شاهین ! چند سالی ست که سکوت کردیم و سخن نگفتیم این دلیل بر ناتوانی ما نبود ، بلکه همه چیز برای ما شوخی بود اما چه زود از یاد بردیم که در غفلت ما ، شیاطین در کارند و مشغول رنگ و لعاب پاشیدن به افکار کهنه ... ! شاهین ! تو برای مردم انزلی ، شهر باران ، تفکر و غیرت به یک فُکاهی یا جُک شباهت داشتی و ارزش فکر کردن نداشتی اما اکنون دیگر پای بر دیانت ما گذاشته ای و خود را خدای فقه و اصول و منطق و لیبرالیسم و سوسیالیسم و کابالاایسم و گیرنده حقوق زنان و ناجی ایران و گیرنده حق مستضعفان و پدید آورنده این و آن نشان داده ای ! شاهین !آلبومها و ترانه ها و کنسرتها و هواداران و وبلاگ ها و ... رنگ و بوی تفکر و خاطره گذشته را از تو دور کرده و این دل نوشته را به نیت یادآوری خاطرات گذشته برایت می نویسم ! می نویسم تا شاید به خودت بیایی و به فطرتت برگردی ! شاهین ! خاطرت هست انجمن شعر انزلی و شعرهای حماسی در وصف {امام}خمینی (ره) و تسبیح مشکی زدن عصبی و فوج فوج شعر نوشتن در دفترچه رنگی و ...! شاهین ! یادت هست چاقو کشی ها و با موتور خوف انداختن ها و وحید قیصر ها و سر موج شکن آبجو خوردن ها و جای بخیه روی دست و صورت و پاها و موتور wave آبی و گیتار شکسته بر اثر بی احتیاطی ها و با اسپری مشکی رنگ زدن ها و دست مصدوم و باند پیچی شده هنگام فرار ها و ... شاهین ! یادت هست بن بست فکری و پس دادن مغازه کذایی و آمدن صاحب مغازه از زندون غربتی و کشیدن سیگار از روی اعصاب خوردی و تشکیل رهپویان برای دمکراسی و مزمزه کردن دمکراسی در شهرمون انزلی و وسوسه فرار از ایران توسط داریوش انگلیسی و خرید نسیه آلات موسیقی از فروشنده رشتی و خوردن پول چند نفر از بزرگان انزلی و دیپلم به زور گرفته و مشروطی و چگورارا و فرهاد و فریدون فروغی و موتور تریل سبز و تک چرخ زدن و دعوا با راننده وانت هنگام خروج و عاشق شعر گل بارون زده داریوش واسه عشق قدیمی و ... شاهین ! فارغ از رنگ آمیزی و وزن و قافیه راحت تر بگویم : خیانت تو به زادگاهت هیچگاه فراموش شدنی نیست ! شاید این مساله برای طرفداران صد آتیشه تو اندکی سخت باشد اما برای ما که گذشته و تفکرات و سطح فهم و ادارکت را می شناختیم قابل پیش بینی بود ! کاش اندکی از دانسته های ما را آن جوانان فریب خورده می دانستند ! می دانستند که به چه کسی تکیه داده اند و او را رهبر جنبش آزادی خواهی خود خوانده اند و احقاق حقوق خود را به دستان چرک آلود چه کسی داده اند . آری خیانت تو به جامعه موسیقی انزلی هنوز هم که هنوزه فراموش نشده ! آری این تو بودی که فضای هنر در انزلی را امنیتی و سیاسی کردی با آن کنسرت سر تا پا مسخره ات که چیزی جز فرصت طلبی برای تو نبود ! می دانی چه بر سر نوازندگان آن کنسرت آمد ؟ یا نه تو که فقط به فکر آن بودی که یک قوطی وتکا بخوری و بعد از اجرای کنسرت مسخره ات آنقدر مست بودی که تا فردا ظهر به هوش نمی آمدی ! اکنون شما جوانان قضاوت کنید که فکر پاک و زیبای خود را به دست چه کسی می سپارید ! او که به قول خودش دانشجوی جامعه شناسی بود ما که هرچه گشتیم پیدا نکردیم چه دانشگاهی که اکنون دریافتیم که آن دانشگاه شیاطین بود و در تخیلات شاهین ! نه بس است اشتباه کردن ! آری تو پرنده ای هستی که خوب بر سر موج ها پرواز کردی و شتاب گرفتی ! تو می دانستی که غذای مغز جوانان پاک این سرزمین چیست ! آری تو تغذیه های اهریمنی را به خورد این جوانان دادی تا آنان را سِحر و جادوی خود کنی و خود را رهبر و ولی و سرپرست و بت آنان قرار دهی ! اما آیا واقعا تو چنین شخصیتی داشتی ؟ آری ارباب تو یعنی همان شر اعظم خوب به دادت رسید تا تو در گرداب ناتوانیهایت نمانی ! یادت هست ساعت 2 بامداد با دوستانت در قبرستان انزلی احضار روح می کردی و گاهی از ترس کف بالا می آوردی ؟ اکنون می فهمم که آن مقدمه این جنایت شیطانی بود ! آری برای ما تعجب ندارد !تو خود اکنون تسخیر شده شیطان هستی و حرفت و شعرت و صدایت و موسیقیت و تنفست شیطانیست ، برای بشریت و برای این کره خاکی و برای کائنات و سیارات و کهکشانها متاسفم که تو بخش کوچکی از فضای آن را اشغال کرده ای و به جای به تعالی رساندن انسان ، با به کار بردن الفاظ رکیک و عوام فریبانه سعی در پیشبرد اهداف خود و اربابت و دار و دسته و حزب و گروه و اپوزیسیون و تشکیلاتت داری ! اکنون دیگر جای صبر نیست و باید شمشیر را از رو بست ! دیگر برای ما ادعا نکن که شمشیر تو قلم است و فریاد تو شَر است و سیاست در دست تو خم است و ... اکنون وقت افشاگری ماست ! بس است توهین تو به مقدسات ما ! بس است توهین تو به شعور و فهم ما ! بس است توهین تو به دوهزار سال تمدن ما ! بس است توهین تو به شهر ما ! شاهین ! اگر راست می گویی و نون به نرخ روز خور نیستی و تحت تسخیر اربابت شیطان نیستی پس دست از سر مقدسات ما بردار و شعری در وصف صهیون و هلوکاست و ... بنویس ! و صد البته که نمی توانی که هیچ ! هیچگاه اجازه این کار را نداری چون نابود خواهی شد ! پس دعا می کنیم که خداوند رحمان شر تو و شر شر اعظم تو را از بلاد ما محفوظ دارد ! آمین یا رب العالمین منبع:http://carismaaa.blogfa.com/
خبرنامه دانشجویان ایران: انقلاب بحرین یک قیام به تمام معنی مردمی است از این جهت که حضور گسترده و مداوم مردم در ۱۵ماه گذشته در صحنههای مختلف نشان از عمق درخواست مردم برای تحقق این انقلاب است.
مردمی بودن قیام مردم بحرین از این حضور فراتر رفته به گونهای که هدایت مسیر انقلاب نیز در دست احزاب و گروههای سیاسی سابقه دار بحرین خارج شده و جوانان انقلابی از بطن مردم این عمل را بر عهده دارند و احزاب سیاسی حمایت و پشتیبانی از انقلاب را بر عهده دارند.
در هر حال شناسایی گروههای سیاسی و احزاب فعال در بحرین و بررسی موضع آنها در قبال دولت و انقلاب مردمی بحرین میتواند اوضاع سیاسی بحرین را در وضعیت کنونی بهتر نشان دهد.
گروه عدالتطلبان بدون مرز با انتشار گزارشی به بررسی مهمترین گروههای فعال سیاسی بحرین و سوابق آنها پرداخته است که در ذیل به آن اشاره می شود.
