درگذشت عالم وارسته حضرت آیت الله حاج آقا حسن امامی ره را خدمت حضرت ولی عصر ارواحنا له الفدا، مقام معظم رهبری مدظله العالی و تمامی شیعیان جهان تسلیت عرض می نمایم .
خبرگزاری فارس:در هم شکست سپاه پاسداران آسان نخواهد بود. اگر آمریکا بتواند از طریق فشارهای دیپلماتیک و تحریمها میان سپاه پاسداران و مردم فاصله بیاندازد، میتوان به موفقیت امیدوار بود.
به گزارش خبرنگار دیپلماسی عمومی و جنگ نرم خبرگزاری فارس، مایکل روبین محقق اندیشکده آمریکن اینترپرایز طی مقالهای به بررسی درسهای تحولات خاورمیانه در برخورد با ایران پرداخته است.
در این مقاله آمده است: یک روز پس از آنکه حسنی مبارک، از ریاست جمهوری مصر کنار رفت، جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد: "به دوستان ایرانی خود توصیه میکنم که اجازه دهید مردم راهپیمایی کنند. اجازه دهید مردم سخن بگویند. مردم را آزاد بگذارید. "
رابرت گیبز، سخنگوی کاخ سفید در آخرین کنفرانس خبری خود سخنان بایدن را تکرار کرد: "دولت ایران باید به مردم ایران اجازه دهد از حقوق خود مبنی بر تجمع صلح آمیز و اعلام خواستههای خود، بهرمند شوند. " همزمان رئیس جمهور اوباما نیز به رژیمهای منطقه هشدار داد که "نمیتوانند از طریق زور و اجبار، بر مسند قدرت باقی بمانند. "
*آمریکا در مقابل اعتراضات رنگ عوض می کند
این اظهارات دقیقاً در مقابل موضعی قرار میگیرد که در آغاز ناآرامیهای مصر اتخاذ کرده بودند. در آن زمان بایدن در یک کنفرانس خبری، دیکتاتور بودن مبارک را انکار کرد و گیبز نیز اعلام کرد "ما نمیتوانیم تعیین کنیم که چه زمان دولت مصر به شکایات و نارضایتیهای مردم پاسخ خواهد گفت. "
رویکرد جدید دولت اوباما در قبال ایران نیز دقیقاً در مقابل موضعی قرار میگیرد که پیش از این نسبت به تظاهرات کنندگان اتخاذ کرده بود. در سال 2009، ترس از اینکه حمایت بیش از حد از تظاهرات کنندگان سبب آن شود که دسترسی دیپلماتیک آمریکا به دولت ایران از میان رود، اویاما در تشویق جنبش سبز با تأمل و تعلل گام بر میداشت. حتی زمانی که تظاهرات کنندگان در تهران شعار میدادند "اوباما، تو یا با مایی یا علیه ما "، او کنار ایستاد.
با این حال، باید گفت که سخنرانی صرف سبب نمیشود که آزادی مردم ایران محقق شود.
*جنگ مخفی ایران و آمریکا
در سراسر خاورمیانه، ایران و آمریکا در جبهههای جناح سوم، همواره درگیر جنگ بودهاند تا از این طریق نفوذ خود را گسترش دهند. اندکی پس از آنکه اوباما از دولت ایران خواست که مشت گره کرده خود را باز کند، معاون فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اعلام کرد که نفوذ آمریکا نه تنها در افغانستان و عراق رو به کاهش است، بلکه در لبنان و غزه نیز رو به زوال میرود. یک هفته پیش از کناره گیری مبارک، رهبر ایران در خطابه رسمی اعلام کرد که "حوادث مصر و تونس و برخی دیگر از کشورها، معنا و مفهوم خاصی برای مردم ایران دارد. ما همیشه از این امر آگاه بودیم که انقلاب ما سبب بیداری اسلامی خواهد شد. "
یک هفته بعد، رئیس جمهور محمود احمدی نژاد در تجمع مردم تهران خطاب به مردم مصر گفت: "این حق شماست که آزاد باشید. حاکمیت مردمی نیز از آن شماست. این حق شماست که نوع و شخص حاکم خود را انتخاب کنید. حکومت حق شماست. "
*هدف ایجاد فاصله بین مردم و سپاه پاسداران
شفافیت اخلاقی ـ عنصر اصلی سیاست خارجی "نومحافظه کاران " ـ باید به عنصر اصلی رئالیسم جدید آمریکا تبدیل شود. اصلاً مهم نیست که اوباما در مورد دست یافتن به رهبری ایران تا چه حد صادق بوده است، مهم این است که باید درک کند که ایجاد روابط حسنه غیر ممکن است:رهبر ایران معتقد است که دولت وی درگیر جنگی همه جانبه علیه آمریکا است. در مقابل اینچنین پس زمینهای، سکوت هرگز یک امر اخلاقی نیست. دسترسی مستقیم به مردم ایران ـ و تشویق شور و شوق آنها برای دست یافتن به آزادی ـ نه تنها امری اخلاقی است، بلکه امنیت ملی آمریکا را تقویت میکند.
