9 دی 88

9 دی 88 سرآغاز فصلی نو در تاریخ معاصر ایران اسلامی

9 دی 88

9 دی 88 سرآغاز فصلی نو در تاریخ معاصر ایران اسلامی

چرا اسد سقوط نکرد

بخش ششم
چرا اسد سقوط نکرد/ نقش بازیگران در تحولات سوریه

با آغاز بحران سوریه مواضع بین المللی و منطقه‌ای در قبال این بحران به دو بخش مخالف و موافق تقسیم شد تا این شکاف در مواضع در پی خود پیام‌آور شکل گیری نظام جدید چند قطبی در عرصه بین المللی باشد.

خبرگزاری فارس: چرا اسد سقوط نکرد/ نقش بازیگران در تحولات سوریه

به گزارش خبرگزاری فارس، شبکه خبری «المنار» در پژوهشی مفصل و مشروح به قلم «صادق خنافر» و «حسین ملاح» به بررسی بحران سوریه می‌ پردازد که بیش از دو سال است، توسط کشورهای غربی و شماری از رژیم‌های عربی بر مردم و نظام سوریه تحمیل شده است و تلاش می‌کند، به این سوال مهم پاسخ دهد که چرا با وجود تمام توطئه‌های طراحی شده و تلاش‌های صورت گرفته باز نظام در سوریه پا برجاست. در واقع به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که «چرا اسد سقوط نکرده و هرگز سقوط نمی‌کند»؟

در بخش اول این مطلب به بررسی موقعیت سوریه در منطقه، جمعیت، ساختار سیاسی، اقتصادی، نظامی و اداری این کشور پرداختیم.

بخش دوم به بررسی این موضوع پرداخت که بحران سوریه و جنگی که هم اکنون درگیر آن است، تنها بعد نظامی را دربر نمی‌گیرد، بلکه عرصه‌های اقتصادی، دیپلماتیک و رسانه‌ای آن را هم درگیر خود کرده است، اما از آنجا که سوریه دارای ساختار متمایز اقتصادی، سیاسی و نظامی است، توانسته با وجود گذشت بیش از دو سال در برابر همه توطئه‌ها مقاومت کرده و همچنان به ایستادگی خود ادامه می‌دهد.

بخش سوم نیز به بررسی توانمندی‌های ارتش سوریه و حضور آن در تمام عرصه‌ها و میدان‌های مبارزه با افراد مسلح و گروه‌های تروریستی طی دو سالی که از بحران سوریه می‌گذرد پرداخت و تاکید کرد که انسجام و یکپارچگی حاکم بر ارتش سوریه و وفاداری آن به نظام موجب شده تا ساختارهای نظام سوریه با وجود توطئه‌های جهانی علیه این کشور همچنان حفظ شود و سوریه بتواند به بقای خود با وجود این بحران بزرگ ادامه دهد.

اما بخش چهارم به بررسی سیاست‌هایی پرداخت که رهبران سوریه برای مقابله با فشارهای سنگین و کشنده غربی و عربی طی 25 ماه بحران سوریه گرفتند و در بخشی خاص نیز به تعامل محکم و استوار دیپلماسی سوریه در عرصه بین المللی پرداخت و اینکه با وجود تمام تلاش‌های صورت گرفته برای جدا کردن شخصیت‌های نظام و با وجود تمام وعده‌ها و وعیدهای فریبنده با این حال این تلاش‌ها راهی جز ناکامی نداشتند.

بخش پنجم از مجموعه مقالات «چرا اسد سقوط نکرد» به معارضان سوری در داخل و خارج از سوریه و عناصر تشکیل دهنده این گروه‌ها، گروه‌های مسلح تروریستی، اختلافات موجود بین آنها و همچنین مواضع و دیدگاه‌های سیاسی آنها در قبال تغییر و تحولات جاری در عرصه سوریه و بحران این کشور پرداخت و اینکه مهمترین ویژگی و خصوصیت این گروه‌ها در تمام طول مدت 25 ماه بحران سوریه نبود وحدت و یکپارچگی میان آنهاست و حتی در مواردی بی‌شمار این تعارض‌ها و تضادها به تقابل بین این گروه‌ها و جریان‌ها نیز منجر شده است.

 

اما بخش ششم از مجموعه مقالات «چرا اسد سقوط نکرد» مواضع و دیدگاه‌های بین المللی در قبال بحران سوریه و تغییر و تحولات جاری در این موضع گیری و امکان احتمال برقراری نظام چند قطبی در عرصه بین الملل را بررسی می‌کند.

مهمترین بازتاب‌های بحران سوریه را باید بروز شکاف در عرصه بین المللی در خصوص نحوه تعامل با این بحران به شمار آورد و این تداعی کننده روزها و مرحله جنگ سرد در اذهان و تعدد محورهای بین شرق و غرب و سرمایه‌داری و کمونیسم بود. این درحالی است که تا پیش از آغاز بحران سوریه برای دو دهه شاهد حاکمیت آمریکا بر عرصه بین المللی بودیم و آغاز بحران سوریه عاملی شد تا بار دیگر موازنه‌ای بین قدرت‌های بزرگ در عرصه بین المللی حاصل شود.

 

جهان چند قطبی

شکافی که هم اکنون عرصه بین المللی شاهد آن است، به این معنا نیست که آمریکا در آستانه عقب نشینی از عرصه بین المللی و سپردن زمام امور به نیروهای دیگر است، اما بحران‌هایی که واشنگتن طی سال‌های اخیر درگیر آن بوده و از جمله آنها می‌توان به جنگ این کشور در افغانستان و عراق اشاره کرد، همچنین بدهکار بودن خزانه دولت موجب شد تا دولت آمریکا از برخی برنامه‌های خود عقب نشینی کند و این به نیروها و قدرت‌های بین المللی و در راس آنها روسیه، چین و گروه «بریکس» اجازه داد تا در عرصه بین المللی بار دیگر خود و موضع و دیدگاه خود را مطرح کرده و هشدار دهند که جهان تغییر کرده و سیاست یک قطبی دیگر از هم اکنون در عرصه بین الملل سیاست کارآمدی به شمار نمی‌آید و این موضوع را به شکلی عیان و ملموس در بحران سوریه می‌توان ملاحظه کرد.

این شکاف و تقسیم تنها محدود به کشورهایی نمی‌شد که ذکر آنها رفت، بلکه چنین شکاف را نیز در جهان عربی شاهد بودیم که با نحوه تعامل و برخورد اتحادیه عرب با بحران سوریه با احتیاط برخورد کردند و چه در خفا و چه به صورت علنی سخنان بسیاری به گوش رسید که اظهار می‌کرد، برخی از کشورها توان مخالفت و مقابله با فشارهای سازمان یافته و برنامه‌ریزی شده از سوی طرف‌های غربی و رژیم‌های عربی حوزه خلیج فارس علیه نظام سوریه را ندارند.

این طرف‌های منطقه‌ای به رهبری عربستان سعودی و قطر سرانجام با تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب و دادن کرسی این کشور به کمیته موسوم به «ائتلاف معارضان سوری» این کشور را از عرصه جهان عرب دور کنند و با ارائه کمک‌های مالی و نظامی به گروه‌های تروریستی و افراد مسلح ضمن اینکه خود را درگیر بحران کنند، به آن دامن بزنند، اما تمام تلاش‌های صورت گرفته از سوی آنها برای بین المللی کردن این بحران و به طور مشخص کردن وارد کردن سازمان‌های بین المللی از جمله سازمان ملل به عرصه بحران از طریق کسب موافقت آن برای اشغال نظامی با شکست مواجه شد.

چون «بازی با بزرگان» اگر این گفته درست باشد، به طور کلی تفاوت بسیاری دارد، به خصوص آنکه در حوزه چنین بزرگانی کشورهایی همچون روسیه و چین و دیگر اعضای مجموعه بریکس و همچنین جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته باشند.

این کشورها در طول بیش از 2 سال بحران سوریه با تاکید بر گفت‌وگو و مذاکره داخلی به راه حل مسالمت‌آمیز برای بحران سوریه توسل جستند و هرگونه دخالت خارجی و تحمیل خواسته‌های مورد نظر کشورهای غربی و برخی از رژیم‌های منطقه‌ای بر دمشق را رد کرده و نسبت به تکرار سناریو لیبی این بار در سوریه هشدار دادند.

بحران فریبنده و اهداف اعلام نشده

بدون تردید سوریه با توجه به موقعیت استراتژیک و ژئو استراتژیک خود همواره در طول تاریخ کانون توجه کشورهای بزرگ و استعمارگر بوده و بحران کنونی که هم اکنون درگیر آن شده بسیاری از طرف‌های بین المللی را فریب داد تا با بهره برداری از حوادث خونین جاری در سوریه اهداف و خواسته‌های مورد نظر خود را در این کشور محقق کنند.