۱- جنبش احرار
این جنبش در سال ۱۹۵۶ تشکیل شد و در دهه ۶۰ قیام کارگری علیه رژیم بحرین و “جنبش معروف ” را پدید آورد و از سال ۱۹۸۱ به اقدامات نظامی ضد دولتی متوسل شد. اعضای این جنبش را مسلمانان شیعی و سنی تشکیل میدهند و بر اساس ایدئولوژی اسلامی و شعار “نه غربی نه شرقی” و با تکیه بر استراتژی بسیج افکار عمومی و پرهیز از هرگونه سازش، خواهان برقراری حکومت اسلامی در بحرین هستند. “حسن الشهابی ” در حال حاضر یکی از رهبران برجسته این جنبش بشمار میآید و جنبش احرار در اعتراضات اخیر بحرین حضور فعالی داشته و در کنار جریانهای معارض دیگری چون الوفاق و حق خواستار انحلال دولت و پارلمان و سرنگونی رژیم آل خلیفه است.
۲- جمعیت “وفاق اسلامی”:
جمعیت وفاقاسلامی بحرین جمعیتی سیاسی اسلامی شیعی است که در سال ۲۰۰۱ تاسیس شد و از جمله بزرگترین گروههای معارض بحرینی است. از بعد تاریخی باید آن را میراث بر جنبش احرار بحرین دانست که محرک اصلی اعتراضات سالهای ۱۹۹۴ و۱۹۹۸بود.
ریاست جمعیت را هم اکنون شیخ “علی سلمان” برعهده دارد و دیدگاه حاکم بر جمعیت این است که برای ساخت کشوری پیشرفته باید به حاکمیت مردم در تمام موسسات حکومتی روی آورد و از این حیث شعار “آزادی و عدالت و برابری را بر اساس اصول و مبادی اسلامی ” سرمیدهد.
همانگونه که گفته شد، این جمعیت بزرگترین جریان معارض بحرین بشمار میآید و در پارلمان این کشور دارای ۱۸ نماینده است که در اعتراض به اقدامات سرکوبگرانه رژیم حاکم علیه معترضین بحرینی رسما از پارلمان استعفا کردند.
۳- جنبش حق
این جنبش در کنار وفاق یکی از مهمترین و و بزرگترین جنبشهای معارض بحرینی را تشکیل میدهد. جنبش حق، جنبش آزادیها و دموکراسی بحرینی با گرایشهای اصلاح طلبانه است.در ابتدا “حسن المشیمع” از رهبران برجسته معارض بحرینی دبیر کل جنبش و “عیسی الجودر” معاون وی تلقی میشد که بعدها مشیمع به رهبری جنبش برگزیده شد. جنبش حق در ۱۱ نوامبر ۲۰۰۵ میلادی تاسیس شد و باید آن را انشقاق حاصله از جمعیت الوفاق الاسلامی برشمرد. در مورد حسن مشیمع، رهبر جنبش حق باید گفت که همزمان با اعتراضات اخیر مردم بحرین علیه رژیم آل خلیفه وی و جنبشش نیز پیوستن خود به اعتراضات مردمی و قیام علیه رژیم بحرین را اعلام کرده و بسان جمعیت الوفاق الاسلامی خواستههایش در انحلال دولت و پارلمان و رژیم آل خلیفه نمود پیدا میکند. مشیمع ۶۳ساله در سال ۲۰۱۰ به اتفاق ۲۵ شخصیت دیگر معارض بحرینی متهم به اقدام و تلاش جهت براندازی رژیم حاکم شد و تا پیش از آن ۴ بار بازداشت شده بود. وی را باید از جمله شخصیتهای منطقهای حامی جمهوری اسلامی ایران دانست.