همچنان باید تأکید کنم که سخنرانی صرف، آزادی را برای مردم ایران به ارمغان نمیآورد. مصر از طریق استخدام افراد، نیروی ارتش خود را تأمین میکند. تظاهرات کنندگان میدان التحریر برای ارتش مصر هلهله میکردند، چرا که این سربازان از جنس همان مردم بودند. در هم شکست سپاه پاسداران انقلاب آسان نخواهد بود. اگر آمریکا بتواند از طریق فشارهای دیپلماتیک و تحریمها میان سپاه پاسداران و مردم فاصله بیاندازد، میتوان به موفقیت امیدوار بود.
منبع : فارس
یک ضدانقلاب طرفدار موسوی به نام علیرضا رضائی در سایت خود مقاله ای درباره آینده رفقایش نوشته است که در بالاترین هم لینک خورده و همه را بهم ریخته است.
به گزارش جهان متن این مقاله بدین شرح است:اما امروز که میبینم موسوی و کروبی مفت مسلم دستگیر میشوند و حکومت حتی رغبت نمیکند که تلفنها را قطع بکند ، اینترنت را مثل پارسال قطع کامل بکند ، لااقل اس.ام.اس را از کار بیندازد ، صادقانه بگویم که تحقیر میشوم . یعنی اینقدر دست کم گرفته میشوم که حالا دیگر مثل پارسالم هیچ لزوم و نیازی به اینکارها نیست . موسوی و کروبی را که بیشتر از یکسال و نیم هر روز گفتم و گفتی و گفتند که آخرین خط قرمزمان است به این راحتی دستگیر میکنند و ما باز هم بیشتر تحقیر میشویم . از آنطرف هم رفقائی که به تمام این مدت هر روز که مردم بیرون نرفتند بوق تغییر فاز جنبش را زدند به محض اینکه قرار شد دوباره آدمها به خیابان بروند شروع کردند به اعلام مسیر و ساعت و روز و فلان . شروع کردند به پلاکارد دست گرفتن و جلوی مردم ایستادن . آخرش جریان چطوری شد پس ؟ اینکه همان فازی است که یکسال گفتی تغییر کرده . من سوال قبلیام را یکبار دیگر تکرار میکنم : قرار است به کجا برویم ؟ کسانی که خواسته و یا ناخواسته مسئول هدایت فکری جنبش هستند آیا تکلیف کار با خودشان روشن هست که با مردم هم باشد ؟ یکیشان اطلاعیه میدهد میگوید ما نسل اندر نسل تابع ولایت فقیه بوده و هستیم و الهی کمرمان بشکند اگر بخواهیم مشکلی برای جمهوری اسلامی به وجود بیاید . یکی دیگرشان میگوید لطفاً اول یکنفر ولایت فقیه را برای من ترجمه بکند تا بعدش بدانیم باید چه چیزی را قبول داشته باشیم . هر کدام یکجور . جنبش بدون رهبر هم که خندهدارترین جوکی است که میشود شنید .
