9 دی 88

9 دی 88 سرآغاز فصلی نو در تاریخ معاصر ایران اسلامی

9 دی 88

9 دی 88 سرآغاز فصلی نو در تاریخ معاصر ایران اسلامی

فراوانی 10 نام اول دخترو پسر سال 89

سازمان ثبت احوال فراوانی 10 نام اول دختر و پسر درسال گذشته را اعلام کرد.

به گزارش ایسنا، سازمان ثبت احوال کشور اعلام کرد: نام فاطمه با 52 هزارو 49 نفر، زهرا با 33 هزار و 411 نفر، ستایش با فراوانی 31 هزار و 356 نفر، هستی با 14 هزار و549 نفر، زینب با 13 هزارو 913 نفر، نازنین زهرا با 10 هزار و 777 نفز، ریخانه با 10 هزار و 424 نفر، مریم با 8 هزار و 929 نفر، مبینا با 8 هزارو 544 نفر و نرگس با 7 هزار و 305 نفر ده نامی هستند که خانواده‌ها برای فرزندان دختر خود در سال 89 انتخاب کردند.

همچنین، نام امیرعلی با 33 هزارو 84 نفر، ابوالفضل با 28 هزار و 485 نفر، امیرحسین با 24 هزارو 19 نفر،علی با 21 هزارو 817 نفر، محمد با 19 هزارو 802 نفر، امیرمحمد با 19 هزارو 182 نفر، مهدی با 17 هزارو 695 نفر، حسین با 15 هزارو 274 نفر، محمد مهدی با 13 هزارو 530 نفر و محمدرضا با 11 هزارو 870 نفر ده اسم اول انتخابی برای پسران هستند که در سال 89 به ثبت رسیده است.

بازخوانی 5 قرن حضور استعماری انگلیس در ایران از زبان "خسرو معتضد

روباه پیر لقبی است که قرن هاست برزبان ملت ایران است .لقب کشوری که از ضعف تا به قدرت رسیدنش را در ایران سپری کرده و هنوز هم پنجه در اراضی این کشور می کشد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، روباه پیر لقبی است که قرن هاست برزبان ملت ایران است .لقب کشوری که از ضعف تا به قدرت رسیدنش را در ایران سپری کرده و هنوز هم پنجه در اراضی این کشور می کشد.

با خسرو معتضد، مورخ ایرانی به گفتگو نشستیم تا از تاریخچه حضور انگلیس در ایران و نحوه عملکرد این کشور و برخورد شاهان و دولتمردان ایرانی و علت نفرت و بیزاری مردم مان نسبت به سیاست های این کشور  آگاهی یابیم.

استاد معتضد این حضور را چنین شرح می دهد:

از قرن 16 میلادی یعنی از دوران پیش از سلسله صفویه، حضور انگلیس در ایران آغاز می شود و آن زمانی است که آقای "جین کین سون" ؛ سفیر این کشور برای ایجاد ارتباط با ایران از سوی ملکه الیزابت اول همراه با نامه ای نزد شاه طهماسب می آید و شاه طهماسب که فردی مذهبی و متعصب بود با بازگرداندن وی مقدم آنها را به رسمیت نمی شناسد.

در ادوار بعد ؛ ایران ازطرف دو کشور پرتغال و اسپانیا در معرض خطر بود.در آن زمان استان های بوشهر ، هرمزگان ‌، سواحل بلوچستان و تمامی جزایر ایران اعم از جزایر قشم و هرمز، 11 سال تحت سیطره پرتغال بودند. 

در همین بین دوران کشتی رانی انگلیسی ها در جهان آغاز و با نام "اکتشافات جغرافیایی" ازطریق ناوهای دریایی خود به تمام جهان سفر می کردند .بنابراین متوجه نواحی جنوبی ایران شده و سعی کردند از طریق شرکت "کمپانی هند شرقی انگلیس" وارد ایران شوند. ادوارد کوناک به عنوان اولین فرد در دوران صفویه و زمان "شاه عباس اول صفوی" وارد این کشور شد.

شاه صفوی که سیاستمداری مدبر بود برای راندن پرتغال و اسپانیا از کشور با فرستادن سفرایی به انگلیس به این دولت متوسل شد.بنابراین دو برادر به نام "آنتونی شرلی" و "رابرت شرلی" که از عظمت کشور ایران آگاهی داشتند به صورت شوالیه هایی داوطلب به ایران آمدند. و شاه عباس نیز از وجود این دو برادر استفاده کرد.

البته مراتب محبت شاه صفوی به حدی بود که "آنتونی شرلی" را به عنوان سفیر به دربارهای اروپایی می فرستاد و "رابرت شرلی" برای ارتش ایران توپخانه ایجاد کرد. - بنابراین اولبن توپخانه ارتش ایران را انگلیسی ها بنا کردند.

 در آن دوران خطر دیگری که ایران را تهدید می کرد؛ همسایه غربی ما کشور "عثمانی" بود. این دولت به مدت 18 سال آذربایجان را اشغال کرده و به نواحی دیگر ایران نیز نظر تجاوز و اشغال داشت.

بنابراین حضور انگلیس در این زمان با فعالیت تجاری و استخدام داوطلبانه آغاز می شود و در دوران قدرت دولت صفویه، انگلیسی ها سعی می کردند به خاطر تجارت ابریشم به ایران نزدیک شود و در این بین دولت صفویه  نیز آنان را بازی می داد.

دولت ایران به کمک نیروی دریایی انگلیس سیاست همیشگی خود مبنی بر استفاده از یک اجنبی علیه اجنبی دیگر را که سیاستی بسیار پخته و پسندیده و متبحرانه بود پیاده می کرد.

