به گزارش خبرنگار سیاسی مشرق، اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور برای دیدار با ایرانیان مقیم آمریکا در ایام نوروز، 27 اسفند به این کشور سفر می کند. گفته می شود تعدادی از معاونین مشایی به همراه خانواده هایشان نیز دراین سفر رئیس دفتر رئیس جمهور را همراهی می کنند. در حالی که مدت این سفر 3 روز ذکر شده، برخی منابع می گویند این سفر ممکن است 5 تا 8 روز به طول بیانجامد. هنوز از صدور ویزا برای این سفر از سوی دولت آمریکا خبری منتشر نشده است. بنابر این گزارش، قرار است مشایی پس از بازگشت از سفر آمریکا، در جشن نوروز که با حضور روسای جمهور و مقامات بیش از 10 کشور در تهران برگزار می شود شرکت کند. منبع : مشرق نیوز
مشرق- چه بسا یاران خوش سابقه رسول خدا که گرفتار دنیازدگی یا منیّت ها شدند و نتوانستند در امتحانات پایان عمر، سربلند بیرون بیایند و چه بسا صحابه باوفایی که تا آخرین لحظه بر سر پیمان خویش استوار ماندند. آنچه در ادامه میآید مقالهای است که در آخرین شماره ماهنامه راه منتشر شده است.
ریزش ها
1.زبیر: در سیره های اهل سنّت، مشهور است که اولین شمشیر را در راه اسلام، زبیر کشیده و پیامبر نیز دعایش کرده است. همچنین نقل کرده اند که رسول خدا فرموده: لکلّ نبیّ حواریّ و حواریّی الزبیر. (هر پیامبری حواریّی دارد و حواریّ من زبیر است)1 او جزو دسته اول مهاجرین به حبشه بود که به همراه یازده مرد دیگر و چهار زن به سوی نجاشی رفته اند و در هیچیک از غزوات رسول خدا هم غایب نبوده است. وی را از جمله افرادی که قبل از سنّ بلوغ (12 سالگی) ایمان آورده اند و به عنوان چهارمین یا پنجمین مسلمان، برشمرده اند.2 او در زمان تعیین جانشین پیامبر در خانه علی بن ابیطالب و به حمایت از ایشان متحصّن شده و حتّی با شمشیر کشیده در مخالفت با سران سقیفه بیرون آمده بود.3 و در زمان تعیین خلیفه سوم نیز تنها عضو شورای ششنفره بود که رأی خویش را به امام علیه السلام داد.
البته سبک زندگی زبیر بعدها با ویژه خواری هایی که در بین صحابه رواج یافت و اشرافیتی که در یاران پیامبر نهادینه گشت، تغییر یافت. او خانه ای در بصره و خانه هایی دیگر در مصر و کوفه و اسکندریه ساخت و جمع ثروت باقیمانده از وی بالغ بر 35 میلیون و دویست هزار درهم می شد. حتی این رقم را تا 52 میلیون درهم نیز نقل کرده اند4 و از جمله دارایی هایش، هزار کنیز و هزار اسب نوشته اند. این در شرایطی بود که طبق روایت حضرت امیر علیه السلام، سقف مال حلال از چهارهزار درهم(سکه نقره) تجاوز نمی کرد5. و بعدها که سطح رفاه عمومی بهتر شده بود، امام صادق علیه السلام این سقف را به ده هزار درهم رسانید6. سهم خواهی او پس از به قدرت رسیدن امیرالمؤمنین و نقشی که در فتنه جمل ایفا کرد، مشهور و متواتر است.
2. طلحه: طلحه را جزو حاضران جنگ احد و بعد از آن دانسته اند. از جمله فضایل او، پایداری در جنگ احد تا آخرین لحظات و در کنار علی علیه السلام و زبیر – در حفاظت از جان پیامبر – بوده است.7 هرچند که او نیز بعدها در دام دنیازدگی خواص گرفتار آمد و روال زندگی اش را تغییر داد. طبق نقل واقدی، طلحه دومیلیون و دویست هزار درهم(سکه نقره) و دویست هزار دینار(سکه طلا) برابر دومیلیون درهم مال نقد باقی گذاشت و از نوۀ طلحه نقل میکند که ارزش میراث باقیمانده از پدربزرگش (با احتساب زمین ها و دام ها و پول نقد)، سی میلیون درهم بوده است. همچنین نوشته اند از طلحه، یکصد پوست گاو نر انباشته از زر که در هریک سیصد رطل طلا بود، برجای ماند.8
او البته در شورای شش نفره تعیین خلیفه سوم به عثمان رأی داد و بعدها نیز در جریان شورش علیه او و دست و پازدن برای ردای خلافت، نقشی برجسته ایفا کرد. پس از ناکام ماندن نقشه هماهنگ او با امّ المؤمنین برای تصاحب قدرت پس از قتل عثمان، چشم انتظار جایگاهی در دستگاه خلافت علی علیه السلام بود که با بیاعتنایی امام مواجه شد. او و زبیر از اینکه تازه از راه رسیده هایی مثل محمد بن ابی بکر و مالک اشتر به استانداری منصوب و به مشورت گرفته می شوند، اما آن دو با تمام سوابق درخشان شان مورد توجه نیستند، نزد امیرالمؤمنین شکایت می بردند و نهایتاً نیز با همدستی کارگزاران برکنار شده خلیفه قبل، فتنه جمل را به پا کردند که شرح آن، مجالی دیگر می طلبد.