منبع : جهان نیوز
خبرنامه دانشجویان ایران: (ف.ا) و (ع.ن) دو دانشجوی بسیجی هستند که به طور مستقیم از همان ساعات پس از انتخابات و از نزدیک با اغتشاش گران رویارویی داشته اند و حوادث ناگواری از این رویارویی بیان کرده که به گفته خودشان اندکی از هزارها بوده است.
به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران، خاطرات این دو دانشجوی بسیجی که بخش دوم آن در ذیل می آید گزارش غم ها و غصه هایی است که تنها با عشق مرهم پذیر است و به آنها امید می دهد.
ادامه این گفتوگو به شرح زیر است:
خبرنامه دانشجویان ایران: اولین اعلام تجمع که گفته بودند یک تجمع اعتراضی و با سکوت است روز 25ام خرداد بود، شما چه خاطره هایی از آن روز دارید؟
-ببینید به نظر من آن روز از ساعات ابتدایی که تجمع شروع شد، خب مردم آمدند و اعتارض هم کردند، چون فکر می کردند تقلب شده! اما دشمن دید که دارد تجمع به پایان می رسد و نتوانسته هیچ نتیجه ای بگیرد لذا سعی کرد از این تجمع "خون و کشته" بگیرد این بود که به پادگان حمله کردند؛ روز 25 خرداد88 به پادگانی 117 تیر شلیک شد، اتفاقا آقای (م.ج.ش) از مسولان آموزشی حوزه مجروح شد به این شکل که گلوله از ران پایش وارد شده و در شکمش گیر کرده بود که آن مادر و دختری هم در مهد کودکِ روبروی حوزه ی ما بودند و شهید شدند.
خبرنامه دانشجویان ایران: ماجرای پل آزادی چه بود؟
-فکر می کردیم که آنجا امن و امان است برای همین یک گردان آنجا مستقر کردیم که ناگهان متوجه شدیم که از دو طرف به ما حمله کردند، همان موقع من را از داخل ماشین بیرون کشیدند و من در این درگیری حسابی کتک خوردم؛ البته شانس آوردیم که آقای (ک) توانست ماشین را با زیرکی از محل دور کند چون قصد داشتند ماشین را آتش بزنند.
خبرنامه دانشجویان ایران: با لباس بسیجی بودید؟
-بله؛ اگر لباس نداشتیم، بسیجی از غیر بسیجی قابل تشخیص نبود! خوب ببینید این اتفاقات و هزار اتفاق نگفته دیگر همین روز 25 خرداد اتفاق افتاد.
خبرنامه دانشجویان ایران: ماجرای فردی که رگ دستش را زدند چه بود؟
-روز 30 ام خرداد یعنی فردای آن روزی که آقا در نماز جمعه صحبت کردند، همان روز بود که در ماجرای شلوغی من دیدم (م.خ) بی حال روی زمین افتاده، جلو آمدیم و متوجه شدیم که رگ دستش را بریدند، بلافاصله او را به بیمارستان بردیم ولی چون لباس بسیجی تن داشت بیمارستان ها، پذیرش نمی کردند.
خبرنامه دانشجویان ایران: کدام بیمارستان ها این کار را کردند؟
-اجازه بدید من اسم از این بیمارستان ها نبرم فقط اعلام کنم که در حالی مجروحین بسیجی پذیرش نمی شد که اگر یک اغتشاشگر به این بعضی از این بیمارستان ها منتقل می شد، بیشتر همکاری می کردند و ما این را بارها دیدیم.
روز بیست و پنجم بهمن بود که دو نفری با ماشین از ستار خان به سمت میدان توحید می رفتیم، اواسط راه بودیم که متوجه 4 نفر شدیم که جلوی ماشینها را می گرفتند و آنها را به سمت مخالف خیابان هدایت می کردند.