۴- جمعیت الوعد (العمل الوطنی و الدیمقراطی)
اولین جمعیت سیاسی بحرین که در سال ۲۰۰۱ اعلام موجودیت کرد و ادامه تاریخی جبهه مردمی بحرین (چپگرایان) بشمار میآید و همچنان نیز ائتلافی از چپگرایان و ملیگرایان و نیروهای مستقل بحرینی تلقی میشود. این جمعیت انتخابات سال ۲۰۰۲ را تحریم نمود، اما در انتخابات سال ۲۰۰۶ شرکت کرد و در انتخابات اخیر بحرین یعنی ۲۰۱۰ با سه نامزد مشارکت داشت. هم اکنون وعد خود را یکی از قطبهای رهبری انتفاضه۱۴ مارس میداند، این جمعیت در بیانیهای که به مناسبت سالگرد تاسیس خود در ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۱ منتشر کرد تاکید نمود که پادشاه بحرین وسازمانهای امنیتیاش باید بپذیرند آنچه که هم اکنون در صحنه بحرین شاهد آن هستیم، تلاشهایی کاملا قانونمند برای تغییر مسالمت آمیز وضعیت سیاسی است از اینرو هرگز نمیتوانند برای این بحران راه حل نظامی یا امنیتی بیابند.هرم تشکیلاتی این جمعیت از مجمع عمومی ، کمیته مرکزی، کمیته نظارت مرکزی، دفتر سیاسی ودفاتر وکمیتههای عمومی شکل گرفته است. عبدالحمید مراد رییس هیئت مرکزی جمعیت «وعد» میباشد.
۵- جمعیت عمل اسلامی
این جریان در اواخر دهه هفتاد تاسیس شد و در آن زمان به جریان “شیرازیها” معروف شد که منتسب به آیتالله “محمد شیرازی ” مرجع تشیع بود و ادامه جبهه اسلامی آزادی بحرین بشمار میآید که در سال ۱۹۸۱ متهم به تلاش برای انقلاب علیه دولت وقت بحرین شد. این جمعیت در ۲۰۰۲ اعلام موجودیت کرد اما چهار سال بعد موفق به ثبت رسمی در وزارت دادگستری گردید. هرم تشکیلاتی این جمعیت متشکل از دبیرخانه ( متشکل از۱۱ عضو بدون رئیس که دبیر کل آن را رهبری میکند)، کمیتههای فرعی: سیاسی، رسانهای، اقتصادی، منطقهای، توسعه وحقوقی میباشد، مجمع عمومی آن هر یک سال یک بار با حضور ۳۰۰ تا ۴۰۰ عضو از ۹۰۰ عضو رسمی آن تشکیل میگردد.
جمعیت عمل اسلامی در سال ۲۰۰۵ به دلیل برگزاری برنامه بزرگداشت اعضای جبهه اسلامی آزادیبخش بحرین که متهم به انجام کودتای نظامی سال ۱۹۸۱ علیه دولت آل خلیفه بودند، به دستور دولت منحل شد. همچنین در سال ۲۰۰۲ انتخابات را تحریم اما به شکل غیررسمی در انتخابات سال ۲۰۰۶ حضور پیدا کرد. لیست هواداران عمل اسلامی در سال ۲۰۰۶ متشکل از ۷ عضو بود که هیچ یک از آنها موفق به راهیابی به مجلس نشدند.این جمعیت در انقلاب ۱۴ فوریه در کنار مردم قرار رفته است. این جنبش اعلام کرده است که اتفاقات ماههای گذشته نشان میدهد که فعالیت های نظامی و امنیتی نمی تواند پاسخگوی خواستههای مردم باشد.
۶- جمعیت تجمع ملی و دموکراتیک (جمعیة التجمع القومی الدیموقراطی)
نماینده جریان بعثیها در بحرین بشمار میآید و فعالیت خود را از سال ۱۹۷۲ در بحرین آغاز کرده است. این جریان انتخابات سال ۲۰۰۲ را تحریم اما در انتخابات ۲۰۰۶ شرکت کرد و در انتخابات سال ۲۰۱۰ با نامزد شرکت نمود. جمعیت فوق جزو بنیانگذاران کنفرانس تعدیل قانون اساسی بود، همچنین یکی از اعضای ائتلاف چهارگانه وشش گانه هم میباشد.اعضای ثبت شده رسمی آن ۱۳۴ عضو است و در سال ۲۰۰۶ با یک لیست سه نفره در انتخابات شرکت کرد که هیچ یک از نامزدهایش موفق راهیابی به مجلس نشدند. فاضل عباس هم اکنون دبیر کل این مجمع است. این مجمع در کنار انقلاب مردمی بحرین قرار قرار گرفته و از ادامه تظاهرات مسالمت امیز تا رسیدن به خواسته ها حمایت میکند.
