فریب عبارت است از ارائه وارونه واقعیت برای دستیابی به برخی برتریها. فریب سیاسی از طریق داشتن روابط دیپلماتیک یا بینالمللی و فریب نظامی از طریق عملکرد نیروهای نظامی حاصل میشود. اگر یکی از طرفین موقعیت تهاجمی بیشتری داشته باشد میتواند در عملیات فریب نیز موفقتر باشد. طرف آغازگر عملیات فریب میتواند در ماهیت مقابله نقش تعیینکنندهای ایفاء کند و به این ترتیب میزان کنترل او بر عملیات بیشتر خواهد بود. مزیت عمده برای طرف آغازگر، بهرهبرداری مناسبتر از زمان است. هرچند ممکن است مخاطب موردنظر بر پایه عناوین عملیات فریب طرف آغازگر، اقدامی به عمل نیاورد، اما باید زمانی را برای ارزیابی سناریوهای فریب و یا کسب اطلاعات دیگر، صرف کند که این امر به نفع طرف آغازگر است.
فریب (نظامی یا سیاسی) عبارت از دستکاری، تحریف، کتمان یا تزویر شواهد موجود که در دسترس طرف مقابل است. تاریخ نشان داده است که با تقویت دریافتها و باورهای کنونی دشمن، بهتر میتوان عملیات فریب را اجرا کرد تا با متقاعد کردن او به تغییر افکارش. کارکنان عملیات روانی باید به دشمن تلقین کنند که راهی را که انتخاب کرده، بهترین گزینه ممکن است تا بدین ترتیب او را از اندیشیدن به طرحها و راههای جایگزین دیگر، باز دارند. اگر مردم دو گزینه پیش رو داشته باشند، گزینهای را انتخاب میکنند که با دیدگاه کنونی آنها مطابقت دارد. اغلب مردم آنچه را که به آن میاندیشند، باور دارند.
از دیدگاه روانشناسی، مردم شواهدی را میپذیرند که تصورات و عقاید از قبل شکل گرفته آنها را تأیید کنند. مردم عموماً به شواهد مطابق با دیدگاههایشان، بیش از حد لازم اهمیت میدهند و شواهد مغایر با این دیدگاهها را رد میکنند. کارکنان عملیات روانی باید تا حد امکان از تلقین برخی چیزها که مخاطبان آمادگی و استعداد باور آن را ندارند، اجتناب کنند.
در این گزارش به "عملیات فریب آمریکا در عراق و افغانستان با انتشار تصاویر بشر دوستانه" پرداخته خواهد شد.
جنایات آمریکا در افغانستان
در این جنایت جنگی، چند نظامی آمریکایی که به ادعای مقامات پنتاگون در حالت مستی بوده اند، با تیراندازی به خانه های مردم در روستای پنجوای در جنوب قندهار، 17 غیرنظامی کشته شدند. در بین افراد کشته شده در این حمله تعداد زیادی زن و کودک وجود دارند. هر چند فرماندهی ناتو در افغانستان پس از انتشار این خبر طبق روال معمول اقدام به عذرخواهی و ابراز تاسف نسبت به این جنایتی کرده، اما در بیانیه ناتو به تعداد قربانیان و یا چگونگی وقوع آن اشاره نشده است. ژنرال جان آلن فرمانده نیروهای آمریکا در افغانستان نیز پس از این حادثه همانند گذشته اعلام کرد کمیته تحقیق در مورد این جنایت تشکیل و به آن رسیدگی خواهد شد.
در نهایت و با تشکیل دادگاه نظامی در آمریکا، عامل اصلی این جنایت تنها به 24 سال زندان محکوم شد و سایر همدستان وی به دلیل مشارکت به حبس های کوتاه تر محکوم شدند. اوباما نیز در واکنش به این قتل عام اعلام کرد که از شنیدن خبر این کشتار "شوکه" شده است!
عروسی هایی که عزا شد
مراسم عروسی در افغانستان بدلیل رسومات محلی هر ایالت، معمولا با تیراندازی هوایی به نشانه شادی همراه است. اشغالگران با وجود آگاهی از سنت های مردم افغانستان، تا کنون ده ها مراسم عروسی آن ها را به خاک و خون کشیده و آن را به عزا تبدیل کرده اند.
یکی از این جنایات در سال 2007 و در استان ننگرهار روی داد. بالگردهای نیروهای آمریکا با حمله به یک مراسم عروسی و به رگبار بستن حاضران در این مراسم، 47 نفر را به قتل رساندند.