3. سعد بن ابی وقّاص: از اعضاء شورای شش نفره و جزو اولین کسانی است که اسلام آورده اند. در تمامی جنگ های پیامبر حضوری پُررنگ داشت و از جملة شجاعانی که در حفاظت از جان پیامبر کوشا بود، ذکر شده است9. او در زمان خلافت عمر، به فرماندهی سپاه اسلام در جنگ با ایران منصوب شد که به دلیل مریضی، از کمی دورتر(قادسیه) امور جنگ را رهبری می کرد و به همین سبب، سردار قادسیه لقب گرفته است. همچنین پایه گذار شهر کوفه و پس از آن استاندار خلیفه دوّم در این شهر بوده است.10
سعد از بیعت با علی علیه السلام سر باز زد که علتش، طبق فرمایش امیرالمؤمنین به عمّار یاسر، حسادت وی بود. واقعیت اینست که پس از قرارگرفتن در جمع شورای شش نفره تعیین خلیفه سوّم و در ردیف علی بن ابیطالب، خود را شخصیتی می دید و بر اقبال مردم به امیرالمؤمنین حسد می برد. صحابه ای مانند سعد بن ابی وقاص هرچند به صف آشوبگران جمل و صفین نپیوستند امّا از یاوری علی نیز اکراه داشتند و به تعبیر خود آن حضرت: اولئک قومٌ خذلوا الحقّ و لم ینصروا الباطل. (ایشان جماعتی بودند که حق را وانهادند و باطل را هم یاری نکردند.)11
وی در کنار جماعت قابل توجهی از خواص باسابقه در زمان فتنه های حکومت امام علیه السلام، راه سکوت و قعود برگزید و از این رو مورد طمع معاویه نیز قرار گرفت. نامه ای که معاویه به او و عبدالله بن عمر و محمدبن مسلمه نگاشته و یاری ایشان را طلبیده، شاهدی بر این مدّعاست. و شعری که سعد در پاسخ به درخواست معاویه فرستاد، خواندنی است. او در این ابیات، ضمن بیان برتری علی بن ابیطالب بر معاویه، علت عدم یاری حضرت را عدم تشخیص مؤمن از کافر در فتنه ها و جنگ های جدید معرفی می کند و نصرت معاویه را در همان شرایط و باوجود وانهادن علی، گزافه و بیجا می داند12. او حتی از راویان حدیث منزلت (أنت مِنّی بمَنزله هارون مِن موسی) در شأن امیرالمؤمنین است13 اما همو از بیعت و یاری حضرت دریغ ورزید و پس از صلح تحمیلی امام حسن علیه السلام و بیعت عراق و حجاز با معاویه، به جمع بیعت کنندگان پیوست!14
وی به سال 55 هجری و در قصری که در عقیق (ده میلی مدینه) ساخته بود، درگذشت15. به درخواست عایشه، جنازه او را برای اقامه نماز به داخل مسجدالنبی بردند و جلوی حجره همسران پیامبر نهادند تا آنها نیز بتوانند در نماز شرکت کنند16.