۷- جمعیت تریبون دموکراسی پیشرو (جمعیة المنبر الدیموقراطی التقدم):
نماینده جریان چپگرا در بحرین و ادامه جبهه آزادی بخش ملی بحرین است که اولین حزب کمونیست تشکیل شده در منطقه خلیج فارس در سال ۱۹۵۵ بشمار میآید. این جمعیت در ۱۳ جولای ۲۰۰۱ اعلام موجودیت و حدود دو ماه بعد از آن از سوی دولت به رسمیت شناخته شد، تعداد اعضای آن حدود ۵۰۷ عضو است.دفاع از منافع مشروع طبقات پایین جامعه وکارگر، افزایش تسامح و تقویت روحیه عدالتمحوری در میان جامعه، تلاش برای سوق دادن کشور به سوی سلطنت مشروطه وحمایت از حقوق مشروع زنان جزو مهمترین برنامهها واهداف این جمعیت میباشد.
دربعد تاریخی این جمعیت امتداد جبهه آزادیبخش ملی بحرین محسوب می شود که درسال ۱۹۵۴ درقالب اندیشه های مارکسیستی ـ لیننی تاسیس شده بود. این جمیعت در انتخابات ۲۰۰۲ شرکت کرد و سه کرسی را در پارلمان بدست آورد اما در انتخابات ۲۰۰۶ نتوانست موفق شود.این جمعیت در انتخابات سال ۲۰۰۶ با لیستی متشکل از۹ نامزد شرکت کرد که موفق شدند مجموعا۶ هزار و۶۲۱ رای برای لیست خود کسب کنند. این جمعیت گرچه به شکلی کمرنگ اما به هر شکل جزو گروههای مخالف دولت آل خلیفه محسوب شده و در فعالیتهای انتفاضه ۱۴ نوامبر مشارکت دارد.
۸- جمعیت عربی اسلامی الوسط (جمعیة الوسط العربی الإسلامی)
جریان ناصری (منتسب به جمال عبد الناصر) و همچنین اسلامگرایان بحرینی را دربرمیگیرد. در انتخابات سال ۲۰۰۲ شرکت کرد، اما هیچ یک از نامزدهایش به پارلمان راه نیافتند. در مجموع از میان فعالان عرصه سیاست در بحرین می توان هم اکنون وعد را اولین جمعیت سیاسی بحرین دانست که رسما در مراکز دولتی بحرین به ثبت رسیده است، این جمعیت که در۲۷ آوریل ۲۰۰۱ اعلام موجودیت کرد،موفق شد در ۱۰ سپتامبر همان سال در وزارت کار وامور اجتماعی بحرین به ثبت برسد برای ثبت تاسیس خود در وزارت دادگستری مجبور شد حدود ۵ سال انتظار بکشد ودر ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶ آنهم بعد از تحولات به وجود آمده در اوضاع کشور به این مهم نایل شود.
۹- جمعیت تریبون ملی اسلامی (جمعیة المنبر الوطنی الإسلامی)
نماینده و بازوی سیاسی جمعیت “الاصلاح” است که در دهه چهل در بحرین تشکیل شد. در انتخابات ۲۰۰۲ شرکت کرد و موفق شد هشت کرسی پارلمان را بدست آورد. در انتخابات ۲۰۰۶ با جمعیت الاصاله (جریان سلفیها) ائتلاف نمود و هفت کرسی را بدست آورد و در انتخابات ۲۰۱۰ با هشت نامزد شرکت کرد.
۱۰- جمعیت اصالت (جمعیة الأصالة)
نماینده و بازوی سیاسی جمعیت تربیت اسلامی است که در انتخابات ۲۰۰۲ شرکت کرد و موفق شد ۶ کرسی را در پارلمان بدست آورد. در انتخابات ۲۰۰۶ نیز با ائتلاف با منبر الوطن الاسلامی ۶ کرسی در پارلمان بدست آورد.
