اینجا چهارراه نقاشی اصفهان است
شهرداری تابلو پارک ساعتی نصب کرده است ولی افسری که در تصویر مشاهده می نمایید خودرو پارک شده زیر تابلو را 130000 ریال جریمه کرد و سپس گفت اگر کسی بازهم پارک کند جریمه خواهد شد .
لازم به ذکر است 206 جلوی پراید و پیکان باری که در تصویر نمی بینید نیز حدود ساعت یازده و نیم شنبه مورخ بیست و ششم آذرماه به همین بهانه جریمه شدند .
دانشجویان اعلام کردند که دولت انگلستان تا زمانی که نسبت به پرداخت خسارات ناشی از سالها استعمار و اشغال ایران و دشمنی وکینهورزیهای خویش علیه ملت ایران اقدام نکرده است، حق مطالبه هیچ گونه خسارتی را ندارد.
به گزارش رجانیوز، شورای متحصنین سفارت انگلیس اطلاعیه شماره ۸ خود را منتشر کرده که در این اطلاعیه آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
یاأَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ لایَأْلُونَکُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِالْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْبَیَّنَّا لَکُمُ الْآیاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ (118/سوره مبارکه آلعمران)
اى کسانى که ایمان آوردهاید، از غیر خودتان، [دوست و] همراز مگیرید. [آنان] از هیچ نابکارى در حق شما کوتاهى نمىورزند. آرزو دارند که در رنج بیفتید. دشمنى از لحن و سخنشان آشکار است؛ و آنچه سینههایشان نهان مىدارد، بزرگتر است. در حقیقت، مانشانهها[ى دشمنى آنان] را براى شما بیان کردیم، اگر تعقل کنید.
در پی اقدام انقلابی و خودجوش فرزندان خمینی کبیر و نسل سوم انقلاب در تسخیرلانه روباه پیر و جاسوسخانه انگلیس در ایران دولت بریتانیا در کمال وقاحت و بیشرمی درخواست غرامت به میزان یک میلیون پاوند نموده است.
اگرچه معتقدیم آنچه که بر سفارت سابق انگلیس و باغ قلهک وارد آمده خواسته ابتدائی دانشجویان نبوده ولی میتوان گفت تجلی خشم و بغض فروخورده ناشی از سالها استعمار و دشمنی متجاوزان و اشغالگران انگلیسیِ ایران بوده که بدین شکل بروزکرده است. اما لازم میدانیم تا با فرض محال محِق دانستن انگلستان در دریافت غرامت از ایران، بیشرمی انگلیسیها را با یادآوری برخی خسارات وارد شده بر ملت ایران درطول 150 سال اخیر پاسخ دهیم.
با بررسی اولیة موارد ذیل میتوان گفت، خساراتی که از جانب آن دولت منحوس برپیکره ایرانیان وارد آمده بسیار بیشتر از آن است که بتوان با عدد و رقم محاسبه نمود و جبران چنین خسارتی را می توان تنها با نابودی کامل نظام سرمایه داری، پایان ظلم و استکبار در جهان و خشکیده شدن صهیونیسم بین الملل و در یک کلام ظهور منجی عالَم بشریت و موعود جهانی برابر دانست.
برخی از مهمترین خسارات غیر قابل محاسبة وارده بر ملت ایران توسط رژیم سلطنتی انگلستان بدین شرح میباشد:
1. جدا کردن افغانستان از ایران در سال ۱۸۵۷ براساس پیمان پاریس؛
2. تحمیل قرارداد رویتر (۱۸۷۲) که بر اساس آن، ایران به مدت ۷۰ سال کاملا به انگلستان فروخته شد؛
3. ایجاد فرقههای ضاله بابیت و بهائیت به قصد انحطاط مذهبی در ایران و در نتیجه به انحراف کشیده شدن هزاران ایرانی؛
4. تجزیه و تقسیم بلوچستان ایران در سال ۱۸۸۷ به منظور امنیت بخشیدن به سرحدات هند و به عنوان کمربند دفاعی جنوب غربی هند که مستعمره انگلیس به شمار میرفت؛
5. نقش تاریخی انگلیس در ترویج مواد مخدر در ایران که از سوی «برادران شرلی» در دوره صفویه دنبال گرفته شد و دیری نپائید که تریاک به عنوان یک داروی خانگی جای خود را در میان ایرانیان باز کرد و پس از مدتی دولت انگلیس اعلام کرد که سوخته تریاک را با قیمت مناسب از افرادی که از این ماده استفاده میکنند میخرد و در نهایت نیز قرارداد تالبوت (انحصار توتون و تنباکو) به ایران تحمیل گردید؛
6. تحمیل قرارداد لاتاری (تاسیس قمارخانه) به ایران از سوی میرزا ملکم خان؛
7. تحمیل قرار داددارسی به ایران برای اکتشافات، استخراج و غارت منابع نفتی در سال ۱۹۰۱؛
8. به انحراف کشاندن انقلاب مشروطیت و زمینه چینی برای اعدام آیت الله شیخ فضل الله نوری؛
9. تحمیل قرار داد ۱۹۰۷ که بر اساس آن ایران بین انگلستان و روسیه تقسیم شد؛
10. قحطی بزرگ سال های 1919-1917 که بی تردید بزرگ ترین فاجعه در تاریخ ایران است و ناشی از سیاستهای بازرگانی و مالی بریتانیا بود.
