است.

فرصتی برای شناخت مقام امام هادی علیه السلام و بالاتر از آن شناخت مقام امامت و ولایت اهل بیت علیهم السلام و نزدیک شدن به سیره ی ایشان. فرصتی برای اینکه بفهمیم و بفهمانیم که در زمان غیبت معصوم علیه السلام، جریان امامت و ولایت، غائب نمی شود؛ بلکه این جریان با ولایت فقاهت و عدالت، ولایت فقیه، ادامه می یابد.

امروز آن فرصتی است که ما باید از آن در عمق بخشی و شناخت مقام امامت استفاده کنیم؛ و چه منبعی بهتر از خود حضرت هادی علیه السلام و زیارت جامعه ی کبیره ی ایشان. در داستانی که در مفاتیح هم آمده است، امام زمان علیه السلام به سید رشتی می فرمایند: چرا جامعه کبیره نمی خوانی؟ بعد سه بار به او می فرمایند: جامعه، جامعه، جامعه...

فَالرّاغِبُ عَنْكُمْ مارِقٌ وَ اللاّزِمُ لَكُمْ لاحِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ فى حَقِّكُمْ زاهِقٌ

وَ الْحَقُّ مَعَكُمْ وَ فيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ اِلَيْكُمْ وَ اَنْتُمْ اَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ

 وَ ميراثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَكُمْ وَ اِيابُ الْخَلْقِ اِلَيْكُمْ وَ حِسابُهُمْ عَلَيْكُمْ وَ فَصْلُ الْخِطابِ عِنْدَكُمْ...

پس آنكه از شما رو گرداند از دين خارج گشته و آنكه ملازم شما بود به حق رسيده و آنكه كوتاهى كرد در حق شما نابود گرديد، و حق همراه شما و در ميان شما خاندان و از جانب شما است و بسوى شما بازگردد و شمائيد اهل حق ومعدن آن ، وميراث نبوت نزد شما است و بازگشت خلق خدا بسوى شما است و حسابشان با شما است و سخنى كه حق و باطل را جدا كند نزد شما است...(بخشی از زیارت جامعه کبیره)

وبلاگ حزب الله


برچسب‌ها: امام دهم, امام هادي, امام نقي, imam naghi
+نوشته شده در دوشنبه یکم خرداد ۱۳۹۱ساعت13:10توسط روزبهانی |
 نرخ ارز - قیمت خودرو - قالب وبلاگ