9 دی 88

9 دی 88 سرآغاز فصلی نو در تاریخ معاصر ایران اسلامی

9 دی 88

9 دی 88 سرآغاز فصلی نو در تاریخ معاصر ایران اسلامی

به روز رسانی محاسبات غرب درباره ایران


مهدی محمدی

سخنان روز جمعه رهبر معظم انقلاب به دقیقترین معنای کلمه سخنانی کدگذاری شده بود. هر سطر و فرازی از آن پاسخی بود دقیق و کاملا نکته سنجانه به پیام هایی که در ماه های اخیر غربی ها سعی در رساندن آن به ایران داشته اند. بازتاب بسیار وسیع و گسترده این سخنان در محافل غربی و صف کشیدن تقریبا همه مقام های دست اندرکار امور ایران در اروپا و آمریکا برای اظهارنظر درباره آن نشان می دهد همه پیام هایی که باید منتقل می شد، منتقل شده و همه آنها که باید پاسخ پالس های ارسالی شان را دریافت می کرده اند، پاسخ ها را گرفته اند. وضع اکنون به گونه ای است که می توان گفت در نظام تصمیم سازی غربی ها درباره ایران جایی برای «اشتباه محاسباتی» باقی نمانده است. ایران یک دور با زبانی کاملا راهبردی و عمیق محاسبات خود را برای غرب تشریح کرده است. اکنون دورنماها روشن است و غرب می داند که بابت هر گزینه ای که انتخاب کند و هر سناریویی که در پیش بگیرد، با چه پاسخی مواجه خواهد شد. بنابراین می ماند اینکه آیا طرف غربی هم در محاسبات خود بازنگری خواهد کرد یا نه.

این نوشته تلاش می کند به نحو اجمالی بخشی از این فرآیند شفاف سازی محاسباتی را که بدون تردید جز رهبر معظم انقلاب اسلامی کسی قادر به انجام آن نبود، مرور کند.

یکم- نخستین هدف غرب از تجمیع فشار بر ایران در چند ماه گذشته این بود که ایران را نسبت به تحولات منطقه منفعل کند. اگر دقیق تر باشیم، در واقع هدف غربی ها این بوده است که از تبدیل شدن وضعیت ژئوپلتیکی منطقه خاورمیانه به یک موقعیت کاملا ایرانیزه جلوگیری کنند. آنچه غربی ها در سر داشتند این بود که با تجمیع انواع فشارها بر ایران در زمانی کوتاه، ایران به ناچار به مدیریت این فضا مشغول خواهد شد و علاوه بر اینکه بردهای راهبردی خود در منطقه را فراموش می کند، امکان استفاده از ضعف تاریخی آمریکا و اسرائیل در منطقه و جهت دهی به فوران اسلام گرایی را هم از دست خواهد داد. فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه های نماز جمعه تهران به وضوح نشان داد که هیچ نوعی از اعمال فشار بر ایران قادر نخواهد بود ایران را از تمرکز بر برتری راهبردی اش در منطقه، سرمایه گذاری روی بسط اسلام گرایی و استفاده از فرصت منحصر به فرد موج ضد اسرائیلی و آمریکایی در منطقه غافل کند. کاملا برعکس، ایران به خوبی دریافته است که هدف همه این فشارها وارد کردن ایران به دورانی از غفلت است آن هم با این هدف که شاید غربی ها بتوانند خود را جمع و جور کنند و با خرید زمان، مسکن هایی برای دردهای عمیق منطقه ای خود بیابند. وقتی ایران می داند هدف غرب دقیقا چیست، چرا باید به برآورده شدن آن کمک کند؟ غرب به دنبال آن است که هر طور شده ضعف خود را بپوشاند و ایران را درست در زمانی که فرصت بسط کامل مدل خود به منطقه را دارد، با مشغول کردن به پروژه های فرعی از این کار بازدارد. اکنون این اشتباه محاسباتی باید تصحیح شده باشد. غرب هر چه هم که فشار را بر ایران تشدید کند -که البته توانش در این زمینه از ادعایش بسیار کمتر است- قادر به متوقف کردن پروژه های منطقه ای ایران نخواهد بود و صحنه منطقه را کاملا باخته است.