4. زید بن ثابت: زید را از علماء صحابه و جزو شش یا هفت نفر صاحب فتوا از ایشان دانسته اند و برخی او را در قضاوت و فتوا، شخص اول مدینه نامیده اند17. او را در زمره کاتبان وحی و ملازمان رسول خدا نوشته اند. استعدادش آن قدر بالا بود که زبان عبری(یهود) را در پانزده روز و زبان فارسی را از فرستاده کسری (پادشاه ایران) در هجده روز و زبان های حبشی و رومی و قبطی را در زمان کوتاهی از خادمان رسول خدا فراگرفت. اولین جنگی که زید در آن حاضر شد، جنگ خندق و در سن 15 سالگی بود18. او بعدها خزانه دار بیت المال در زمان خلیفه دوم و سوم شد و از عطایا و مواهب آن نیز به نیکی بهره مند گردید! قبل از او عبدالله بن ارقم، خزانه دار عثمان بود که در اعتراض به خاصّه خرجی های عثمان و ویژه خواری های اطرافیان خلیفه، کلید را در ملاء عام به عثمان تحویل داد و گفت من خزانه دار مسلمین هستم نه خزانه دار تو و خویشاوندانت!19 زید بن ثابت آن را تحویل گرفت و به پاس اطاعت ها و همراهی هایش، آن قدر از مواهب و عطایای خلیفه برخوردار شد که نوشته اند طلا و نقره باقیمانده از او را با تبر می شکستند و بین ورثه تقسیم می کردند!20 فقط یکی از بخشش های خلیفه به او صدهزار درهم بود که البته با اعتراض ابوذر مواجه شد.21 و البته این اعتراضات پی درپی ابوذر، برایش هزینه تبعید به ربذه را به دنبال داشت. زید در جریان شورش علیه عثمان، از وی دفاع می کرد و دیگر انصار پیامبر را هم به یاری دوبارة خدا! فرامی خواند.22 و البته همان جا ابوایوب انصاری جوابش داد: «یاریش مىکنى از این رو که برایت سودمند بوده است!»23 وی از جمله کسانی است که با علی علیه السلام بیعت نکرد و در جنگ های زمان حکومتش نیز برکنار نشسته بود و مجموعه خواص ساکت را تکمیل کرد.
5. محمد بن مسلمه: از بزرگان انصار و شرکتکنندگان در بدر و احد و جنگهاى دیگر غیر از تبوک است24 و کسی است که پیامبر در هنگام اعزام به برخی غزوات، به جای خویش در مدینه می گذاشت.25 او حتی از جانب پیامبر به فرماندهی برخی سریه ها (جنگ هایی که به فرماندهی شخصی غیر پیامبر انجام می شد) منصوب شده26 و با شجاعت و کاملاً موفّق نیز عمل کرده است. در غزوه بنی قینقاع، همو مأمور ضبط اموال یهود و تبعید ایشان از مدینه شد27 و فرماندهی گروه اعزامی برای ترور کعب بن اشرف یهودی را هم برعهده گرفت. کعب که از سران تأثیرگذار یهود بود، با اشعار و اموالش، جبهه مشرکین را علیه مسلمانان حمایت مادی و معنوی می کرد. بالاخره رسول خدا فرمان ترور وی را صادر کردند و محمدبن مسلمه برای انجام آن اعلام آمادگی نمود. او به همراهی چند نفر دیگر و طیّ یک نقشه حساب شده، کعب را به قتل رسانید که بازتاب وسیعی هم پیدا کرد28 و با ایجاد رُعب در دل یهودیان، اقداماتشان علیه مسلمین را کاهش داد.
محمدبن مسلمه نیز از جمله صحابه ای است که با امیرالمؤمنین بیعت نکردند و با وجود سوابق دلاوری، خود را از جنگ های زمان حضرت کنار کشید. او با این بهانه که در فتنه های داخلی، وارد نمی شود و فقط حاضر به کشتن مشرکین است29، به جماعت قاعدین پیوست. سکوت و عدم همراهی امثال او در ایجاد تردید و شبهه در میان مردم بسیار تأثیرگذار بود.