ما فکر کردیم که از بچه های بسیج اند به همین خاطر گفتم که ما با هم همکار هستیم و از بچه های بسیجیم! این را که گفتم آقای (ف.ا) را از پنجره ی ماشین بیرون کشیدند و من را هم که پشت فرمان بودم، بیرون آوردند و خلاصه حسابی از ما پذیرایی کردند؛ به کمر آقای (ف.ا) خیلی شدید ضربه وارد کردند یعنی با لگد به کمر و پهلوی ایشان می زدند! همان شب تا 5 صبح بیمارستان بقیه ا... بستری بودیم و برای ایشان پرونده تشکیل شد؛ خودم هم از ناحیه ی پا آسیب دیدم.
خبرنامه دانشجویان ایران: از این موارد چقدر برای شما اتفاق افتاده؟
-چی بگم! بیشترین این موارد یکی پل آزادی و دیگری بلوار کمالی بود.
هشت روز پس از انتخابات در سازمان برنامه جنوبی (شقایق) درگیری شد و با قسمت پهنای قمه به سر آقای (ف.ا) زدند که تنها شانسی که ما آوردیم همین بود که با تیزی قمه نزدند وگرنه سرش جدا شده بود. من آمدم قمه را از دستش گرفتم و دستبند پلاستیکی به دستش زدم و جالب اینجاست که این فرد آنقدر قدرت داشت که دستبند را پاره کرد.
یک بار دیگر هم بعد از ظهر بود که در خیابان شقایق اغتشاش گران یک کامیون خاک را گرفتند و خاکش را روی زمین خالی کردند در همان حین یک خانم چادری که مسن هم بود قصد داشت که از خیابان رد شود، که این بنده خدا را دوره کردند و با تیغ موکت بری چادرش را تکه تکه کردند.
در میدان کاج آقای (ن)مسئول حوزه ی عمار یاسر را به آتش کشیدند. ما حدودا 10 نفر بودیم که برای شناسایی رفته بودیم ایشان از بقیه عقب افتاد و از طریق موتورش مشخص شد بسیجی است.
من دیدم با گالن 20 لیتری، رویش بنزین ریختند و او را آتش زدند؛ خوشبختانه وی سریع خود را به جوی آب انداخت و آتش به بالا تنه اش نرسید. اما با اینکه اسلحه داشت حتی دلش نیامد به افرادی که با او این کار را کردند شلیک کند و فقط سه تیر هوایی زد تا آنها را متفرق کند و خودش را به حوزه رسانده بود.
البته وقتی که ما او را دیدیم، روی زمین افتاده بود، شلوارش به پایش چسبیده بود و گمان کردیم که از بین رفته اما متوجه نفس کشیدنش شدیم و او را به بیمارستان بردیم که البته طبق روال پیشین بیمارستانها همکاری نکردند و همین که لباس یا ریش یا تیپ حزب اللهی را می دیدند از همکاری سر باز می زدند و حتی اورژانس ها هم نمی پذیرفتند و این خیلی ناراحت کننده بود!
برای یکی از بچه های گردان 21الزهرا اتفاق ناگواری افتاد که هنوز هم حالت سابق را ندارد؛ طوری با آجر به پشت سرش ضربه زدند که من به همکارم گفتم ببین خون زرد! میاد. که متوجه شدیم آب نخاعش است.
آن شب هم یمارستان ها همکاری نکردند! خدا به زن بچه اش خیلی رحم کرد.
باز هم اگر بخواهم برای شما از مظلومیت بسیجی ها بگویم این بود که ما جاهایی می دیدیم که بسیجی دلش نمی آمد که به آنهایی که به شدت به او حمله کرده بودند، شلیک کند.
بارها دیدیم که وقتی یک بسیجی دفاع می کرد، مثلا می دید مقابل یک زن است، او را رها می کرد. بعد همان خانم برمی گشت با سنگ بسیجی را می زد.
در شهرک غرب نزدیک میدان شهرداری من خودم دیدم خانمی از ماشین پیاده شد و این تکه های سیمانی را که اطراف خیابان بود به سمت بچه ها پرت می کرد. اکثر اینها منافقین بودند؛ ما گاهی اوقات می دیدیم که یک خانمی می آمد و چند نفر دورش جمع می شدند و آن خانم فقط یک سری دستوراتی می داد و می رفت.