عملیات فریب؛ همبازی شدن با کودکان
در حالی که 39 نفر از کشته شده ها زن و کودک بودند، فرمانده نیروهای آمریکایی اعلام کرد به محل تجمع شبه نظامیان طالبان حمله شده و کشته شدگان همگی افراد مسلح و تروریست بوده اند.
ستفاده از سلاح های نامتعارف و نابودی نسل بعدی افغانستان
براساس تحقیقات صورت گرفته که در کتاب "افغانستان پس از دموکراسی" نیز بخشی از آن منتشر شده، دکتر محمد داوود میرکی آثار استفاده از اورانیوم ضعیف شده را بر می شمرد.
پس از حمله آمریکا و بمباران شهرهای افغانستان، نقص های جدی در کودکان افغان پس از تولد نمایان شد. انواع مرگ های بدون علامت شناخته شده در افغانستان افزایش یافته و بدن های بسیاری از درون ذوب شده است. پرندگان بر روی درختان سوخته اند و موارد مشابه دیگری که تنها در صورت استنشاق اورانیوم ضعیف شده امکان پذیر است.
جنایات آمریکا در عراق
جنگ عراق از جمله جنگ های پر تلفات آمریکا بود. تا سال 2007 و تنها طی 4 سال، تعداد کشته های عراقی از مرز یک میلیون نفر گذشت. و تا زمان خروج کامل نیروهای آمریکایی در سال 2011 به یک و دویست هزار نفر رسید. البته آمار ارائه شده از سوی مقامات و نهادهای آمریکایی بسیار کم تر از این تعداد است.
در منطقهٔ غیرنظامی جنوب عراق، در «بزرگراه مرگ»، تقریباً در 15 کیلومتری شمال مرز کویت، مجموعهای از زرهپوشها، خودروهای شخصی و دیگر وسایل نقلیهٔ نظامی در بیابان خاک میخورند. این وسایل منبع پخشکنندهٔ انرژی هستهای هستند.
در سال 1991، بههنگام عقب نشینی عراقیها از کویت، آمریکا و متحدانش در جنگ خلیج فارس بهکمک مواد منفجرهای که در آن اورانیوم ضعیف شده بهکار رفته بود ـــ و این نخستین باری بود که چنین سلاحهایی در عرصهٔ جنگ بهکار میرفت ـــ در پوستهٔ وسایط نقلیهٔ نظامی نفوذ کردند. اثرات مخرب این سلاحها بزرگراه مذکور را بهنام «بزرگراه مرگ» معروف ساخته است.
امروز، پس از تقریباً 22 سال که از بهکارگیری این سلاحهای بسیار مهلک میگذرد، و قرار بود نخستین جنگ خلیج فارس را بهسرعت پایان بخشد، میدان جنگ به یک ویرانهٔ رادیوآکتیو مسمومکننده میماند، در حالی که مهمات حاوی اورانیوم ضعیف شده یک راز باقی مانده است .
گرچه پنتاگون هشدارهای گوناگونی دربارهٔ اثرات وخیم اورانیوم ضعیفشده داده بود، پزشکان عراقی بر این باورند که اورانیوم ضعیف شده عامل افزایش قابلتوجه سرطان، و بهدنیا آمدن کودکان ناقصالخلقه در منطقه است. این مطلبی است که بسیاری از پژوهشهای صورتگرفته در خارج از عراق و چندین سازمان خدمتکردگان نظامی صحت آن را تأیید کردهاند. آنها حتی اورانیوم ضعیف شده را مشکوک بهنقش داشتن در پیدایش یک بیماری ناشی از جنگ خلیج فارس میدانند، بیماری ناشناختهای که صدها هزار نفر از خدمتکردگان جنگ را مبتلا ساخته است. اورانیوم ضعیفشده در دیگر مناطق جنگی نیز مسأله آفرین بوده است. کارشناسان سازمان ملل نقاطی را در بوسنی یافتهاند که حاوی رادیوآکتیویتهٔ ناشی از بهکارگیری اورانیوم ضعیف شده در بمبارانهای بوسنی توسط ناتو در سال 1995 است.