وی که تا قبل از زمان حکومت حضرت علی علیه السلام در مدینه ساکن بود، با شروع فتنه ها به بیابان های اطراف پناه برد و خیمه ای برای سکونت برپا کرد و می گفت که از شرّ فتنه فرار کرده است.30 او البته به دلیل سوابق و جایگاهش، مورد طمع معاویه هم واقع شد و نامه ای زیرکانه دریافت کرد: «من نامه را براى این ننوشتم تا خواهان بیعت تو باشم. لیکن مىخواهم نعمتى را یاد کنم که تو از آن بیرون آمده اى. تو دلاور انصار هستى ... آیا اهل نماز از کشتن یکدیگر نهى نشدهاند؟»31 و او در پاسخ معاویه، به تردید خویش در تشخیص حقّ و باطل در فتنة جمل اعتراف کرد و نوشت که معروفی نمی شناخته تا به آن امر کند اما در مورد معاویه دچار این تردید نیست و او را دنیاطلب و تابع هوای نفس می داند.32
6. عبدالله بن سلام: از بزرگان علماء یهود و مقبول نزد ایشان بود که پس از ورود پیامبر به مدینه اسلام آورد و رسول خدا نامش را عبدالله گذاشت33. آنچنان به علم و حکمت شهره بود که بزرگانی مانند معاذ هم به هنگام وفات، حاضران را به دریافت علم از او وصیت می کردند.34 پس از اسلام آوردن عبدالله، پیامبر از یهودیان پرسید: عبدالله بن سلام در میان شما چگونه مردی است؟ گفتند: بهترین و سید و سرور ماست. فرمود: اگر اسلام بیاورد، چه می گویید؟ گفتند: خداوند او را از چنین شرّی حفظ کند! پس عبدالله بیرون آمد و شهادتین را بر زبان راند. آنجا بود که یهودیان گفتند: بلکه بدترین ماست35! در نبرد با یهودیان بنی نضیر که رسول خدا دستور قطع نخل های خرمای آنان را صادر کرد، همین عبدالله مأمور اجرای حکم گردید36 و در جریان محاصره و تسلیم یهود بنی قریظه نیز همو مسئول اخراج یهودیان از قلعه بود.37 او آن قدر جایگاه داشته که دهمین نفر از ده نفری باشد که حدیث عشرة مبشّره را در شأن ایشان نقل کرده اند.
عبدالله ازجمله صحابه ای است که در غائله شورش علیه عثمان از وی جانبداری کرده و حتی از معترضان خواسته ملائکه حول شهر را با قتل خلیفه، کوچ ندهند!38 و البته سخنان دیگری هم در حمایت از عثمان و بیان مظلومیت او دارد. عبدالله بن سلام نیز از بیعت با علی علیه السلام خودداری کرد و از جنگ های ایشان کناره گرفت. نام او هم در ردیف خواصّی که به هنگام فتنه های زمان امیرالمؤمنین، سکوت را ترجیح داده بودند، به چشم می خورد.
7. صهیب بن سنان: در بدر و سایر غزوات پیامبر حاضر بود و جزو سابقین در اسلام به شمار می رفت. او در یک روز و همزمان با عمّار یاسر اسلام آورد، درحالی که سی و چند نفر قبل از او مسلمان شده بودند. صهیب در زمرة هفت نفری است که اسلام خود را در مکّه آشکار کردند و به شدّت مورد آزار و شکنجه قریش واقع میشدند. رسول خدا صهیب را سابق روم(سبقت جسته در اسلام از میان رومیان) نامیده کمااین که سلمان را سابق فارس و بلال را سابق حبشه معرفی کرده است.39 او را در ردیف سلمان و مقداد و ابوذر و عمّار از صحابه ای دانسته اند که فضائل شان در کتابی نمی گنجد.40هرچند که در مواضع سیاسی با این چهار نفر هم سان نیست اما همین جایگاه در بین یاران پیامبر و البته جهت گیری سیاسی اش باعث شد که وقتی خلیفه دوم مجروح گردید و شورای شش نفره را برای تعیین خلیفه بعد تشکیل داد، صهیب را مسئول برگزاری نماز جماعت در مسجدالنبی کرد و او در آن ایام پیشنماز دیگر صحابه و مردم مدینه بود41. وی نیز بعدها از بیعت با علی علیهالسلام امتناع ورزید و از فتنه ها کنار کشید و جبهه خواص ساکت را وزنه ای قابل توجه بود.