دوم- دومین هدف غرب بویژه آمریکایی ها ازفعال کردن بی سابقه ابزارهای فشار بر روی ایران این بوده است که ایران را آنطور که خود می خواهد و با دستور کاری که از قبل طراحی کرده پای میز مذاکره بکشاند. آمریکایی ها مدت هاست تلاش می کنند یک مسیر مذاکراتی با ایران باز کنند و نیاز خود به این موضوع را هم آشکار و پنهان انکارنکرده اند. باراک اوباما نامه اخیر خود به ایران را با عبارتی با این مضمون به پایان برده است که آمریکا آماده نشست بر سر میز مذاکره با ایران در هر زمان و مکانی است که ایران بخواهد. اینکه چرا آمریکایی ها چنین به مذاکره با ایران نیازمندند خود بحثی دیگر است لیکن پیداست که خروج از منطقه در اثر تنگناهای اقتصادی و ناتوانی از متوقف کردن برنامه های هسته ای و موشکی ایران و در نتیجه نیاز به مذاکره درباره آینده این برنامه ها، اصلی ترین عوامل تشدید این نیاز در ماه های گذشته بوده است. آمریکایی ها بسیار امیدوار بودند که تحت فشار قرار دادن ایران برخی گروه های داخلی را به گسترش دادن لابی خود برای تن دادن نظام به مذاکره با آمریکا وادار کند و نهایتا در زمانی کوتاه ایران مقابل نشستن با آمریکایی ها را بپذیرد. سخنان روز جمعه رهبر معظم انقلاب اسلامی نشان داد این طرح ریزی بسیار ساده دلانه بوده است و ایران در اثر مواجهه با فشارها به جای اینکه به این نتیجه برسد که باید با آمریکا مذاکره کرد اتفاقا به این نتیجه رسیده است که هیچ فایده ای در مذاکره با آمریکا نیست و با غربی ها باید با همان زبانی سخن گفت که خود عادت به استفاده از آن در سخن گفتن با دیگران دارند.

سوم- سومین هدف غربی ها در ماه های اخیر این بوده است که با تشدید بحث ها درباره احتمال قریب الوقوع بودن درگیری نظامی با ایران یا آنطور که خود دوست دارند بگویند با معتبرسازی تهدید علیه ایران، این دورنما را به ایران منتقل کنند که اگر در مقابل تحریم ها کوتاه نیاید آن وقت با گزینه ای دهشتناک تر یعنی درگیری نظامی مواجه خواهد شد. این سر جای خود بحثی مفصل است که اساسا هدف طرح بحث «ایجاد تهدید معتبرنظامی علیه ایران» که ابتدا اسرائیلی ها آن را مطرح کردند این بوده است که با جدی کردن گزینه جنگ برای ایران، آن را وادار به کوتاه آمدن کنند نه اینکه واقعا خود را برای درگیری با ایران آماده سازند. تعبیر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی این است که که اگر می خواهید ناچار به جنگ با ایران نشوید، حرف زدن از جنگ را متوقف نکنید. فرمایشات روز جمعه حضرت آقا ثابت کرد این بار هم غربی ها به کاهدان زده اند. اولا، مهم نیست که غربی ها چه در سر داشته اند؛ آنچه اکنون به واقع مهم است این است که ایران تهدیدهای نظامی علیه خود را جدی نمی داند و در نتیجه این گزینه آنطور که غربی ها می خواسته اند معتبر نشده است. ثانیا، دقیقا بر خلاف آنچه آمریکایی ها تصور می کنند، ایران راهبرد ایجاد تهدید معتبر نظامی را به ضرر خود نمی داند. رهبر بصیر انقلاب اسلامی روز جمعه فرمودند تهدید به جنگ به ضرر غربی هاست. این پاسخی مستقیم به راهبرد ایجاد تهدید معتبر نظامی است. فقط کافی است نگاهی به قیمت های جهانی نفت بیندازید تا عمق این موضوع معلوم شود. و ثالثا، روز جمعه روشن شد که ایران اگر ضرورت پیدا کند نه فقط هراس و ابایی از ورود به درگیری نظامی با غربی ها ندارد بلکه با اتخاذ نوعی راهبرد پیش دستانه تصمیم دارد از هر کشور و گروهی که وارد مبارزه با اسرائیل شود رسما و علنا پشتیبانی کند. جداگانه خواهیم گفت که این یک فاجعه راهبردی عظیم برای آمریکا و اسرائیل است چرا این وعده صادق حضرت آقا حتما به بسیاری از گروه ها انگیزه ای مضاعف و توانی غیر قابل محاسبه برای درگیری با اسرائیل خواهد داد. به مصر به پاخاسته نگاه کنید...