یک خاطره جالب برای شما می گویم تا بدانید در این اغتشاشات با چه طور افرادی سروکار داشتیم؛ روزهای پس از انتخابات در خیابان حبیب اللهی دو نفری حضور داشتیم برای شناسایی. گاز اشک آور سمت اینها پرتاپ شد؛ نزدیک هفت یا هشت دختر و پسر بودند که دور آتش جمع شده بودند؛ حرف هایی که اینها به هم می زدند جالب بود.
می گفتند خدا را شکر که ما مستیم! و نمی فهمیم!
به نظر من اینها را جایی در خانه تیمی جمع می کردند و با مواد مخدر از خود بی خود می شدند.
شک نکنید آقای موسوی و کروبی با امثال رجبی در ارتباط بودند، چون اگر ارتباطی نبود هرگز افرادشان با هم قاطی نمی شد و هرگز رفتارشان با هم سازماندهی نمی شد.
خبرنامه دانشجویان ایران: مجموع برآیند و ارزیابی شما از نیروهای بسیج، از لحاظ حضور و... بعد از این اتفاقات چیست؟
-به حول و قوه ی الهی و به عنایت آقا امام زمان(عج) از روزی که اغتشاشات انجام شد تا الان هم نفرات بیشتر شده و هم در آموزش ها شور و حالی بوجود آمده است. نه تنها قوای بسیج رو به کاهش نرفت بلکه افزایش هم پیدا کرده و الان بسیجی ها با نیتی خالصتر حرکت می کنند، اگر قبلا اهداف متفاوتی داشتند اما الان اتحادی خاص دیده می شود.
بعضی غائلهها فقط به دست بسیج ختم می شد، بسیج با یک شلوار پارچه ای خاکی می رفت، می ایستاد که بسیج با امکاناتی خیلی کم وساده جلو می رفت.
حال و هوای امروز بسیج در میدان اغتشاشات، حکایت همان سلاحی است که رزمنده در جنگ در دستش می گرفت و می گفت جنگ جنگ تا پیروزی. حکایت، حکایت قدرت نمایی بسیج روی مردم عادی نیست بسیج برای چه دفاع کرد؟ از مردم دفاع کرد. برای این دفاع کرد که اغتشاش گران، مست می کردند و در خیابان می ریختند، به نمایشگاه های ماشین حمله می کردند، به اموال عمومی خسارت وارد می کردند و در بانک ها بمب می گذاشتند.
در بلوار فردوس می خواستند یک ماشین را آتش بزنند که پیرمردی در آن ماشین بود، اگر بسیجی ها نمی رفتند ماشینش را به آتش می کشیدند.
بسیج از مردم باید دفاع کند و یک مطلب هم خدمت شما بگویم یکی از اصول جنگ رجز است و قدرت نمایی برای ترساندن طرف مقابل است نه مردم. وقتی غائله تمام می شود باید در میادینی که صحنه اغتشاش بوده با ذکر صلوات و یا علی و الله اکبر به مردم اطمینان داد که غائله ختم به خیر شده است.
ای کاش این مطالب هر شب اغتشاشات ثبت و ضبط می شد و آخر شب با نیرو ها صحبت می شد چون هر لحظه اش صحبت دارد، حتی استرس آن بسیجی نیز صحبت دارد، حتی آن بسیجی که نمی داند از خیابان زنده بر می گردد یا شهید می شود، صحبت ها دارد. برای بسیجی نه منافع مالی و نه منافع خاصی وجود دارد جز این عشقی که او دارد و این را هم می داند که از در این پایگاه بیرون آمد، شاید برنگردد و این خودش خیلی صحبت دارد؛ او می داند شاید رفتنش، برگشتی نباشد ولی می آید و تا آخرش هم می ایستد.
منافقی که روبروی بسیج ایستاده بود این جراًت بسیج را نداشت مگر اینکه از حالت خودشان بی خود می شدند مثلا مواد مخدر یا مشروبات الکلی که باعث می شد به این ها یک روحیه خاصی بدهد، مصرف می کردند و بسیجی ها با ایمان خودشان مست خدا و اهل بیت می شدند و می آمدند در خیابان دفاع می کردند.