8. اسامه بن زید: او را براساس نقل قولی از پیامبر، محبوب ترین اشخاص نزد ایشان می دانند!42 و حکایاتی نیز در این باب نوشته اند. او هم که بزرگ شده پیامبر بود، غسل بدن مطهر ایشان را به همراه امیرالمؤمنین و چند تن دیگر عهده دار بود.43 رسول خدا در واپسین روزهای حیات خویش، فرماندهی لشکر اعزامی به شام (معروف به لشکر اسامه) را به وی محوّل کرد و بزرگان اصحاب را تحت فرمانش درآورد و این در حالی بود که نوزده سال بیشتر نداشت.44 به نقل واقدی پیامبر او را در سال هفتم هجری نیز به فرماندهی گروهی اندک درآورد و به سریه ای فرستاد که در جریان آن درگیری، اسامه مردی را کُشت که در لحظه آخر (وقتی شمشیر را بالای سرش دید)، شهادتین را بر زبان جاری کرد. رسول خدا نیز اسامه را به این علّت توبیخ فرمود و او عذر آورد که آن مرد از روی ترس اظهار اسلام کرد و حضرت جواب دادند: مگر تو از قلب او خبر داشتی؟ اسامه هم به بهانه این ماجرا از بیعت با امیرالمؤمنین و شرکت در جنگ های زمان امام علیه السلام کنار کشید.45 و بلکه آن گاه که بصریان در آستانه جمل برای تحقیق از صداقت طلحه و زبیر فرستاده ای به مدینه گسیل داشتند، شهادتی به سود سران فتنه جمل داد! و البته به نزاع هم انجامید.46 او حتی در سالخوردگی هم روزهای دوشنبه و پنج شنبه روزه میگرفت و می گفت: اعمال در این دو روز عرضه می شوند. و غلام او می گوید در ابتدای جریان جمل، اسامه مرا نزد علی بن ابیطالب فرستاد و گفت: «سلام برسان و بگو اسامه مىگوید اگر شما در کام شیر بروید، دوست مىدارم که همراهتان باشم ولى این کارى که مىخواهید انجام دهید، اعتقادى به آن ندارم.»47 و حتی خود به حضور امام علیه السلام آمد و گفت: «مرا از بیرون آمدن با خودت در این راه معاف دار که با خداوند عهد کردهام با کسانى که گواهى به وحدانیتش مىدهند، نجنگم»48. و ظاهراً اشاره به همان واقعه ای داشت که در سریة زمان پیامبر اتفاق افتاد. نام وی نیز در لیست بلند خواصّ برکنار، تأثیرگذاری مواضع ایشان را در مردم هرچه بیشتر می کرد.
9. ابوسعید خدری: در جنگ های پس از خندق و در آغاز جوانی، در رکاب پیامبر بوده و در ردیف چند نفر فقهای عصر خلفا شمرده شده است.49 او هرماه یکبار به همراه محمدبن مسلمه (دیگر صحابی مذکور در همین مقاله) به زیارت شهدای احد و قبر حمزه سیدالشهداء می رفتند و دیگران را نیز به این کار توصیه می کرد50. وی را از اصحاب خوشنام پیامبر و حافظ و راوی احادیث ایشان دانسته اند.51 او از روزهای نخست به امیرالمؤمنین اظهار علاقه می کرد و حدیث ثقلین را نیز کاملاً منطبق بر عقاید شیعه نقل می کند.52 و حتّی از پیامبر نقل می کند که: حسن و حسین، سرور جوانان بهشتاند و پدرشان از آن دو برتر است.53 اما همو در زمان خلافت عثمان از ارادتمندان وی گردید و به جمع پُرشمار قاعدین خواصّ - که از بیعت با علی علیه السلام و شرکت در جنگ با فتنه گران سر باز زده بودند - پیوست.54 و جالب این که نویسنده "وقعه صفین" پس از ذکر این حدیث پیامبر که «چون معاویه را بر منبر من دیدید که خطبه مىراند، او را بکشید»، نقل می آورد: ابو سعید خدرى گفت «ما چنان نکردیم و رستگار نشدیم».55 و جالب تر این که ابوسعید از جمله راویان حدیث رسول خدا در مورد عمّار است که فرمود: او را فئه باغیه(سپاه طغیانگر) خواهند کشت در حالیکه آنها را به بهشت می خواند و آنها او را به جهنّم56.
10. حسّان بن ثابت: شاعر پیامبر بود که در هجو مشرکین و دفاع از جامعه مسلمین شعر می سرود و به دلیل تبحّر در این کار، بسیار تأثیرگذار هم بود. رسول خدا نیز او را دعا فرموده بود تا خداوند با روح القدُس تأییدش فرماید. (اللَّهمّ أیِّدهُ بِروح القُدُس لِمُناضَلَتِه عن المُسلمین)57او البته بسیار از جنگ می ترسید و در هیچ یک از غزوات پیامبر هم حاضر نشد اما از سوی حضرت مأمور بود تا علیه مشرکین شعر بسراید و حتّی به دستور رسول خدا بر منبر ایشان در مسجدالنّبی می ایستاد و در پاسخ اشعار جبهه مقابل، شعر می خواند58 و با تشویقات زبانی و عملی پیامبر نیز مواجه می شد. در مقالات قبلی در مورد تأثیرگذاری و جایگاه شعر در صدر اسلام نوشتیم و این که نقشی مانند رسانه جهان امروز را در تحریک و تخدیر افکار عمومی ایفا می کرد.