فیلمی از جنایات آمریکا در عراق
اعتراف انگلیس به استفاده از اورانیوم ضعیف شده در عراق
وزارت دفاع انگلیس اعلام کرد که نیروهای آمریکایی و انگلیس در جریان حمله سال 2003 به عراق از اورانیوم ضعیفشده استفاده کردهاندو "یلیام فاکس" وزیر دفاع انگلیس در پاسخی مکتوب به مجلس نمایندگان انگلیس نوشت: نیروهای انگلیسی حدود 1.9 تن از تجهیزات آغشته به اورانیوم ضعیفشده در جنگ عراق در سال 2003 استفاده کردند. اعتراف انگلیس به استفاده از اورانیوم ضعیفشده در جنگ عراق در حالی منتشر میشود که وزارتخانههای علوم،بهداشت و محیط زیست عراق اعلام کردند که مردم نزدیک شهرهایی نظیر نجف، بصره و فلوجه طی 5 سال گذشته آمار بالایی در ابتلا به سرطان و تولد نوزادهای ناقصالخلقه داشتهاند. بر اساس گزارشها، بیش از 40 شهر عراق آلوده به تشعشع بالا است. استفاده از تسلیحات آغشته به اورانیوم ضعیف شده جدالهای زیادی را به دلیل آثار بلند مدت آن بر سلامت انسانها به دنبال داشته است. برخی گزارشها حاکی از آن است که آمریکا و انگلیس در جریان حمله به عراق در سال 2003 بیش از 2 هزار تن از این تسلیحات استفاده کرده اند.
قتل عام عروسی در شهر مقرالذیب
در شب 19 مه 2004 یک بالگرد آمریکایی یک میهمانی عروسی در غرب عراق در شهر مقرالذیب را به رگبار بست و بیش از 40 نفر، از جمله 13 کودک را به قتل رسانید. از جمله کشتهشدگان دو تن از نوازندگان مشهور عراقی بودند. پنتاگون بلافاصله در بیانیهای مکتوب اعلام کرد: "گزارشهای ما حاکی از آن است این اجتماع یک میهمانی عروسی نبوده و این افراد از نیروهای ضد ائتلاف بودند و در ابتدا آنان شروع به تیراندازی کردند و نیروهای آمریکایی نیز در پاسخ به آنها تیراندازی کردند، تعداد زیادی از خودروهای آنها را نابود کرده و تعدادی از آنان را نیز به قتل رسانیدند."
و همچنان عملیات فریب "کودک و سرباز" بدنبال هریک از این کشتارها ادامه پیدا کرده و در شبکه های اجتماعی نیز از سوی کاربران ناآگاه از جنایات و اهداف این تصاویر، منتشر می شود.
کشتار محمودیه
در تاریخ 12 مارس 2006، 5 تن از نظامیان آمریکایی به طور دسته جمعی به خانهای روستایی در غرب شهر محمودیه حمله میکنند و نخست پدر، مادر و خواهر شش ساله "عبیر قاسم حمزه"، دختر 14 ساله عراقی، را به قتل میرسانند، به وی تجاوز میکنند و سپس او را به قتل میرسانند و خانهشان را به آتش میکشانند. سه تن از این نظامیان به تجاوز و قتل این دختر و کشتار خانوادهاش اعتراف کردند. متهم اصلی، استیون گرین، به حبس ابد و دیگر متهمان نیز به چند سال حبس محکوم شدند.
عبیر قاسم حمزه الجنابی
کشتار حدیثه
در صبح روز 12 نوامبر سال 2005 در شهر حدیثه در غرب عراق نیروهای آمریکایی به شهروندان غیرمسلح عراقی در خانههایشان حمله کردند و 24 تن از آنها را به قتل رسانیدند. تمامی کشتهشدگان غیرنظامی بودند. در میان کشتهشدگان چند کودک و چند سالخورده نیز وجود داشت. به قربانیان از فاصله نزدیک و به دفعات شلیک شده بود. فعالان حقوق بشر این حادثه را بدترین مورد از قتل عمد شهروندان عراقی از سوی نیروهای عراقی از آغاز جنگ اعلام کردند.
براساس دادخواست صادره برای عامل این کشتار، حداکثر مجازات وی سه ماه حبس و تنزل درجه و کاهش حقوق خواهد بود.
منبع: سایت مشرق
گروه تاریخ رجانیوز: در قسمتهای قبلی این نوشتار (که ترجمه ای بود از کتاب «نبرد قدرت های بزرگ بر سر سوریه، ابعاد ژئوپولتیک بحران 2011» و به قلم دکتر جمال واکیم نوشته شده بود) تاریخ سوریه را از دهه 50 میلادی به بعد و خصوصا بعد از سر کار آمدن حافظ اسد بررسی کردیم. در این قسمت (که بخش آخر این ترجمه* است) تحلیل جریانات را تا زمان فوت حافظ اسد و روی کار آمدن بشار اسد می خوانیم:
فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) گفت: اخطارهای بیشماری حتی به هواپیماهای آواکس آمریکایی که در فضای عراق و حاشیههای آزاد خلیج فارس پرواز میکردند، دادهایم.