این کشور با اجاره "ناوگان هند شرقی انگلیس" _ چون این کشور نیروی دریایی نداشت_ توانست جزایر قشم هرمز بحرین و در آخر گامبرون را (بندرعباس) را به ایران ملحق کند.

بر اساس آنچه در تواریخ آمده شاه عباس، امتیازاتی هم به آنها نمی داد. برای مثال با اتمام جنگ ایران با دولت پرتغال و اسپانیا که در آن زمان یک دولت متحده بودند و دولت ایبری (شبه جزیره ایبری) ؛ امتیازات چندانی به کمپانی انگلیس داده نشد و چندین سال بعد که کرانول به عنوان رئیس جمهور انگلیس انتخاب شد -به مدت 12 سال انگلستان جمهوری بود- نه تنها شاه عباس بلکه جانشینان وی نیز با دوری از انگلیسی ها به آنها اعتنایی نمی کردند و در مقابل به هلندی ها که دولتی دوک نشین  وتجاری بزرگی بودند رو آوردند.

بنابراین وقتی ایران از دو کشور پرتغال و اسپانیا  که به مقابله با دولت عثمانی- که اسلحه آتشین داشت برخواسته بودند ، احساس امنیت کرد ؛ به دلیل مسائل ژئو پولوتیک – استراتژیک با انگلیسی ها وارد معامله شد. پس با رفت و آمد سفرا ،ارتباطی متساوی ؛ ارتباطی مانند ارتباط فعلی ما با ترکیه  نه روابط استعماری، برقرار شد.

در آن زمان دولت ایران، عثمانی را به عنوان دشمنی قوی پنجه در کنارش داشت که با رافضی دانستن ایرانیان، اعتقاد به نابودی کشور داشت . همینطور کشوری بود به نام شیبانی ( ازبکان شیبانی)در شرق ایران. دولت ایران از هر وسیله ای برای نجات خود از فشارهای این دو کشور استفاده می کرد و شاه عباس بر اساس سیاست همیشگی خود ، در زمان هجوم اجانب به ایران به تعدیل روابط می پرداخت.

در گذشته به جای انگلیس ،عثمانی همراه روسیه -در دوران انقراض دولت صفویه -سعی در تقسیم ایران داشت . این بود که دولت ایران با آنان ارتباطی تقریبا متعارف برقرار کرد .اما با از بین رفتن دولت صفویه و ویرانی ایران توسط افاغنه طی 7 سال ، انگلیس با خروج از حالت تجاری ، توانست به تدریج در هندوستان نفوذ کند.

پس از آن نیز نادرشاه  به دلیل پناه دادن پادشاه مغول هندوستان به افاغنه  با این کشور به جنگ می پردازد .داستان از این قرار بود که پادشاه مغول عده ای از سفرای نادرشاه  را که برای دستگیری  افاغنه جنایتکار به هندوستان رفتند  تنبیه ، عده ای را کور و عده ای دیگر را نیز به قتل می رساند بنابراین با حمله نادرشاه به آنجا، بقایای دولت مستقل گورکانی هندوستان از بین رفت.

بعد از ابن حمله ،کمپانی انگلیسی کم کم ایالت هند راتسخر کرد و ما ناگهان در همسایگی خود در قسمت خاوری کشور با کشور هندوستان همسایه شدیم. چرا می گویم کشور هندوستان ؟زیرا آن زمان  کشور افغانستانی وجود نداشت. افغان تعدادی امیر نشین بودند که معمولا به دولت ایران خراج می دادند و به نام ایران خطبه می خواندند و سکه ضرب می کردند. در حقیقت  قندهار و هرات در آن زمان جزوی از ایران بود.

بنابراین کشتی های انگلیسی تا خلیج فارس در رفت و آمد بودند. در بوشهر و بندر عباس و جاهای دیگر شیراز و  اصفهان در اینها شعبه ی کمپانی هند شرقی دایر بود تمام تاریخ ایران رو نگاه کنید از دوران صفویه به بعد انگلیسی ها در سواحل ایران و در شهرهای بزرگ ایران و در اصفهان حضور داشتند آنان بیشتر به خاطر صدور البسه،اسلحه و صدور مصنوعات انگلیسی مثل ساعت که مورد علاقه ایرانی ها بود و همینطور فروش کالاهای کشورهای دیگر وارد ایران می شدند.اما کالاهای سایر کشورهای بزرگ دارای رقم تجاری بالایی یودند ولی ایران بقدری قدرتمند بود که آنها سعی می کردند به هر طریقی خودشان را به  ایران نزدیک کنند.

باایجاد نیروی دریایی جنگی روز به روز به قدرت دولت انگلیس افزوده می شد و این کشور به عنوان قدرتی استعماری ؛ آمریکا ، استرالیا و بخش اعظمی از آفریقا را تحت سلطه در می آورد. به این ترتیب این دولت تاجر و ساکت قدیم ،تبدیل به یک قدرت مستحکم دارای نیروی دریای بسیار قوی می شود. در این بین  با از بین رفتن رژیم "کرونول" در  1660  نظام سلطنتی باردیگردر انگلستان برقرار می شود.

در این دوران علاوه بر کمپانی هند شرقی انگلیس دو کمپانی هند شرقی هلند و کمپانی هند شرقی فرانسه نیز تاسیس می شوند. اما کمپانی هند انگلیس تقریبا هندوستان را تحت سلطه در آورده است. و فرانسوی ها را نیز با جنگ در قرن 18هم از هندوستان خارج می کنند