طی این قحطی نزدیک به 40 درصد از جمعیت ایران (یعنی حدود 8 تا 10 میلیون نفر) به کام مرگ رفتند و در این قحطی تلف شدند و انگلیسیها که در آن زمان ایران را اشغال کرده بودند نه تنها برای کاستن از شدت قحطی کاری انجام ندادند، بلکه با خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و بین النهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاستهای مالی (از جمله نپرداختن درآمدهای نفتی به ایران)، قحطی را شدت بخشیدند و عامل اصلی تشدید و طولانی شدن قحطی ای شدند که منجر به مرگ میلیونها ایرانی شد؛
11. تحمیل قرار داد ۱۹۱۹ که بر اساس آن شمال ایران نیز زیر سلطه انگلستان قرار گرفت؛
12. زمینیه چینی، حمایت و پشتیبانی از کودتای رضاخان از طریقسید ضیاء الدین طباطبایی، روزنامه نگاری که عامل سفارت بریتانیا در تهران بود؛
13. کمک به فراررضاخان از ایران و رویکار آوردن فرزندش؛
14. نقش مستقیم درکودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (۱۹۵۳) برای همراهی با آمریکا؛
15. نقش مستقیم درجدایی کل سرزمینهای جنوبی خلیج فارس که در ۱۹۷۱ به جدایی کامل بحرین انجامید؛
16. مانع تراشی در راه تشکیل حکومت جمهوری در ایران طی سالهای حکومت محمدرضا شاه؛
17. همراهی با آمریکا در سرکوب انقلاب اسلامی ملت ایران؛
18. ارتباط، آموزش و پشتیبانی ساواک توسط اینتلیجنت سرویس انگلیس که منجر به سرکوب، شهادت و مجروحیت تعداد زیادی از فعالان مبارزه علیه رژیمستم شاهی شد؛
19. اشغال و ویران شدن سفارت ایران در لندن و کشته شدن 2 دیپلمات ایران؛ در 6 روز پر تب و تاب در اردیبهشت سال 1359 یعنی از روز دهم تاپانزدهم آن ماه سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن به اشغال گروهی متشکل از شش مرد مسلح درآمد و 26 نفر از جمله 17 کارمند سفارتخانه، 8 نفر مراجعهکننده و یک مأمور نگهبان انگلیسی به گروگان گرفته شدند؛ لازم به ذکر است در طول این حادثه، 2 تن از اعضای فعال و انقلابی ایران جان باختند و بر اثر حملة یک گروه کماندوی انگلیسی به سفارتخانه، اشغالگران اصلی از بین رفتند و ساختمان سفارتخانه به صورت نیمه ویرانبر جای ماند؛ با افشای یکی از مأموران سابق سازمان پلیس مخفی انگلیس (MI6) اشغال سفارت و مرگ دیپلماتهای ایرانی رارئیس MI6 طرحریزی کرده و اجرای آن را به چند تروریست عراقی که دستپرورده سازمان اطلاعاتی انگلیس بودند واگذار نموده بود؛
20. سرقت اشیای عتیقه ایران و پشتیبانی از غارتگران میراث ملی ایرانیان و نگهداری آنها در موزههای بریتانیا و فروش برخی دیگر در حراجی معروف لندن نظیر ستونهای با ارزش تخت جمشید، منشور کوروش و نیز هزاران لوح، کتیبه و منشور به جای مانده از تمدن ایران باستان؛
21. تحریک گروهکها و قومیتها پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نظیر خلق عرب، کومله، پان ترکیسم، جندالشیطان و...؛
22. کمکهای سیاسی، تسلیحاتی و اقتصادی به رژیم بعثی عراق برای حمله به ایران و ادامه این پشتیبانیها در طول 8 سال جنگ؛
23. حمایت بیپرده و مستمر از اشخاص، گروهکها و براندازان جمهوری اسلامی در ۳۳ سال گذشته نظیر بنیصدر، منافقین، ملی مذهبیها، اصلاحطلبان معاند و هدایت آشوبهای 18 تیر 78 و اغتشاشات پس از انتخابات نهم ریاست جمهوری(فتنه 88) ازطریق سفارتخانه، شبکههای رسانهای همچون بیبیسی؛