چهارم- چهارمین هدف غربی ها از فشارهای اخیر بر ایران آن چیزی است که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی همواره آن را پروژه غرب برای جلوگیری از الگو شدن ایران در منطقه نامیده اند . مسلم است که آمریکایی ها از اینکه الگوی حکومتی و الگوی رفتار ایران در بقیه نقاط منطقه کپی شود و ایران در مسیر مبارزه با آمریکا و اسرائیل شرکایی جدید بیابد بسیار هراسانند .محتوای کنفرانس اخیر هرتزلیا در اسرائیل هم همین را ثابت می کند. مکانیسمی که غربی ها برای رسیدن به این هدف انتخاب کرده اند این است که با وارد کردن فشار شدید بر ایران به بقیه کشورهای منطقه پیغام بدهند که الگوی ایران یک الگوی منزوی، شکست خورده و تحت فشار است و بنابراین تقلید از آن عاقلانه نیست. رهبر انقلاب روز جمعه با استدلالی بسیار قابل توجه بی اثر بودن این مکانیسم را نشان دادند. آقا فرمودند درست است که غرب فشار می آورد ولی این روشن است که ایران در مقابل این فشارها کوتاه نخواهد آمد و مقاومت خواهد کرد و همین مقاومت ایران باعث الگو شدن آن در منطقه و ترغیب دیگر کشورها به ایستادن در مقابل زورگویی های آمریکا و اسرائیل خواهد شد. در واقع درست عکس آنچه غربی ها می پندارند فشار آوردن بر ایران به جای اینکه باعث از سکه افتادن الگوی آن شود، الگوی ایران را جذاب تر خواهد کرد آن هم برای مسلمانانی که باز به فرموده رهبر انقلاب هم از تحجر و خشک سری خسته شده اند و هم از غربگرایی روشنفکرانه.

پنجم- و نهایتا اینکه برای آمریکایی ها این حیاتی است که با ترساندن ایران از عاقبت رویارویی با خود، از فعال کردن گزینه های پاسخ ایران در مقابل فشارهایی که اخیرا تولید کرده اند جلوگیری کنند. غرب می خواهد هم به ایران فشار بیاورد و هم ابتکار عمل پاسخ دهی را از ایران بگیرد. رهبر معظم انقلاب روز جمعه به صراحت گفتند ایران در مقابل تهدید به حمله نظامی و تحریم نفتی غرب تهدیدهایی در اختیار دارد که آنها را در موقع مناسب اعمال خواهد کرد. استفاده از این ادبیات در مقابل فشارهای غرب نشان دهنده آن است که ایران به جای اینکه از ارائه پاسخ صرف نظر کند، بیشتر ترغیب شده پاسخ های مناسب فراهم آورد و آمریکاییها خوب می دانند وضع ایران برای رویارویی با آنها از هر زمان دیگری در طول تاریخش بهتر است.

منبع: کیهان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد