حسین فدایی ضمن ارائه گزارش کمیسیون اصل 90 در رابطه با حوادث پس از انتخابات گفت: این گزارش در دو لایه یکی جهت قرائت در صحن و دیگری در 700 صفحه تهیه شده است.
نائب رییس کمیسیون اصل 90 مجلس در پایان قرائت چکیدهای از گزارش کمیسیون متبوعش در رابطه با حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد 88 گفت: به مناسبت 9 دی ماه چکیده این گزارش را جهت قرائت در صحن مجلس آماده کردیم.
به گفته وی، لایه دوم این گزارش ، گزارشی 700 صفحهای با مستنداتی بیش از 5 هزار سند است که در اختیار قرار خواهد گرفت.
به گفته وی، طبق گزارش کمیسیون مشخص شد که فتنه 88 از قبل طراحی و مدیریت شده بود و تنها یک حادثه و اتفاق نبود.
محمدرضا باهنر که ریاست جلسه را بر عهده داشت ابتدا به مدت 20 دقیقه به فدایی جهت قرائت این گزارش مهلت داد و با اتمام این مهلت یادآور شد که زمان نطق ناطقین فرا رسیده است و طبق آیین نامه نمی توانیم تخلف انجام دهیم.
وی افزود: گزارش قرائت شده گزارشی ریشهای ، تحلیلی و مستند است و اگر بخواهیم مطلب یک ساعته را در عرض چند دقیقه بیان کنیم حق مطلب ادا نمیشود لذا آن را تکثیر کرده و در اختیار نمایندگان و رسانهها قرار دهید.
چکیده این گزارش نیز تفصیلی است و رجانیوز آن را در 34 صفحه منتشر میکند. بهمنظور مشاهده چکیده گزارش کمیسیون اصل نود و دریافت آن، اینجا کلیک کنید.
در ادامه نیز خلاصهای از چکیده گزارش آمده است که در این گزارش به نقض محمد خاتمی، میرحسین موسوی، کروبی و مهدی هاشمی در فتنه و ارتباطهای آنها به بیگانگان اشارههایی شده است:
مقدمه
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، غرب که الگوی انقلاب اسلامی را به عنوان گفتمانی در مقابل لیبرال دموکراسی میدانست، به طور همهجانبه سعی در مخدوش کردن وجهه این نظام نوپا داشت تا مانع از الگودهی ملت ایران به دیگر ملتهای جهان، برای شکستن ساختار از پیش طراحی شدهی نظم جهانی شود؛ اما شکستهای پیدرپی نظام سلطه از جمهوری اسلامی ایران طی 30 سال گذشته و پیشرفتهای چشمگیر ایران در این مدت، منجر به طراحی و اجرای شیوههای نوین در مواجهه با ایران شد.
پیشرفت در عرصههای گوناگون علم و فنآوری، تثبیت راهبرد تهاجمی در سیاست خارجی و انفعال کشاندن قدرت های استکباری، عدم تمکین ایران در قبال فشارهای بیرونی، تلاش برای گسترش هر چه بیشتر جبهه مبارزه علیه رژیم غاصب صهیونیستی، قدرتهای استکباری به ویژه آمریکا را به تلاش برای تلفیق گزینه های سخت، نیمه سخت و نرم خود وادار کرد به این امید که بتوانند پروژه تغییر رفتار نظام را به عنوان گام اول پروژه تغییر به ثمر برسانند.