حسّان پس از جریانات مربوط به جانشینی پیامبر، در فضائل علی علیه السلام شعر سروده و چه پس از رحلت رسول خدا و چه در زمان حیات آن حضرت از امیرالمؤمنین در اشعار خویش با لفظ «وصیّ» (جانشین) یاد و ستایش می کرد. اما در دوران دوازده ساله خلافت عثمان و بهره مندی های او از بخشش های ویژة خلیفه، رویه اش را تغییر داد و نهایتاً در مذمّت شورشیان علیه عثمان و دفاع از او اشعاری سرود. از جمله در شعری با اشاره به تقارن روز قتل خلیفه سوّم با عید قربان می گوید: «پیرى را که نشان سجود بر پیشانی داشت و شب را با تسبیح و قرآن به سر می برد، قربانی این روز قرار دادند.»59 و در شعری دیگر سرود: «صبراً جمیلاً بنی الأحرار لاتَهِنوا قَد یَنفَعُ الصّبرُ فِی المَکروهِ أحیاناً یا لَیتَ شِعری و لَیتَ الطّیر تُخبِرُنی ما کان شأنُ عَلیّ و ابنُ عفّاناً لَتَسمَعُنّ وَشیکاً فی دیارِکُم الله أکبَر یا ثاراتُ عثماناً»60 (ای فرزندان آزادگان! صبر جمیل پیشه کنید که در مصائب، راهگشاست. ای کاش می دانستم که نقش علی(ع) در قتل عثمان چه بود. قطعاً بدانید که در سرزمین تان به خاطراین اقدام، فریادهای خونخواهی برپا خواهد شد.) او بعدها از بیعت و یاری علی علیه السلام سرپیچید و به معاویه پیوست.61
11. قدامه بن مظعون: از سابقین در اسلام و مهاجرین به حبشه است که در جنگ بدر و احد و سایر غزوات پیامبر شرکت کرده62 و قبل از دعوت علنی پیامبر، به جمع معدود اولین مسلمانان در مکّه پیوسته بود.63 او در هنگامی که از سوی عمربن خطاب، امیر بحرین بود، مرتکب شُرب خمر شد! و پس از شهادت دو شاهد، تازیانه خورد.64 او نیز از جمله یاران پیامبر بود که توفیق بیعت و یاری علی علیه السلام را نیافت و گوشه نشینی اختیار کرد.
12. فضاله بن عبید: از سابقین در اسلام و حاضرین در جنگ احد و تمامی غزوات پس از آن بوده و در بیعت تحت الشجره (بیعت رضوان) شرکت داشته است. او بعدها به معاویه پیوست و از سوی او منصب قضاوت در شام را عهده دار شد.65 او در مقایسه با سایر خواصّ ساکن شام، بیشتر اهل فقه و قضا و مقیّد به رعایت مسائل بود. در همین ایام، فردی که از سوی معاویه بر اداره امور املاکش وکالت داشت، به زمین مجاور مِلک معاویه تعدّی کرد و نزاع صاحب زمین با معاویه به دادگاه شام کشید. فضاله نیز که قاضی منصوب معاویه بود، علیه وی حکم کرد و معاویه هم به راحتی پذیرفت و زمین را برگرداند.66 او در فتح روم، از سوی معاویه، فرماندهی لشکر شام را عهده دار شد و در فتح مصر نیز شرکت داشت و در جنگ صفین، مقابل امیرالمؤمنین شمشیر کشید.67 وی در سال 53 هجری درگذشت و معاویه زیر تابوتش را گرفت، درحالی که به فرزندش نیز توصیه می کرد چنین کند، «چراکه دیگر کسی مانند او را بردوش نخواهد کشید.»68
پینوشت ها:
1) الاستیعاب، ج2، ص512
2) همان، ص511
3) تاریخ الطبری، ترجمه، ج4، ص1329