24. برنامهریزی،حمایت و هدایت تحریمهای بینالمللی علیه ملت ایران در طول 33 سال گذشته؛
25. تهدید به حمله نظامی و تلاش ناکام برای ایجاد فشار روانی علیه ملت مظلوم و مقتدر ایران؛
26. فضاسازیهای مستمر رسانهای با بکار گرفتن بنگاههای سخن پراکنی نظیر بیبیسی و راهاندازی شبکههای مختلف رسانهای فارسی زبان در جهت براندازی و تخریب چهره نظام مقدس جمهوری اسلامی در افکار عمومی مردم دنیا، و تلاش برای نابودی فرهنگ و هویت غنی ملت عزیز ایران؛
27. حمایت، اعطای پناهندگی و پشتیبانی مادی و امنیتی از سلمان رشدی، نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی، که انگلیسیها سفارش دهنده، منتشر کننده و حامی کتاب و نویسندهاش بوده و هستند؛
28. آموزش و تجهیز و پشتیبانی از بمبگذاری و دیگر اقدامات تروریستی در خوزستان، حرم مطهر رضوی، سیستان و بلوچستان، حسینیه شیراز و نیز ترور شهیدان لاجوردی و صیاد شیرازی در طی سالهای پس از انقلاب اسلامی و خصوصاً پس از اشغال افغانستان و عراق؛
29. زمینه چینی و طراحی، آموزش، تجهیز و پشتیبانی از تروریستها برای ترور دانشمندان هستهای ایران همچون شهیدان علیمحمدی، شهریاری و دکترعباسی (رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی) طبق اعتراف و تصریح جان ساورز رئیس سابق MI6 و کوپر معاون اشتون؛
30. بارها تجاوز به مرزهای آبی جنوبی و مرزهای هوایی شرقی و غربی ایران در طی سالهای پس اشغال افغانستان و عراق که در چندین نوبت منجر به دستگیری تفنگداران دریایی آنها از سوی مرزبانان ایرانی شد؛
31. اشغال غیرقانونی باغ قلهک در تهران طی پنجاه سال گذشته؛
32. حمایت از براندازان نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق دادن پناهندگی و مجوز اقامت دائم به آنها نظیر مهاجرانی، گنجی، سروش، کدیور، مهدی هاشمی و ...؛
33. مسدود شدن 4 میلیارد دلار ذخیره ارزی ایران در بانکهای داخلی بریتانیا پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران؛
34. خسارات ناشی از لغو قراردادهای تسلیحاتی بین ایران وانگلیس از جمله ناو خارک(که با تأخیر 5 ساله تحویل ایران شد) و همچنین تأمین قطعات یدکی و تجهیزات تکمیلی تانکهای چیفتن و اسکورپیون که به بهای 18 میلیون پاوند استکه با پیروزی انقلاب اسلامی از سوی انگلیسی ها لغو گردید و در حالیکه پول خرید آنها قبلاً پرداخت شده بود، هرگز تحویل داده نشد؛
با احتساب هفتهای 70 هزار پاوند جریمه تأخیر تحویل ناو خارک میزان خسارت وارده از سوی این کشور به ایران چیزی در حدود 16 میلیون و هشتصد هزار پاوند میشود.
بدیهی است دولت انگلستان تا زمانی که نسبت به پرداخت خسارات ناشی از سالها استعمار و اشغال ایران و دشمنی وکینهورزیهای خویش علیه ملت ایران اقدام نکرده است، حق مطالبه هیچ گونه خسارتی را ندارد. با این وجود، دولت این کشور میتواند با کاستن غرامت اعلام شده از طلب جمهوری اسلامی ایران که تنها در بند 34 چندین برابر آن میزان میباشد، خسارات وارده به جاسوسخانه خود را جبران نماید.