تجربه دوران حاکمیت جریان دوم خرداد که جورج بوش پسر هنگام ترک کاخ سفید آن را دورانی خوش خواند و از بابت به پایان رسیدن آن ابراز تاسف کرد، امریکا و متحدانش را به این نتیجه رساند که بهترین و کوتاه ترین روش برای ایجاد تغییر در رفتارهای ایران اسلامی سرمایه گذاری بر روی جریان ساختار شکن و غربگرای داخل ایران است که در طول دوران در اختیار داشتن سکان اداره دوقوه مجریه و مقننه در ایران به خوبی نشان داده بود روش ها و اهداف خود را کاملا بر مطلوب ها و نیازهای غرب منطبق کرده است. به همین دلیل بود که بلافاصله پس از به پایان رسیدن دولت اصلاحات، فرایندهای
1. فراخوان مراکز تصمیم سازی برای تهیه راهبرد های عملیاتی علیه ایران
2. تصویب بودجه ویژه برای حمایت از اپوزیسیون
3. ایجاد و تقویت ساختارها و شیوه های رسانه ای جدید برای ایجاد، هدایت و تغذیه آشوب داخلی (که بی بی سی فارسی در راس آنها قرار داشت)
4. تصویب قطعنامههای تحریمی علیه ایران
5. فعال شدن سرویس های اطلاعاتی برای تحقق دو پروژه اپوزیسیون واحد (برداشتن مرزهای میان گروه های مختلف اپوزیسیون) و اپوزیسیون حرفه ای، که اصلاح طلبان غربگرا در سال 84 فقدان آنها را جزو ضعف های اساسی خود اعلام کرده بودند؛ وگنجاندن آن در قالب پروژه شبکه سازی در محیط های واقعی ومجازی
6. تقسیم کار میان کشورهای غربی برای برقراری پیوندهای پنهان با اپوزیسین داخلی
7. برنامه ریزی برای تبدیل انتخابات به هسته مرکزی یک فرایند کودتای مخملی
شتابی فزاینده گرفت.
اگرچه بسیاری از این فرایندها از سال ها قبل آغاز شده بود و عمر برخی از آنها به بیش از 20 سال می رسید، اما در این تردیدی نیست و مجموعه اطلاعات موجود هم نشان می دهد که برنامه ریزی اصلی برای تبدیل این پروژه ها به فتنه داخلی پس از سال 1384 اوج گرفته است.
این گزارش تلاش می کند چگونگی تکمیل این پروژه ها و تبدیل آن به یک فتنه سیاسی و اجتماعی را با استناد به اطلاعات معتبر واکاوی کند و روایتی دقیق از چگونگی مهار این فتنه عمیق ارائه نماید.
2- بررسی علل و عوامل و ریشه یابی جریان فتنه
آنچه فردای پس از انتخابات را رقم زد فرصتی بود که از سالها و دههها قبل با برنامهریزی مدون و منسجم بیگانگان و همراهی عناصر فریب خورده داخلی فراهم آمد. فضای مطلوب سوءاستفاده بیگانگان، از طریق حاکم شدن فضای غیرعقلانی و تهییج احساسات، نادیدهگرفتن تذکرات مقام معظم رهبری و قواعد و اخلاق انتخاباتی و مصالح انقلاب مهیا شد تا دشمنان به پیادهسازی سناریوی از پیش تعیین شده خویش بپردازند. در این راستا میتوان به عوامل داخلی و خارجی موثر در این حوادث اشاره کرد:
الف: زمینه ها و عوامل خارجی
مجموعه اسناد و مطالعات موجود نشان می دهد به طور کلی راهبرد غرب در قبال ایران اسلامی مبتنی بر این پیش فرض است که در نهایت هر نوع پروژه براندازانه علیه ایران باید راهی به داخل ایران بیابد و هدف از مجموعه فشارهای بین المللی بر ایران نیز در نهایت چیزی جز اثرگذاری بر داخل ایران و فعال کردن مجموعه نیروهای غرب گرا –که همواره نسبت به اکثریت مطلق مردم، اقلیتی بسیار کوچک محسوب می شده اند- نبوده است. اطلاعات موجود نشان می دهد این فعال سازی به عنوان یکی از عوامل زمینه ساز فتنه 88 در زمانی به مدت دو دهه بویژه از سال 1384 به این سو، در قالب مکانیسم های زیر صورت گرفته است:
1. برقراری ارتباطات پنهان
2. کمک مالی
3. حمایت علنی در چارچوب پروژه های دیپلماسی عمومی
4. فشار به نظام جمهوری اسلامی به منظور ایجاد فضای مانور برای جریان غرب گرا در داخل
5. شبکه سازی اجتماعی در حوزه های مجازی و حقیقی
در عین حال نکته مهم و برجسته در این میان این است که غرب برای کلیدزدن پروژه خود به آماده شدن مجموعه ای از شرایط داخلی نیاز داشت و به منظور هر چه کامل تر کردن این پروژه از پیش برنامه ریزی شده، انتخابات را به عنوان یکی از مهم ترین نقاط قوت جمهوری اسلامی هدف قرار داد.