در یکی از گزارشهای مطالعات رژیم صهیونیستی که دیروز منتشر شده، آمده است که درگیری کنونی بین دولت سوریه و نیروهای مخالف سیاسی و نظامی در سوریه با سرعت زیادی به سمت یک درگیری منطقهای پیش میرود ونشانه آن هم دخالت بینالمللی در حمایت از این طرف یا آن طرف است و عربستان سعودی یکی از قویترین حامیان مخالفان سوری است.
تثبیت شرایط در سوریه و موفقیتهای چشمگیر ارتش این کشور در غلبه بر جریان نظامی معارض در شهرهای مرزی سوریه، موجب شده است تا واقعیات غیرقابل چشم پوشی آرایش سیاسی جدید در منقطه بیش از پیش نمایان شود. واقعیاتی که تاکنون و پشت پرده بحران سوریه مجال بروز پیدا نکرده بوده است و اکنون و با فروکش کردن این بحران به نوعی خود را نشان میدهد. شاید بتوان جدیدترین نشانههای این موضوع را در حمله وزیر امور خارجه امارات به جریان اخوانالمسلمین، پیروز انتخابات مصر جستجو کرد.
به گزارش رجانیوز، عبدالله بن زاید آل نهیان وزیر امور خارجه امارات در کنفرانس مشترک با وزیر خارجه اوکراین، از کشورهایهای عضو شورای همکاری خلیج فارس خواست تا جلوی تلاشهای گروه اخوان المسلمین برای توطئه علیه حکومتهای منطقه را بگیرند.
وی گفت: «اخوان المسلمین در اندیشه خود به دولت ملی و حاکمیت ملی ایمان ندارد، به همین دلیل بعید نیست که تشکیلات بین المللی اخوان المسلمین برای نفوذ در کشورها و نقض حاکمیت و قوانین آنها اقدام کند.»
این سخنان از سوی وزیر امور خارجه امارات در حالی مطرح میشود که در بحران سوریه و در حالی که اخوانالمسلمین سوریه، یکی از اصلیترین طرفهای تشکیل دهنده جریان معارض در سوریه بود، امارات و کشورهای حاشیه خلیج فارس به عنوان جدیترین حامی این جریانات نه در حد اظهار نظر سیاسی که با ارسال تسلیحات، نیرو و منابع مالی ظاهر شدند.
با این حال فروکش کردن تب بحران سوریه در منطقه و افزایش نگرانی کشورهای حاشیه خلیج فارس از بروز اعتراضات سیاسی در این کشورها، سبب شده است تا یک اختلاف قدیمی و چالش کمتر دیده شده یعنی تقابل با جریان اخوان خود را نمایان کند.
در کنار اظهارات صریح وزیر خارجه امارات علیه اخوان المسلمین، وزیر امور خارجه عربستان نیز به صورت معناداری، نشست چهارجانبه درباره تحولات سوریه را که به ابتکار دولت مصر برگزار شده بود تحریم کرد تا به این وسیله، پیامی قوی را به دولت مصر که اینک به دست اخوان المسلمین اداره میشود از جانب کشورهای حاشیه خلیج فارس ارسال کرده باشد.
نگرانی از افزایش نفوذ جریان اخوان المسلمین در منطقه و تقویت نقش منطقهای مصر، چالشی است که به نظر میرسد این روزها به صورت جدی کشورهای حاشیه خلیج فارس را بخود مشغول کرده است. این چالش آنزمان جدیتر خواهد شد که بدانیم عضو جدیدالورود شورای همکاری یعنی کشور اردن نیز درگیر تحولاتی بی سر وصداست که امکان به قدرت رسیدن اخوان المسلمین اردن در این کشور را تا حدودی هموار کرده است و این موضوع میتواند زمینهای برای چالشهای جدی در این شورا باشد.
در حالی که عربستان تلاش کرده بود با انحراف افکار به سمت بحران سوریه، بر این چالش جدی و خود و همپیمانانش در حاشیه خلیج فارس سرپوش بگذارد، تثبیت شرایط در سوریه، زمینه را برای بروز چالش این کشورها با جریان اخوان که اینک در مصر زمام امور را به دست گرفته، فراهم کرده است. موضوعی که با افزایش تحرکات اسلامخواهانه و ضد استبدادی در کشورهای حاشیه خلیج فارس، تشدید هم خواهد شد.