ما دانشجویان ضمن ابراز این مطلب که راضی به پرداخت یک ریال از اموال ملت ایران به عنوان غرامت به انگلیسیها نیستیم، اعلام میداریم، اکنون زمینه قطع کامل روابط فراهم گردیده و بازگشت جاسوسان انگلیسی به خاک پاک میهنمان کابوسی تعبیر نشدنی خواهد بود.
حال و پس از طرح 34 مورد آشکار از خسارتهای نظام سلطنتی بریتانیا از دیوان بینالمللی دادگستری، قوه قضائیه، مجلس شورای اسلامی و وزارت خارجه جمهوری اسلامی نیز میخواهیم تا هرچه سریعتر نسبت به محاسبه میزان خسارات وارده بر ملت ایران و دریافت فوری آن اقدام نموده و قطع کامل روابط با این رژیم را اجرایی نمایند.
به گزارش خبرگزاری فارس پایگاه خبری تحلیلی ایران هسته ای در نوشته ای به قلم علی شاهدیان، آورده است:منابع امریکایی از روز یکشنبه به این طرف انبوهی از گزارش های مفصل و دارای جزئیات منتشر کرده اند که نشان می دهد فناوری این هواپیما یکی از حساس ترین فناوری های موجود در اختیار سرویس های اطلاعاتی این کشور بوده و از اطلاعات مربوط به آن به شدت حفاظت می شده است.
این گزارش ها نشان می دهد دولت امریکا اکنون به شدت نگران تبعات سیاسی، فنی، اطلاعاتی و نظامی فرود اجباری این هواپیما در ایران است و به همین دلیل تمام ابزراهای خود را برای حداقل کردن خسارات ناشی از این موفقیت بزرگ ایران به کار گرفته است.
اکنون پرسش این است که چرا این هواپیما تا این حد برای دولت امریکا مهم است و جایگاه آن در سیستم فناوری نظامی و امنیتی امریکا چیست؟
بر مبنای مجموعه گزارش های موجود می توان مشخصات این هواپیما و دلایل حساسیت آن را به شکل زیر توضیح داد.
1- نخستین ویژگی این هواپیمای بدون سرنشین که باعث شده در نوع خود منحصر بفرد باشد توانایی تقریبا مهارناپذیر رادارگریزی آن است. اطلاعات موجود نشان می دهد این هواپیما توسط رادارهای معمولی برد بلند (حتی انواع بسیار پیشرفته آن) به هیچ وجه قابل رهگیری نیست و رادارهای برد کوتاه VHF نیز تنها در صورتی قادر به مشاهده آن –آن هم به سختی- هستند که هواپیما کمتر از 40 کیلومتر با آنها فاصله داشته باشد؛ اتفاقی که وقوع آن تقریبا محال است. ویژگی رادار گریزی این هواپیما ناشی از پوشش بسیار مخصوصی است که تمام سطح آن را پوشانده و بسیاری از کشورهای جهان از جمله روسیه و چین سال های طولانی است که به دنبال دست یابی به فرمول و مشخصات ساختمانی آن هستند. روزنامه نیویورک تایمز در تحلیل به قلم ویلیام براد و دیوید سانجر که روز دوشنبه 14 آذر 1390 منتشر شده، درباره توانایی رادار گریزی هواپیمای RQ170 نوشته است: «به گفته مقامات امریکایی، یک نمونه رادار گریز این هواپیمای بدون سرنشین اوایل امسال ساعت ها در موارد مکرر بر فراز مخفیگاه اسامه بن لادن در ابت آباد پاکستان پرواز کرد بدون آنکه بوسیله سامانه های دفاع هوایی پاکستان مورد شناسایی قرار گیرد». این روزنامه ادامه داده است: «ماه ها گزارش هایی، همگی تایید نشده، منتشر شده است که از همان هواپیما مرتبا بر فراز ایران و احتمالا با هدف شناسایی مراکز هسته ای یا موشکی مخفی استفاده می شده است». همچنین لولیتا سی بالدور، در گزارشی برای آسوشیتدپرس از واشینگتن در روز سه شنبه 15 آذر 1390 نیز او قول لورن تامپسون، تحلیلگر دفاعی موسسه لکسینگتون در ویرجینیا در این باره می نویسد: «این هواپیماها طوری طراحی شده اند که بتوانند به مکان هایی بروند که دیگر هواپیمای باسرنشین یا بدون سرنشین نمی توانند به آنجا بروند. این هواپیما به ویژه طوری طراحی شده است که ردیابی و هدف قرار دادن آن توسط دشمنان بسیار دشوار باشد». یک کارشناس فنی به «ایران هسته ای» عامل اصلی رادارگریزی این هواپیما رنگ مخصوص بدنه آن است.