۱۱- جنبش عدالت ملی (حرکة العدالة الوطنی)
در پی بروز شکاف در جمعیت تجمع ملی دمکراتیک این جمعیت تشکیل شد و جمعیت کوچکی است که فعالان چپگرا و مستقل را دربرمیگیرد و به شکلی ویژه در شهر “المحرق ” فعالیت میکند و در انتخابات ۲۰۰۶ نیز شرکت نمود.
گروههای شیعی:
گروههای شیعی زیاد هستند و گروه بزرگی به حساب میآیند و اکثریت مردم طرفدار آنها هستند. گروه شیعیان نیز دو جمعیت دارند: جمعیت سیاسیشان، -«جمعیة الوفاق الوطنی الاسلامیة-» با ریاست حجت الاسلام والمسلمین علی سلمان و جمعیت فرهنگی شان، -«جمعیة التوعیة الاسلامیة-» با ریاست شیخ باقر حوّاج میباشد و هر دو جمعیت به مجلس علمایی—اسلامی بحرین متکی هستند که مجلسی متشکل از بیش از ۱۲۰ عالم و طلبه از طلاب بحرین است. رئیس سابق و مؤسس آن، آیت الله شیخ عیسی قاسم، وکیل مطلق مقام معظم رهبری و آیتالله سیستانی است. اکثریت مردم او را قبول دارند و طرفدارش هستند، لذا به علت مقبولیت شیخ عیسی قاسم، جمعیة الوفاق و التوعیة را پذیرفتند.
یک گروه هم طرفداران آیت الله سیدمحمد شیرازی هستند و دو جمعیت دارند: جمعیت سیاسی شان، -«جمعیة العمل الاسلامی (عمل)» و جمعیت فرهنگیشان، «جمعیة الرسالة»است.
یک گروه دیگر، طرفداران شیخ سلیمان مدنی(ره) هستند که جمعیتی به نام «جمعیة الرابطة الاسلامیة-»دارند، ولی در واقع بزرگترین جمعیتهای سیاسی فعال، همان جمعیة الوفاق و جمعیت عمل و دو تا جمعیة علمانی هستند. جمعیت علمانی شیعه نیستند، البته منحصراً نمیتوانیم بگوییم شیعه هستند یا سنی؛ چون آنها میگویند دین در سیاست دخالت نمیکند. مانند -«جمعیة العمل دیمقراطی-» با ریاست ابراهیم شریف که از اهل تسنن است، ولی اهل تشیع هم زیاد دارند.
جمعیت دیگر هم، -«جمعیة الاخاء الوطنی-». معمولاً این چهار جمعیت و -«جمعیة التجمع الوطنی-» و -«تجمع الدیمقراطی-»، به عنوان معارض در برابر دولت هستند، ولی از لحاظ مردمی، جمعیت الوفاق بیشترین و بزرگ ترین جمعیت را دارد.
سپاهان اگر فردا به قهرمانی برسد تنها تیمی ست که موفق شده 3 بار متوالی قهرمانی بشود و در صورت رخداد این اتفاق این تیم یک رکورد جدید را به ثبت خواهد رساند .