4) الطبقاتالکبرى، ترجمه، ج3، ص95
5) مجمع البیان، ج5، ص26
6) بحارالانوار، ج72، ص66
7) الاستیعاب، ج2، ص766
8) الطبقات الکبری، ترجمه، ج3، ص190
9) الاستیعاب، ج2، صص607و608
10) تاریخ الیعقوبی، ج2، ص163
11) الاستیعاب، ج2، ص610
12) همان / أسدالغابة، ج2، ص216
13) السیرةالنبویة، ج2، ص520
14) تاریخابنخلدون، ترجمهمتن، ج1، ص642
15) البدایة و النهایة، ج8، ص78 / الاستیعاب، ج2، ص610
16) الطبقاتالکبرى، ترجمه، ج3، ص128
17) الإصابة، ج2، ص492
18) البدایة و النهایة، ج8، ص30
19) أنسابالأشراف، ج10، ص8 / تاریخیعقوبى، ترجمه، ج2، ص62
20) تاریخابنخلدون، ترجمهمقدمه، ج1، ص392
21) أنسابالأشراف، ج5، ص542 (چاپزکار، ج6، ص166)
22) الاستیعاب، ج3، ص1326
23) تاریخالطبری، ترجمه، ج6، ص2331
24) اخبارالطوال، ترجمه، ص158
25) الاستیعاب، ج3، ص1378
26) أنسابالأشراف، ج1، ص377 (چاپزکار، ج1، ص483) / التنبیهوالإشراف، ترجمه، متن، ص230
27) إمتاعالأسماع، ج9، ص292
28) تاریخالإسلام، ج2، ص161 / إمتاعالأسماع، ج12، ص181 / البدایة و النهایة، ج4، ص6
29) امامتوسیاست، ترجمه، ص79 / الطبقاتالکبرى، ج3، ص339
30) الطبقاتالکبرى، ج3، ص339
31) امامت و سیاست، ترجمه، ص132
32) همان
33) اسدالغابه، ج3، ص160
34) الاستیعاب، ج3، ص1228 / أسد الغابة، ج3، ص161
35) إمتاعالأسماع، ج14، ص75
36) همان، ج1، ص190
37) همان، ص248
38) تاریخالطبری، ترجمه، ج6، ص2282
39) الاستیعاب، ج2، صص729و730 / أسدالغابة، ج2، ص419
40) الاستیعاب، ج2، ص733
41) البدایة و النهایة، ج7، ص 145 / الطبقاتالکبرى، ترجمه، ج3، ص197
42) الاستیعاب، ج1، ص76
43) تاریخالطبری، ترجمه، ج4، ص1338
44) أنسابالأشراف، ج1، ص474 (چاپزکار، ج2، ص115) / أسدالغابة، ج1، ص80
45) همان / همان
46) تاریخالطبری، ترجمه، ج6، ص2379
47) الطبقاتالکبرى، ترجمه، ج4، ص60
48) اخبارالطوال، ترجمه، ص180
49) تاریخ یعقوبى، ترجمه، ج2، ص52
50) المغازى، ترجمه، متن، ص226
51) الغارات، ترجمه، ص373
52) الطبقاتالکبرى، ترجمه، مقدمه، ص17
53) همان، ج5، ص13
54) الفتوح، ترجمه، متن، ص1003 / مروج الذهب، ج2، صص6- 7
55) پیکارصفین، ترجمه، ص294
56) دلائلالنبوة/ترجمه،ج2،ص:192
57) الاستیعاب،ج1،ص:345
58) الإصابة، ج2، ص56
59) التنبیه و الإشراف، ترجمه، متن، ص269
60) أنسابالأشراف، ج5، ص599 (چاپزکار، ج6، ص228)
61) الإصابة، ج5، ص458
62) أسدالغابة، ج4، ص94
63) آفرینش و تاریخ، ترجمه، ج2، ص652
64) أنسابالأشراف، ج10، صص258و259 / الإصابة، ج5، صص323و324
65) الاستیعاب، ج3، ص1262 / أسدالغابة، ج4، ص64
66) أنسابالأشراف، ج5، صص132و133 (چاپزکار، ج5، ص140)
67) تاریخالإسلام، ج3، ص547
68) أسدالغابة، ج4، ص64 / الاستیعاب، ج3، ص1263
منبع : مشرق نیوز
میلاد ابوالحجه حسن بن علی العسکری علیه السلام بر تمامی شیعیان مبارکباد .