یک نکته را هم خدمت شما عرض کنم اطلاعیه ای آمد که اغتشاش گران در حسن آباد نزدیک به شش هزار دست لباس استتار کوهستان خریدند و بین خودشان تقسیم کردند.
می خواستند اسم بسیج را خراب کنند و بهترین فرصت بود که وجهه بسیج را مخدوش کنند.
در سعادت آباد یکی از بسیجی ها را گروگان گرفته بودند که از او هیچ خبری نداشتیم تا بعد از دو روز از او خبردار شدیم؛ این بنده خدا را گرفته بودند و پس از ضرب و جرح زیاد در خیابان های اطراف رهایش کرده بودند.
بالاخره وضعیت ترسناک بود آن ها امکانات داشتند، معلوم نبود در خیابان سنگ از کجا بر سرت می خورد، این مطلب را مد نظر داشته باشید و همه جا هم بگویید که مردم جدا بودند و مردم کار خودشان را می کردند و از شورشی جدا بود جالب است که بگویم شورشی را از همه جای ایران آورده بودند، یک نکته را بگویم جدای از مردم فریب خورده که الحمدلله ریزش پیدا کرد .
در اغتشاشات هفته های اول پس از انتخابات، اغتشاش گران میدان ونک را گرفته بودند و ما 50 موتور سوار را مامور کرده بودیم که مردم عادی را که بین اینها گیر افتاده بودند، نجات دهند و از معرکه بیرون بیاورند. و من با چشم خودم می دیدم که مردم دست این بسیجی ها را به خاطر این کارشان می بوسیدند.
منبع : رجانیوز
مطرح شدن موضوع دادن پناهندگی به سران فتنه ایران، این واقعیت را آشکار کرده است که برای کاخ سفید اهمیت افرادی چون موسوی و کروبی که همراهی ویژهای با سیاستهای ضد ایرانی آمریکا داشتهاند، بسیار بیشتر از متحدان دیروز آمریکاست. این در حالیست که متحدان کاخ سفید در کشورهایشان منفور مردماند.
به گزارش شبکه ایران، روزنامه آمریکایی والاستریت ژورنال در گزارشی ضمن اذعان به بیتاثیری تحریمها بر مواضع جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایستادگی بر حقوق حقه ملت ایران، خواستار سرمایهگذاری هر چه بیشتر غرب بر اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران شد.
این نشریه آمریکایی که وابسته به یک نهاد اقتصادی سرمایهداری است که این روزها با اعتراضات گسترده مردمی مواجه شده است، خواستار آن شد تا غرب به رهبری آمریکا با ایجاد و تقویت تلویزیونهای فارسیزبان و کمک به دور زدن فیلترینگ اینترنت در ایران، به جریان مخالف با نظام جمهوری اسلامی ایران کمک کند.
والاستریت ژورنال همچنین در پیشنهادی عجیب خواستار آن شد که غرب به فرار رهبران اپوزیسیون از ایران کمک کرده و از دولت آمریکا خواست تا به آنان پناهندگی دهد!
گفتنی است غرب مدتهاست که به پایگاهی برای گروههای مخالف جمهوری اسلامی ایران از جمله برخی گروههای تروریستی شده است.
به عقیده کارشناسان در حالی که آمریکا در وضعیت فعلی فضای بین الملل حاضر نشد به متحدان دیرین خود چون حسنی مبارک و بن علی پناهندگی دهد، مطرح شدن موضوع پناهندگی دادن به سران فتنه ایران، واقعیت قابل تاملی را آشکار کرده است.
این موضوع یک واقعیت را آشکار میکند که برای کاخ سفید اهمیت افرادی چون موسوی و کروبی که همراهی ویژهای با سیاستهای ضد ایرانی آمریکا داشتهاند، بسیار بیشتر از متحدان دیروز آمریکاست. این در حالیست که متحدان کاخ سفید در کشورهایشان منفور مردماند
منبع : رجانیوز