ردیف | سال | تیم قهرمان | عنوان | سرمربی |
1 | 1349 | استقلال | قهرمان لیگ | رایکوف |
2 | 1350 | پرسپولیس | قهرمان لیگ | آلن راجرز |
3 | 1352 | پرسپولیس | قهرمان لیگ | آلن راجرز |
4 | 1353 | استقلال | قهرمان لیگ | رایکوف |
5 | 1354 | پرسپولیس | قهرمان لیگ | وطنخواه |
6 | 1355 | پاس | قهرمان لیگ | حبیبی |
7 | 1355 | ملوان | قهرمان جام حذفی | صالح نیا |
8 | 1356 | پاس | قهرمان لیگ | حبیبی |
9 | 1356 | استقلال | قهرمان جام حذفی | جکیج |
10 | 1365 | ملوان | قهرمان جام حذفی | صالح نیا |
11 | 1366 | پرسپولیس | قهرمان جام حذفی | پروین |
12 | 1367 | شاهین اهواز | قهرمان جام حذفی | باقرینیا |
13 | 1368 | استقلال | قهرمان لیگ | پورحیدری |
14 | 1369 | ملوان | قهرمان جام حذفی | صالح نیا |
15 | 1370 | پاس | قهرمان لیگ | کریمی |
16 | 1370 | پرسپولیس | قهرمان جام حذفی | علی پروین |
17 | 1371 | پاس | قهرمان لیگ | کریمی |
18 | 1372 | سایپا | قهرمان لیگ | ذوالفقارنسب |
19 | 1372 | سایپا | قهرمان جام حذفی | ذوالفقارنسب |
20 | 1373 | سایپا | قهرمان لیگ | ذوالفقارنسب |
21 | 1373 | بهمن | قهرمان جام حذفی | کریمی |
22 | 1374 | پرسپولیس | قهرمان لیگ | استانکو |
23 | 1374 | استقلال | قهرمان جام حذفی | پورحیدری |
24 | 1375 | پرسپولیس | قهرمان لیگ | استانکو |
25 | 1375 | برق شیراز | قهرمان جام حذفی | ابراهیم بیوگرادلیچ |
26 | 1376 | استقلال | قهرمان لیگ | حجازی |
27 | 1377 | پرسپولیس | قهرمان لیگ | پروین |
28 | 1377 | پرسپولیس | قهرمان جام حذفی | پروین |
29 | 1378 | پرسپولیس | قهرمان لیگ | پروین |
30 | 1378 | استقلال | قهرمان جام حذفی | پورحیدری |
31 | 1379 | استقلال | قهرمان لیگ | پورحیدری |
32 | 1379 | فجر سپاسی | قهرمان جام حذفی | پیروانی |
33 | 1380 | پرسپولیس | قهرمان لیگ برتر | پروین |
34 | 1380 | استقلال | قهرمان جام حذفی | پورحیدری – قلعهنوعی |
35 | 1381 | سپاهان | قهرمان لیگ برتر | کاظمی |
36 | 1381 | ذوب آهن | قهرمان جام حذفی | کربکندی |
37 | 1382 | پاس | قهرمان لیگ برتر | جلالی |
38 | 1382 | سپاهان | قهرمان جام حذفی | کاظمی |
39 | 1383 | فولاد خوزستان | قهرمان لیگ برتر | فرانچیچ |
40 | 1383 | صبا باتری | قهرمان جام حذفی | جلالی |
41 | 1384 | استقلال | قهرمان لیگ برتر | قلعهنوعی |
42 | 1384 | سپاهان | قهرمان جام حذفی | تاوارز – بوناچیچ |
43
85
سایپا
دایی
ذوبآهن
شاید برای شما تصور این که کشوری بدون ارتش و نیروی مسلح کاملی باشد سخت بیاید اما در این دنیا این گونه کشورها نیز وجود دارند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، نیروهای مسلح در هر کشوری ضامن استقلال و آزادی آن کشورها هستند و وجود آنها برای حفظ این اصول در هر کشوری لازم و ضروری است. اما بعضی از کشورها نیز هستند که در این زمینه به داشتن تنها یک نیروی پلیس اکتفا کردند و عمدتا با کشورهای دیگر قرارداد دفاعی دارند. دلایل مختلفی مثل مساحت بسیار کم و یا کمبود جمعیت از جمله دلایل این تصمیم ها است. در این مطلب شما را با تعدادی از کشورهای بدون ارتش در دنیا آشنا می کنیم.
جزایر سلیمان
این جزیره در اقیانوس آرام مجموعه از جزایر است که سالهای بسیار دور تحت کنترل نیروهای انگلیسی بوده است و آنها وظیفه دفاع از این جزیره را به عهده داشتند. در سال ۱۹۷۶ جزایر سلیمان توانست تا برای خود یک حکومت مستقل تشکیل دهد و تا سال ۱۹۹۸ وضعیت پایداری در این کشور حاکم بود. از آن سال به بعد و تا سال ۲۰۰۶ موجی از درگیری و هرج و مرج این کشور را فرا گرفت و باعث شد تا نیروهای نظامی دو کشور نیوزلند و استرالیا در این کشور دخالت نظامی کنند. از آن زمان تاکنون این مجموع الجزایر دارای یک نیروی پلیس است و در صورت درگیری نظامی از حمایت استرالیا برخوردار می شود. تصویر بالا مربوط به زمان جنگ دوم جهانی و حضور نیروهای انگلیسی در این جزیره است.