سبد سبد گل تقدیم منتظران ظهور فرزندش
"کجا شنیدهایم که آقای هاشمی بگوید غلط کرده آن کسی که حتی اگر پسر من باشد چنین اراجیفی را سر هم کرده است؟ دختر ایشان انواع اهانتها را به نظام داشته است. کسی که این حرفها را میزند چرا توبیخ نمیشود؟"
دشمنان نظام و انقلاب اسلامی که همواره وحدت ملت های مسلمان و پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران را مانع اصلی تحقق اهداف شومشان می بینند، این بار با تاسیس یک شبکه ماهواره ای که زیر نام مقدس «اهل بیت(ع)» آغاز به کار کرده است، سعی در تفرقه افکنی و فتنه گری نموده اند. شبکه ماهواره اهل بیت(علیهم السلام) که توسط چند افغانی به سرکردگی یه روحانی نما به نام حسن اللهیاری اداره می شود بالاخره پس از چند ماه فتنه انگیزی و اختلاف افکنی بین شیعه و سنی، چهره منفاق گونه و شیطانی خود را با توهین به ساحت حضرت امام خامنه ای و جمهوری اسلامی ایران افشا کرد. گفتنی است بخاطر اوج خباثت و رذالت این روحانی نما در الفاظ به کاربرده علیه مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنه ای از انتشار کامل فیلم معذوریم و صرفا برای نمایان شدن هویت این روحانی نما که به گفته حضرت آیت الله محقق کابلی از علوم و مبانی فقهی و دینی بی بهره هست، بخشی از صحبتهای این روحانی نما را که حکایت از نوع و میزان فهم و منطق وی را دارد در فیلم ذیل به اطلاع شما کاربران محترم می رسانیم. برای دانلود این فیلم اینجا را کلیک کنید منبع :
از چندی پیش که دادگاه ویژه روحانیت قم در اقدامی انقلابی و در راستای وحدت امت اسلامی و بخاطر برملاشدن اهداف شوم این شبکه ماهواره ای برای ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی، دفتر این شبکه مزدور و دست نشانده غرب را در قم پلمپ کرد، به نظر می رسد که گردانندگان این شبکه اولین کارت زرد را از عوامل پشت صحنه ( آمریکا و سایر کشورهای استکباری) دریافت نموده اند لذا در این برهه اللهیاری باید برای جبران شکست ماموریتش، تهمت زنی و دروغ پراکنی علیه حضرت امام خامنه ای و جمهوری اسلامی ایران را سرلوحه کار خویش قرار دهد.
این روحانی نما که همواره برنامه هایش با جدل و توهین همراه است اینبار در سخنانی عجیب و مضحک ، مقام معظم رهبری را مخالف عزاداری کردن برای اهل بیت(علیهم السلام) معرفی کرد و انواع تهمت ها و افترائات را علیه معظم له وارد نمود تا به نوعی هم خوش خدمتی و وفاداری خویش به غرب را به اثبات برساند و هم بخاطر شکست ماموریتش و روشدن دست پلیدش توسط جمهوری اسلامی ایران، به نوعی عقده گشایی کرده باشد.
این روحانی نما که به گفته حضرت آیت الله محقق کابلی از معارف دینی و علوم فقهی بی بهره است و صرفا شیوه توهین و افتراء را در برنامه های خود اتخاذ می نماید، بخاطر اهانت های پیاپی به مقدسات اهل سنت و تفرقه افکنی بین مسلمین با مخالفت صریح علمایی چون حضرات آیات محقق کابلی، حسینی قزوینی و... روبرو گردید.
حضرت آیت الله محقق کابلی که از علمای بزرگ شیعه افغانی می باشد در ابتدای کار مصرف بخشی از وجوهات شرعیه را برای شبکه یاد شده اجازه داد امّا پس از اطلاع از اهداف شوم گردانندگان این شبکه ماهواره ای و دستهای پشت پرده آن، طی بیانیه ایهر نوع کمک به این فتنه گران را حرام اعلام کرد و از همه شیعیان خواست تا از هر نوع مساعدت مادی و معنوی به این دجال های مقدس نما خودداری نمایند.
پس از واکنش این عالم شیعی، حجتالاسلام والمسلمین نبوی معاون تبلیغات حوزه علمیه قم نیز در نشستی از افشا شدن اسنادی مبنی بر حضور آمریکایی ها در پشت پرده این شبکه ماهواره ای خبر داد و گفت: اخیراً شبکه ماهوارهای در دفاع از شیعه و گسترش علوم اهل بیت(ع) راه اندازی شد که در ظاهر مشغول این کار است، ولی بعدها با فاش شدن اسنادی مشخص شد که آمریکاییها در راهاندازی این شبکه دخالت داشتهاند و هدف از آن بد جلوه دادن شیعه بوده است.
با شدت گرفتن فعالیتهای تفرقه افکنانه این شبکه ماهواره ای، حضرت آیت الله حسینی قزوینی مدیر شبکه ماهواره ای ولایت که خود از پرچمداران دفاع علمی و منطقی از مکتب تشیع می باشد، بارها نسبت به خط مشی غلط این شبکه هشدار داد و خود نیز از گردانندگان آن اعلام برائت نمود.
در نهایت با مشخص شدن هدف شوم این شبکه مبنی بر ایجاد اختلاف و تفرقه بین شیعه و سنی، دادگاه ویژه روحانیت دفتر این شبکه در شهر مقدس قم را بست تا گردانندگان این شبکه ماهواره ای که تحت نام مقدس اهل بیت (علیهم السلام) به فتنه گری مشغول بودند تمام نقشه های شوم خود را برملا شده ببیند و همچون سایر کذابین و منافقین هم مسلک خود توانی جز اهانت به مقدسات و آرمانهای ملت ایران را در خود نبینند.