به بسیاری از هیئتهای دیپلماتیک سوری پیشنهادهای چشمگیر مالی از سوی برخی کشورها و طرفها داده شد و این جدای از وعدههای سیاسی بود که به این افراد داده میشد که در صورت جدایی از نظام سوریه و پس از سرنگونی دمشق مناصب و پستهای سیاسی عالیرتبه به آنها داده خواهد شد. به گزارش خبرگزاری فارس، شبکه خبری «المنار» در پژوهشی مفصل و مشروح به قلم «صادق خنافر» و «حسین ملاح» به بررسی بحران سوریه میپردازد که بیش از دو سال است، توسط کشورهای غربی و شماری از رژیمهای عربی بر مردم و نظام سوریه تحمیل شده است و تلاش میکند، به این سوال مهم پاسخ دهد که چرا با وجود تمام توطئههای طراحی شده و تلاشهای صورت گرفته باز نظام در سوریه پا برجاست. در واقع به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که «چرا اسد سقوط نکرده و هرگز سقوط نمیکند»؟ در بخش اول این مطلب به بررسی موقعیت سوریه در منطقه، جمعیت، ساختار سیاسی، اقتصادی، نظامی و اداری این کشور پرداختیم. در بخش دوم از سلسله مباحث «چرا اسد سقوط نکرده» به توانمندیهای سوریه و نظام و نهادهای آن در اداره امور و مقابله با چالشهای پیش رویش علی رغم تخریب زیرساختها و ساختارهای زیربنایی حیاتیاش پرداخته شد، به خصوص اینکه نظام سوریه با تحریمها و مجازاتهای عربی و غربی از ماههای اول بحران مواجه بوده است. بخش دوم به بررسی این موضوع پرداخت که بحران سوریه و جنگی که هم اکنون درگیر آن است، تنها بعد نظامی را دربر نمیگیرد، بلکه عرصههای اقتصادی، دیپلماتیک و رسانهای آن را هم درگیر خود کرده است، اما از آنجا که سوریه دارای ساختار متمایز اقتصادی، سیاسی و نظامی است، توانسته با وجود گذشت بیش از دو سال در برابر همه توطئهها مقاومت کرده و همچنان به ایستادگی خود ادامه میدهد. بخش سوم نیز به بررسی توانمندیهای ارتش سوریه و حضور آن در تمام عرصهها و میدانهای مبارزه با افراد مسلح و گروههای تروریستی طی دو سالی که از بحران سوریه میگذرد پرداخت و تاکید کرد که انسجام و یکپارچگی حاکم بر ارتش سوریه و وفاداری آن به نظام موجب شده تا ساختارهای نظام سوریه با وجود توطئههای جهانی علیه این کشور همچنان حفظ شود و سوریه بتواند به بقای خود با وجود این بحران بزرگ ادامه دهد. اما در بخش چهارم به بررسی سیاستهایی خواهیم پرداخت که رهبران سوریه برای مقابله با فشارهای سنگین و کشنده غربی و عربی پیش گرفتند که از ابتدای بحران سوریه تاکنون که بیش از 25 ماه از آن میگذرد، بر دمشق اعمال شده است. همچنین به تعامل متین دیپلماسی سوریه در عرصه بین المللی نیز نگاهی خواهیم داشت و این دیپلماسی را بررسی خواهیم کرد. پیش شرطها .. و گرنه «رویاروییهایی» که نظام سوریه در عرصه سیاسی داشت را نمیتوان کم اهمیتتر از رویاروییهای ارتش سوریه با گروههای تروریستی و افراد مسلح در عرصه میدانی و امنیتی تلقی کرد. از همان اولین روزهای بحران تحرکات عربی و منطقهای و بین المللی جهت تشدید فشار بر نظام سوریه آغاز شدند و در این راستا دمشق هر روز شاهد ورود شماری از هیئتهای نمایندگی از کشورها و سازمانهای و نهادهای منطقهای و بین المللی مختلف بود که خواستهها و شرطهایی را بر نظام سوریه میگذاشتند که در راس آنها «قطع رابطه با محور مقاومت» به ویژه پس از سقوط نظام «حسنی مبارک» در مصر قرار داشت که در موازنه آنچه «جناح میانهرو عربی» خوانده میشود، ایجاد کرده بود. در واقع کشورهای غربی و رژیمهای عربی بحران سوریه را فرصت بسیار مناسبی میدیدند تا ضربهای کشنده و سنگین به محور مقابل یعنی «محور مقاومت» وارد کنند و در این راه بهترین ابزار را روی آوردن به سیاست «تشویق و ترساندن» دمشق ملاحظه کردند تا مانع تغییر شرایط منطقهای از بد به بدتر شود که البته به طور کامل نیز از سوی دمشق رد شد. به این ترتیب سوریه نیز وارد میدان شد تا برای براندازی نظام در آن تمام راهبردها و ابزارهای مورد استفاده قرار گیرد: رسانهها .. سیاست .. فتنه انگیریهای طایفهای و مذهبی .. کمکهای مالی و نظامی به معارضان .. جذب جهادیها .. و غیره. رویارویی «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه از همان ابتدای بحران و در اولین سخنرانیهای خود درباره بحران این کشور اعتراف کرد که نظام در عرصه سیاسی مرتکب خطاهایی شده و در اجرای اصلاحات و تغییرات در کشور تاخیر داشته است. اصلاحاتی که میبایست از سال 2000 میلادی آغاز میشد، اما به دلایل و شرایط حاکم بر منطقه از جمله اشغال نظامی عراق توسط آمریکا و حواثی که پس از ترور «رفیق حریری» لبنان شاهد آن بود و همچنین تجاوز سال 2006 رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان و جنگ با حزب الله این اصلاحات و تغییرات به تعویق افتادند. رویارویی رهبران سوریه با واقعیتها و حقایق جاری در عرصه با انجام برخی گفتوگوها و مذاکرات داخلی میان نیروهای سیاسی و مدنی سوری تا تصویب قانون جدید انتخابات و برگزاری انتخابات پارلمانی و محلی براساس قانون جدید و تصویب شماری از قوانین اصلاح شده و تعدیل شده و همچنین صدور چندین فرمان که عفو عمومی را در برمیگرفت، ادامه یافت. اما این اصلاحات و تغییرات هیچگاه کشورهای غربی و رژیمهای عربی را راضی نکرد تا پس از آن آشکار شود که این کشورها حمله از پیش تدارک دیده شده و سازمان یافته و هماهنگ شدهای را طراحی کرده و با اجرای آن درصدد محاصره دمشق و دربرگرفتن آن تا سرنگونی نظام حاکم بر سوریه هستند. به همین دلیل هرگونه اقدام علیه سوریه و هرگونه اعمال فشار امری توجیه شده و قانونی قلمداد شد. تحریمها و مجازاتهای اروپایی و آمریکایی و پس از آن تشدید فشارهای عربی که در تعلیق عضویت دمشق در اتحادیه عرب و پس از آن دادن کرسی این کشور به معارضان تنها نمونه کوچکی از فشارهای اعمال شده بر دمشق بودند تا در کنار آن عملیات گسترده تامین مالی و تسلیحاتی گروههای مسلحی که در سوریه علیه نظام این کشور مبارزه میکردند و گشودن مرزهای کشورهای همجوار به روی آنها به ویژه در شمال از سمت ترکیه آغاز شود. اما صرف نظر از این اقدامات کشورهای غربی و رژیمهای عربی بخش بسیار قابل توجهی از منابع مالی خود را جهت ایجاد شکاف و اختلاف در دستگاهها و نهادهای نظامی و سیاسی و دپیلماتیک سوریه سرمایهگذاری کردند و در عمل نیز برخی موفقیتها را احراز کردند، اما این موفقیتها چندان تاثیرگذار و مهم نبودند که بتوانند آثار مهمی از خود بر ساختار سیاسی دمشق برجای گذارند و رهبران سوریه توانستند، بدون افراد و شخصیتهای جدا شده از نظام نیز کشور و امور دولت را اداره کنند. این درحالی است که در عرصه بین المللی نیز تلاشهای بسیاری برای انزوای سوریه در این عرصه صورت گرفت که با آن مقابله شد. «خلف المفتاح»، معاون وزیر اطلاع رسانی سوریه در این باره در گفتوگو با شبکه المنار بر انسجام و یکپارچگی اجزای مختلف نظام در سوریه از جمله عوامل سیاسی، حکومتی، فرهنگی، اجتماعی، تربیتی و نظامی تاکید میکند و میگوید: به دلیل همین انسجام و یکپارچگی بود که سوریه توانست همچنان هویت خود را حفظ و بر بقای خود پافشاری و اصرار کند. معاون وزیر اطلاع رسانی سوریه تاکید میکند که سوریه با توطئهای بزرگ مواجه است و درک این موضوع موجب میشود تا سوریها در کنار هم بمانند و با وجود تمام اختلافات و تعارضات وحدت و یکپارچگی خود را حفظ کنند و با تمام تلاشها برای ایجاد شکاف میان خود مقابله کنند. راز ایستادگی و مقاومت .. رهاورد برای درک هرچه بهتر مهمترین دلایل ایستادگی و مقاومت سیاسی سوریه به ویژه در حوزه دیپلماتیک «نضال قبلان»، سفیر سوریه در آنکارا بر این باور است که راز ایستادگی و مقاومت سوریه - در حالیکه دیگر کشورهای بزرگ عربی در مواجه با این شرایط طی چند هفته از هم فروپاشیدند – در ویژگیهای خاصی نهفته است که بر ساختارهای اجتماعی – سیاسی – فکری – فرهنگی و اعتقادی جامعه سوریه حاکم است. وی در گفتوگو با شبکه المنار تاکید کرد: آنچه «حافظ اسد»، رئیس جمهوری فقید سوریه پایهگذاری و بنا کرد، نتایج آن را در بحران کنونی سوریه مشاهده میکنیم. سفیر سوریه در آنکارا میافزاید: حافظ اسد ارتشی اعتقادی بنا کرد که پا