کاستاریکا
پس از پایان جنگ داخلی این کشور در سال ۱۹۴۸ میلادی ژوزف فیگورس فرر دستور داد تا ارتش این کشور منحل شود. در جنگ داخلی این کشور چیزی در حدود ۲ هزار نفر کشته شدند. امروزه کاستاریکا دارای یک نیروی پلیس است که وظیفه اعمال قانون ، کنترل مرزها و مبارزه با جرایم سازمان یافته را به عهده دارد. در صورتی که این کشور مورد حمله قرار گیرد بر اساس قراردادهای دفاعی می تواند از پشتیبانی ۲۱ کشور در کل قاره آمریکا به مانند ایالت متحده ، شیلی و یا کوبا بهره مند شود.
آندورا
این کشور بسیار کوچک در قاره اروپا که چیزی بیش از ۳۰۰ کیلومتر مربع مساحت دارد از سالهای اولیه قرن بیستم تنها دارای یک نیروی پلیس بوده است. در طول سالهای مختلف این کشور دارای یک ارتش سمبلیک چند ده نفره بوده است و بیشتر دو کشور فرانسه و اسپانیا وظیفه دفاع از این کشور کوچک اروپایی را به عهده دارند. این کشور در حال حاضر دارای یک ارتش ملی سمبلیک به استعداد ۲۴۰ نفر است که بیشتر وظیفه پلیس را به عهده دارند و علاوه بر اسپانیا و فرانسه سازمان پیمان آتلانتیک شمال ناتو نیز از این کشور حفاظت می کند.
گرانادا
این کشور کوچک در آمریکای مرکزی در دهه ۸۰ میلادی شاهد تهاجم نظامی آمریکا به این کشور و سرنگون کردن دولت کمونیست آن بود. از آن تاریخ به بعد این کشور تنها دارای یک نیروی پلیس است که وظیفه اعمال قانون را در این کشور به عهده دارد. در صورتی که این کشور مورد تهاجم واقع شود بیشتر بر روی کمک نظامی ایالات متحده حساب می کند.
جزایر مارشال
این کشور که به عنوان کامل " جمهوری جزایر مارشال " شناخته می شود در میانه اقیانوس آرام قرار دارد و از سال ۱۹۷۹ میلادی توانسته است استقلال خود را از آمریکا بدست آورد. این کشور دارای یک نیروی پلیس است و در برابر اجازه تاسیس مراکز آزمایش موشکی و اتمی به آمریکا از پشتیبانی نظامی این کشور برخوردار شده است.
لیختن اشتاین
این کشور از قرن نوزدهم به دلیل مشکلات مالی فاقد ارتش است. در سالهای پس از جنگ دوم جهانی این کشور به دنبال این رفت که برای خود ارتش را به وجود آورد اما باز هم به دلیل مشکلات مالی موفق به این کار نشد. در حال حاضر این کشور دارای یک نیروی پلیس است که وظایف مربوط به اعمال قانون را در این کشور بر عهده دارد. در صورت بروز جنگ در این کشور لیختن اشتاین از سوئیس پشتیبانی خواهد شد.
واتیکان
این کشور بسیار کوچک در قلب رم پایتخت کشور ایتالیا محل سکونت پاپ، رهبر کاتولیکهای جهان است و زمانی به عنوان مرکز قدرت در اروپا شناخته می شد. پاپ به صورت سنتی و تا دهه ۱۹۷۰ میلادی دارای نیروی نظامی بود که در آن سالها توسط پاپ ژان پل دوم منحل شدند. در حال حاضر نیرویی با عنوان گارد سوئیسی در واتیکان حضور دارد که وظیفه پلیس گونه را در این کشور به عهده دارد. حفظ امنیت بیرونی واتیکان به عهده کشور ایتالیا است.