2- دومین ویژگ این هواپیما که انتقال آن به ایران نگرانی بسیار جدی امریکایی ها را برانگیخته آن است که این فناوری RQ170 شباهتی جدی به فناوری بمب افکن های B-2 و همچنین جنگنده بمب افکن F-35 دارد که جزو پیشرفته ترین و در عین حال محرمانه ترین فناوری های نظامی امریکا محسوب می شود.
3- سومین ویژگی هواپیمای بدون سرنشین امریکایی که در اختیار ایران است، مربوط به موتورهای بسیار پیشرفته آن است که عملا به آن امکان می دهد به جای چند ساعت، چند روز در در هوا باقی بماند. جان پایک از اندیشکده گلوبال سکیوریتی در این باره به لولیتا سی بالدور گزارشگر آسوشیتدپرس از واشینگتن رد روز 15 آذر 1390 گفته است: «کلید موفقیت آمریکا در مورد هواپیماهای رادارگریز، موتورهای کم مصرف آنها است که به آنها امکان می دهد به جای چندین ساعت، روزها در هوا بمانند».
4- ویژگی چهارم هواپیمای RQ170 مربوط به توانایی های جنگ الکترونیک آن بویژه در دو حوزه خاص است. نخست اینکه این هواپیما می تواند مجموعه ارتباط رادیویی با سیم و بی سیم در اطراف منطقه پروازی خود را تا شعاعی بزرگ شنود کند و دوم اینکه قادر است در منطقه پروازی خود در صورت لزوم اختلالات الکترونیکی وسیع ایجاد نماید.
5- ویژگی پنجم هواپیمای بدون سرنشین RQ170 استقرار رادارهای فوق پیشرفته «سار» بر روی آن است که هیچ نمونه مشابهی در جهان ندارد. منابع غربی نام این رادار را AESA ذکر کرده اند.
6- ششمین ویژگی این هواپیما مربوط به دوربین ها، لنزها و سنسورهای نصب شده بر روی آن است که به آن یک توانایی منحصر بفرد تصویر برداری جاسوسی می دهد. این دوربین ها دارای توان تصویر برداری با وضوح بسیار بالا در هر شرایط جوی و همچنین دارای قدرت تفکیک منحصر بفرد هستند.
بنا به گزارش «تابناک»، هفتاد سال پیش، در حالی که جهان در التهاب جنگ جهانی دوم میسوخت، ارتش ژاپن ـ که سابقه جنگ طولانی با ایالات متحده بر سر حکمرانی بر اقیانوس آرام داشت ـ با حمله به ناوگان نظامی آمریکا در بندر پرل هاربر، خسارت سنگینی به این ارتش وارد ساخت و عملا ایالات متحده را وارد جنگ جهانی کرد؛ رخدادی که به بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی منجر شد و پرونده جنگ جهانی را بست.
بنا بر این گزارش، ایالات متحده که در زمان جنگ جهانی اول و سالهای میان دو جنگ جهانی، بحران فزاینده اقتصادی را پشت سر میگذاشت و در روزهای جنگ دوم جهانی و به یاری جنگ طلبی اروپاییها و آسیاییها و از محل تأمین تجهیزات نظامی طرفین درگیری با رشد اقتصادی روبهرو بود، جایگاهی بهتر از بیطرفی در جنگ برای خود ندید تا هم چهره زشت یکی از جنگطلبان را به خود نگیرد و هم از قبل حماقت دیگران، اقتصاد بیمار خود را بازسازی کند.
دولت «روزولت»، رئیسجمهور آمریکا در آغاز جنگ، اعلان بی طرفی کرد؛ هرچند چرچیل با جاهطلبیهای فراوان هیتلر، تلاش بسیاری نمود تا آمریکا به متفقین بپیوندد، ولی این بمباران هوایی و عملیات کامیکازه سربازان ژاپنی بود که سرانجام پای آمریکا را به میدان نبرد گشود.