بررسی دقیق و موشکافانه فتنه 88، نشان میدهد عملکرد و سخنان سران داخلی و خارجی فتنه، الگوبرداری کاملا دقیق از تئوریهای از پیش طراحی شده انقلابهای مخملی در اتاق فکر سیستمهای جاسوسی خارج از کشور از جمله تئوری مبارزات خشونت پرهیز و روشهای مسالمتآمیز نافرمانی مدنی کسانی چون جین شارپ بوده است که در تمام نمونه های قبلی خود –از جمله موارد اجرا شده در اروپای شرقی و آسیای میانه- به صورت انتخابات محور عمل کرده است.
مطابق اسناد موجود، کشورهای غربی ودر راس آنها دولت امریکا بر مبنای مجموعه کدهایی که از داخل ایران دریافت کردند به این نتجه رسیدند که مقطع انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال 88 بهترین فرصت برای اجرای پروژه کودتای مخملی در ایران است که در مقاطعی چون سال های 76، 80، و 84 شرایط را برای اجرای آن مناسب ندیده بودند. مطابق اسناد اطلاعاتی موجود در پیوست این گزارش عوامل زیر در متقاعد شدن طرف خارجی به اینکه سال 88 مناسب ترین زمان برای اجرای پروژه کودتای نخملی است، نقشی کلیدی داشته است:
1. مسافرت های خارجی افرادی چون محمد خاتمی که اغلب به تلاش برای متقاعد کردن طرف خارجی به اینکه میرحسین موسوی فردی مناسب برای پیش بردن پروژه تغییرات ساختاری در ایران است، اختصاص داشته است. اسناد موجود نشان می دهد خاتمی در تونس، ترکیه و استرالیا برای ترغیب خارجی ها به حمایت از موسوی تلاش کرده و موفق نیز شده است.
2. مسافرت مجموعه ای از عوامل اطلاعاتی خارجی در پوشش های مختلف به داخل ایران و برآور اوضاع داخلی ایران
3. شناخت تاریخی از شخصیت میرحسین موسوی به دلیل حضور عوامل وابسته به سرویس هاس اطلاعاتی در کنار وی مانند اردشیر امیرارجمند
4. پیش برد پروژه شبکه سازی با همراهی گروه هایی چون حزب مشارکت و سازمان مجاهدین از سال 88 به این سو که اصلی ترین مکانیسم اجرایی آن برگزاری دوره های متعدد براندازی نرم در خارج از ایران برای گروه های برگزیده داخلی و مسافرت بیش از چند صد نفر از چهره های شناخته شده جریان دوم خرداد به خارج از ایران به منظور شرکت در این دوره ها در فاصله سال های 84-88 بود.
5. و آخرین عامل پیام هایی بود که غربی ها مستقیما از داخل ایران در یافت کردند و این پیام ها منجر به شکل گیری این اشتباه محاسباتی در ذهن آنها شد که سال 88 زمانی مناسب برای کلید زدن پروژه کودتاست. اطلاعات موجود در اسناد اطلاعاتی که به هنگام نگارش این گزارش به آنها مراجعه شده نشان می دهد مهدی هاشمی نقشی عمده در این ارسال این پیام ها به بیرون داشته و از جمله پیام های مستقیم وی برای امریکا در اواخر سال 1387 موجب امریکا پروژه مذاکرات هسته ای با ایران را که اهمیت حیاتی برای آن داشت تعطیل کرده و انرژی خود را بر پیروزی اصلاح طلبان در انتخابت 1388 متمرکز کند.