را از چارچوب دین و طایفه و حزب فراتر نهند و با پس زدن ارزشهای خرد و بیاهمیت بر پایه ارزشهای بزرگی همچون امت و بلندیهای تحت اشغال جولان و مقاومت در لبنان و فلسطین اشغالی و عراق و هر کشور عربی که اراضی آن تحت اشغال باشد، رشد یابد و اعتلا پیدا کند. قبلان در ادامه تاکید میکند که دمشق هم اکنون بهای کرامت خود را پرداخت میکند و ما به عنوان شهروندان سوریه و به عنوان بخشی از این نظام و کشور به پرداخت چنین خونبهاهایی عادت کردیم .. به همین دلیل سوریه سر خم نخواهد کرد و با عزم و ارادهای مستحکمتر در حمایت و دفاع از مقاومت از این بحران خارج خواهد شد تا هدف بزرگ خود یعنی آزادی فلسطین و مناطق اشغالی سوریه و جنوب لبنان را محقق کند. وعدههای چشمگیر مالی و سیاسی برای جدایی از نظام سوریه منابع دیپلماتیک سوری افشا میکنند که که هیئتهای دیپلماتیک سوری در معرض فریبها ووعدههای کلان و چشمگیر در بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفتند تا جدایی خود از نظام سوریه را اعلام کنند. این منابع آگاه در این خصوص به این نکته اشاره میکنند که به بسیاری از هیئتهای دیپلماتیک سوری پیشنهادهای چشمگیر مالی از سوی برخی کشورها و طرفها داده شد و این جدای از وعدههای سیاسی بود که به این افراد داده میشد که در صورت جدایی از نظام سوریه و پس از سرنگونی دمشق مناصب و پستهای سیاسی عالی رتبه به آنها داده خواهد شد. سوریه در سراسر جهان دارای 65 سفارتخانه و نمایندگی و حدود 60 کنسولگری افتخاری است. در 122 کشور جهان نیز دارای هیچ نمایندگی یا کنسولگری و سفارتخانهای نیست و از طریق هیئتهای مختلف در خارج با آنها در ارتباط است. دستگاه دیپلماتیک سوریه بسیار منسجم و هماهنگ است و از 1500 فرد و شخصیت شاغل در این دستگاه، طی بحران سوریه جز شماری اندک از آن جدا نشدند. فشار و امتیاز گیری .. و حس ملیگرایی «علی قاسم»، سردبیر روزنامه سوری «الثوره» در گفتوگو با شبکه المنار قضیه تعلق خاطر داشتن به وطن و حس ملیگرایی نزد سوریها را تشریح کرده و تاکید میکند که باید به این عامل توجه ویژه داشت. چون به باور سردبیر روزنامه سوری الثوره حس ملیگرایی نزد سوریها از جمله عواملی است که نمیتوان برسر آن با مردم سوریه گفتوگو کرد یا چانه زد و این موضوعی است که در میان تمام اقشار سوریها بدون استثنا مشاهده میشود. وی تاکید میکند که این روحیه بزرگ ملیگرایی رهاورد تمدن و فرهنگی عمیق و ریشهدار است که دارای عمری هفت هزار ساله است و رهاورد آن شکلگیری مردم کنونی سوریه است که به وطن و اهداف ملی خود پایبند و وفادار هستند. قاسم توضیح میدهد که یکپارچگی و انسجام هیئتهای دیپلماتیک سوریه امری کاملا طبیعی و معمول است، به خصوص آنکه در ابتدای بحران سوریه تلاش میشد، از قضیه جدایی دیپلماتها از نظام و بروز شکاف در این عرصه به عنوان اهرمی جهت ایجاد وحشت و فشار و امتیاز گیری از نظام استفاده شود. بنابر اظهار سردبیر روزنامه سوری الثوره فشارهای اعمال شده بر هیئتهای دیپلماتیک سوری توسط دشمنان نظام دمشق را میتوان به شکل و قالب زیر ملاحظه کرد: - ایجاد رعب و وحشت و دروغ و گزافه گویی - امتیاز گیری و تهدید و دادن وعده - القای برخی دورغها مانند تشدید شکافها و اختلافات در نظام قاسم تاکید میکند که دیپلماتهای سوری توانستند با تمام این فشارها مقابله کنند، چون انسجام و مقاومت این دستگاه نمادی از انسجام و مقاومت تمام سوریه چه نظام و چه مردم آن بود و به همین دلیل است که مشاهده میکنیم، تمام این تلاشها با وجود گذشت دو سال از آنها هنوز به نتیجهای نرسیده است. معروف است که هیئتهای دیپلماتیک سوریه به خوبی آموزش دیدهاند و به همین دلیل است که از مدتهای بسیار به خوبی توانسته نبردها و رویاروییهای دیپلماتیک در محافل عربی و بین المللی را به خوبی پیش ببرد و همین موجب شده بود تا همه محافل چشم به دیپلماسی سوریه داشته باشد که برای هر قضیه و موضوعی چه ارائه خواهد داد و این بیانگر اهمیت نقشی است که دمشق در این محافل بازی میکند. ادامه دارد...