به این ترتیب، در دسامبر سال 1941 در حالی که آمریکاییها برای جشنهای کریسمس آماده میشدند، دولت آمریکا، رسما به ژاپن اعلام جنگ کرد و در عمل با آلمان و ژاپن و ایتالیا وارد جنگ شد.
گفتنی است، در جریان این نبرد، خسارات وارده به ارتش آمریکا بسیار بود، چنان که گفته میشود، 350 هواپیمایی ژاپنی در جریان این حمله، دوازده کشتی آمریکایی مستقر در این بندر را نابود کردند که حضور پنج رزم ناو بزرگ در میان آنها، باعث بالا رفتن شدت خسارات به بدنه ارتش آمریکا شد.
همچنین 164 هواپیمایی آمریکایی نابود شدند و 155 هواپیمای دیگر آسیب دیدند، 2400 سرباز کشته و 1240 سرباز دیگر زخمی شدند.
خلاصه آن که خسارات حمله به اندازهای بود که باعث شد، ستون فقرات نظامی آمریکا در اقیانوس آرام بشکند و ژاپن به خواستههای خود برای قدرت گرفتن بیشتر در اقیانوس آرام رسید.
خلبانان ژاپنی در حال دریافت دستورالعمل حمله بر یک ناو هواپیمابر در روز هفتم دسامبر 1941؛ این تصویر از روی یک فیلم خبری که از سوی ژاپنیها در روز حمله منتشر شد، به دست آمده است.
سربازان ژاپنی از روی عرشه ناو هواپیمابر برای یک هواپیما که تازه از روی عرشه برخاسته، دست تکان میدهند و آرزوی پیروزی میکنند.
لحظه انفجار رزم ناو «یو.اس.اس.شاو»
نابودی رزم ناو «یو.اس.اس.آریزونا»
لحظه سوختن ناو «یو.اس.اس.پسفیک»
بنا بر این گزارش، جنگ جهانی دوم تأثیر فراوانی بر سرنوشت میزان قدرت امپراتور در میان ژاپنیها داشت.
پیش از جنگ جهانی دوم، او بسان همه امپراتورهای پیشین ژاپن «پسر آسمان» خوانده میشد و بنا بر قوانین ژاپن در آن زمان، جز افراد خاص، هر کس به امپراتور چشم میدوخت و به او نگاه میکرد، فوراً با شمشیر سرش از تن جدا میشد، ولی پس از پذیرفتن شکست او، طی نطق رادیویی از مردم ژاپن خواست تا این شکست را بپذیرند و در راه بازسازی و پیشرفت کشورشان گام بردارند.
او هم چنین اعلام کرد، از امروز دیگر پسر آسمان نیست و هیچ قداستی ندارد و از این پس همه میتوانند به او نگاه کنند. رفتار ژاپنیها در جریان جنگ جهانی دوم بسیار عجیب است. درست هنگامی که بمباران اتمی ژاپن، منجر به مرگ دست کم ۲۲۰٬۰۰۰ نفر شد و امپراتور شکست را پذیرفت، برخی با ایده ادامه جنگ تا پیروزی علیه امپراتور، کودتا کردند.
این در حالی بود که نافرجام ماندن حتی افکار عمومی ژاپن هم شکست را نمیپذیرفت و خواهان ادامه نبرد تا پیروزی بود.
«هیروهیتو» دستور حمله به پرل هاربر را صادر کرده بود.
حمله به پرل هاربر البته سوژه داغی به خبرنگاران داد
نابودی رزم ناو «یو.اس.اس.آریزونا»
یک هواپیمای ژاپنی منهدم شده؛ در جریان این عملیات، بسیاری از خلبانان ژاپنی اقدام به کامیزاکی کردند.
بخش بزرگی از ناوگان هوایی آمریکا که در این بندر مستقر بود، نابود شد.
رزم ناو «یو.اس.اس.آریزونا»
«کابینه ژاپن در نشست اضطراری»؛ این تیتر خبری است که در میدان تایمز نیویورک در روزهای حمله نمایش داده میشد.
«روزولت» در نشست کنگره، رسما به دولت ژاپن اعلام جنگ میکند.
اینک پس از هفتاد سال، ساخت بنای یادبود بر فراز رزم ناو «یو.اس.اس.آریزونا» در بندر پرل هاربر
کهنه سربازان به جا مانده از نبرد پرل هاربر