مهمترین اهداف این نیروها

آمریکا:

آمریکا تلاش می‌کند، سوریه و نقش منطقه‌ای آن را تضعیف و ارتش این کشور را تفکیک و منحل کند و هم پیمانان این کشور در محور مقاومت را تحریک و وادار به واکنش کند و مهمتر از آن امنیت و موجودیت رژیم صهیونیستی را تامین کند.

انگلیس و فرانسه:

این دو کشور تلاش می‌کنند تا نقشی در خاورمیانه به دست آورند و سرآغاز این ایفای نقش در سوریه است، به خصوص آنکه اطلاعاتی وجود دارد که نشان می‌دهد، ذخایر نفتی قابل توجهی در دریای مدیترانه وجود دارد و بالطبع تامین امنیت و محافظت از موجودیت رژیم صهیونیستی به عنوان حافظ و حامی منافع غرب در منطقه از دیگر اهداف انگلیس و فرانسه به شمار می‌آید.

اسرائیل:

هدف اصلی اسرائیل از دامن زدن به بحران سوریه تضعیف توانمندی‌های ارتش سوریه و سرنگونی نظام در سوریه و همچنین «بشار اسد»، رئیس جمهوری این کشور برای ضربه زدن به محور مقاومت در منطقه است که از ایران و سوریه و لبنان و فلسطین اشغالی تشکیل شده و این رژیم چه به صورت علنی و آشکار و چه به صورت غیر علنی و مخفیانه تلاش می‌کند، به اهدافی که در بالا ذکر آنها رفت دست یابد و آنها را محقق کند.

ترکیه:

ترکیه از طریق بحران سوریه تلاش می‌کند تا شکوه و عظمت امپراتوری عثمانی را باز یابد و به گونه‌ای از مسیر سوریه راهی برای ورود به جهان عرب پیدا کند تا به این طریق منافع و خواسته‌های خود را محقق و خود را به عنوان بازیگر مهم و تاثیرگذار منطقه‌ای در راستای افول نقش عربستان سعودی و مصر در منطقه مطرح کند.

عربستان سعودی:

هدف عربستان سعودی از دامن زدن به بحران سوریه و دخالت در آن تسویه حساب‌های قدیمی با رهبران سوریه و از بین بردن تمام گزینه‌ها و راهکارهای سیاسی برای حل بحران این کشور و از بین بردن پل ارتباطی بین ایران و جنبش‌های مقاومت در منطقه است.

قطر:

قطر با ثروت‌های مالی و نفتی هنگفت و کلان خود طی بحران سوریه تلاش کرد تا طی بحران سوریه نقشی بسیار فراتر از حجم و اندازه خود در عرصه منطقه‌ای بازی کند و تمام تلاش خود را برای اجرای اهداف آمریکا و اسرائیل در منطقه به کار برد و در این راه به حمایت از برخی از گروه‌های «جهادی تکفیری» برای تحقق طرح سیاسی خود برخیزد، اگرچه این موضع قطر در تعارض با مواضع شماری از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی داشت.

دیگران چه می‌خواهند؟؟

در برابر این کشورها و نیروها، کشورها و نیروهای مقابل قرار دارند که از میان آنها می‌توان به کشور ایران و کشورهای مجموعه بریکس و همچنین روسیه و چین اشاره کرد که دو کشور اخیر مقابل تلاش برای هدف قرار دادن نظام سوریه ورود به عرصه بحران سوریه از طریق شورای امنیت همچون لیبی و صدور قطعنامه توسط شورای امنیت سازمان ملل علیه دمشق مقابله و با حق وتویی که از آن برخوردار بودند، تلاش‌های کشورهای غربی و آمریکا را در این امر ناکام گذاشتند.

 

روسیه .. موضع و منافع

مسکو، سوریه را هم پیمان استراتژیک خود و دروازه ورود این کشور به دریای مدیترانه یا آب‌های آزاد می‌داند و این جدای از منافع اقتصادی است که این کشور در این منطقه داشته و در صدد تحقق آن است. به همین دلیل روسیه وارد بحران سوریه شد و به خصوص در راستای افزایش قدرت و نفوذ گروه‌های مسلح تروریستی مورد حمایت ترکیه، آن را قضیه‌ای سرنوشت ساز برای خود به شمار آورد، به ویژه آنکه این کشور خطر این گروه‌های مسلح تروریستی از نوع جهادی تکفیری آن را در آینده در جمهوری‌های قفقاز به خوبی درک می‌کند.

«لئونید ساوین»، کارشناس روسی مرکز تحقیقات استراتژیک اتحاد اروسیای روسیه در گفت‌وگو با شبکه المنار درباره موضع روسیه در قبال بحران سوریه چنین می‌گوید: پس از حوادث و انقلاب لیبی رهبران روسیه دریافتند که مورد فریب واقع شده‌اند و «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه آشکارا اعلام کرد که مسکو نمی‌تواند، اجازه دهد، چنین فریبی بار دیگر تکرار شود.

وی در ادامه افزود: اصول و مبادی که سیاست خارجی روسیه بر پایه آن بنا شده و خطوط و گرایش‌های سیاست روسیه در قبال این منطقه، افزون بر اصول و مبادی حاکم بر مجموعه بریکس همه بر این نکته تاکید می‌کنند که روسیه در مواضع خود ثابت است و راه را به روی تمام تلاش‌ها در شورای امنیت برای کسب موافقت با دخالت خارجی در سوریه ببندد.

به اعتقاد ساوین، آنچه موجب نزدیکی موضوع مسکو و دمشق شده است، روابط دوستانه چندین ساله این دو کشور است که تاریخ آن به زمان اتحاد شوروی سابق باز می‌گردد و همه از مشروح این روابط به خوبی آگاه و مطلع هستند.

این کارشناس روسی در این خصوص به وجود پایگاه نظامی دریایی روسیه در بندر «طرطوس» اشاره می‌کند که معتقد است، این پایگاه موجب برقراری نوعی ثبات و استقرار در منطقه شده و هرگونه قصد روسیه مبنی بر انتقال آن به مکان دیگری را نفی می‌کند و می‌گوید: ما از سال‌ها پیش در این بندر حضور داریم و به خوبی با منطقه آشنا هستیم.

ساوین توضیح می‌دهد که در روسیه این دیدگاه وجود دارد که مسکو باید حضور خود در مناطقی خود پیشتر حضور داشته با را تقویت کند و این موضوع تنها اقیانوس‌ها را در برنمی‌گیرد، بلکه شامل کشورهایی می‌شود که روابط دوستانه سنتی و طولانی مدت مسکو را به کشورهای دیگر مرتبط می‌کند.

این کارشناس در ادامه می‌افزاید: در این خصوص باید به اقدام روسیه در نصب ایستگاه راداری در کوبا و احداث پایگاه لوردیز اشاره کنیم که واقعا از حیث پوشش راداری این توانایی را داشت که نیم کره شمالی زمین را رصد کند، یا اینکه می‌توان به پایگاه کمرن در ویتنام اشاره کنیم که روسیه از آن خارج شد و اینها موضوعات و قضایایی است که بار دیگر میان رهبران روس مطرح شده و مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته است.

ساوین تاکید می‌کند که با توجه به تمام مسائل و قضایای مطروحه روسیه باید بار دیگر اقدام به توسعه و گسترش حضور و نفوذ خود از دریای مدیترانه تا افریقا کند، چون این حضور نه تنها به حمایت و محافظت از منافع ملی روسیه می‌انجامد، بلکه از منافع دیگر کشورها و طرف‌های هم پیمان خود محافظت و حمایت کند.

چین و ورود به منطقه خاورمیانه

شاید این اولین بار است که چین در منطقه خاورمیانه ایفای نقش می‌کند و این ایفای نقش را می‌توان به شکل استفاده چندین باره از حق وتوی خود در شورای امنیت علیه اعمال مجازات‌ها و تحریم‌ها و مشابه آن علیه سوریه ملاحظه کرد.

چین این موضع را براساس ملاحظات خاص خود طی بحران سوریه اتخاذ کرد که مهمترین آنها منافع اقتصادی و در راس این منافع اقتصادی نفت قرار دارد، به همین دلیل سرنگونی نظام در سوریه به دست محور غرب و هم پیمانان عربی آنها به معنای تهدید منابع انرژی در راستای تسلط و حاکمیت آمریکا و کشورهای غربی بر نفت خلیج فارس و در این اواخر لیبی است و این موضوعی است که پکن به آن به عنوان تهدید منافع و مصالح اقتصادی خود نگاه می‌کند.

همچنین چین تلاش می‌کند که از طریق تحکیم روابط خود با کشورهای منطقه به هر طریق ممکن با تلاش‌های آمریکا برای نفوذ در منطقه خاور دور مقابله کند، به خصوص پس از اینکه واشنگتن اعلام کرد که قصد دارد، در سیاست خارجی جدید خود به منطقه آسیا و اقیانوس آرام اولویت دهد.

از اینجاست که چین تلاش می‌کند، جایگاه خود در معادله جدید منطقه را از طریق عدم دادن اجازه به سرنگونی نظام در سوریه تثبیت و تحکیم کند.

 ایران و سوریه

از همان اولین لحظات آغاز بحران سوریه رهبران ایران بر اهمیت اجرای اصلاحات در سوریه و گشودن درها به روی تمام جریان‌ها و گروه‌ها از طیف و طایفه‌ای و دعوت همه جریان‌ها و گروه‌ها به حضور پای میز گفت‌وگو و مذاکره جهت حل اختلافات تاکید کردند، اما با تشدید اوضاع امنیتی و نظامی در سوریه و ورود طرف‌های غربی و منطقه‌ای و عربی به خط بحران در این کشور، تهران به این نتیجه و باور رسید که این طرح و توطئه‌ای برای هدف قرار دادن دمشق است تا ضمن در هم شکست شکوه و اقتدار سوریه، این کشور را از محور مقاومت و قضیه فلسطینی دور کند، بی‌انکه در این میان قضیه‌ای به نام برقراری دمکراسی و آزادی و انجام اصلاحات و مشابه آن در سوریه مطرح باشد.

آنچه این باور و احساس ایران در خصوص وجود یک طرح و نقشه برای سوریه را تقویت کرد، رد مستمر برگزاری هرگونه گفت‌وگو و مذاکره با نظام سوریه از سوی طرف‌های معارض سوری و دیگر طرف‌های منطقه‌ای برای خروج این کشور از بحرانی است که در آن گرفتار آمده و صرف تکیه بر گزینه مسلحانه برای سرنگونی نظام در سوریه است.

با این حال ایران درهای خود را به روی کشورهای منطقه‌‌ برای گفت‌وگو جهت یافتن راه حلی برای توقف خونریزی‌ها در سوریه و دور کردن دخالت‌های غرب در این کشور اعلام کرد و در این راستا از تشکیل کمیته چهار جانبه متشکل از مصر ، ایران ، ترکیه و عربستان سعودی را ابراز کرد که چند ماه پیش در قاهره برگزار شد.

 

 

دیدگاه ایران برای حل بحران سوریه را می‌توان در موارد زیر خلاصه و ملاحظه کرد:

- توقف نبردها و عملیات‌های مسلحانه

- گفت‌وگوی میان نظام سوریه و جریان‌های معارض سوری

- حفظ وحدت و یکپارچگی و تمامیت ارضی و بافت و ساختار ملی سوریه

- برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با نظارت سازمان ملل و طرف‌های بین المللی و مشارکت و حضور تمام طرف‌ها و جریان‌ها در آن و سر فرود آوردن در برابر خواست و اراده مردم و تصمیمات اتخاذ شده توسط آن در این انتخابات

اما طرح ایران و دعوت‌های تهران به برگزاری نشست‌های گفت‌وگو و مذاکره بین نظام و معارضان مورد قبول و پذیرش واقع نشد و تنها بر گزینه نظامی و حمایت مالی و نظامی طرف‌های منطقه‌ای از گروه‌های تروریستی و افراد مسلح تاکید شد.

طبیعی بود که تهران تلاش‌های صورت گرفته برای هدف قرار دادن سوریه را به خاطر جایگاهی که در محور مقاومت دارد، رد کند، لحن سخنان خود را تند کند و نسبت به هرگونه دخالت نظامی در سوریه هشدار دهد که موجب وقوع جنگ فراگیر در منطقه خواهد شد.

شاید بتوان گفت تهدید ایران سپر بازدارنده‌ای در برابر هرگونه نیت و قصد حمله خصمانه علیه سوریه، به خصوص از سوی رژیم صهیونیستی بود که دارای منافع بسیار در حوادث جاری در سرزمین شام بود.

به اعتقاد جمهوری اسلامی ایران مهمترین دلایل دامن زدن به بحران سوریه در موارد زیر خلاصه می‌شود:

- نابودی سوریه و غارت آن

- تضعیف ارتش سوریه و تجزیه و تقسیم آن

- تغییر گزینه‌های استراتژیک در میان رهبران کنونی سوریه

- در هم شکستن محور مقاومت که از ایران تا سوریه و از سوریه تا لبنان و فلسطین کشیده شده است

- سرنگونی سوریه منجر به سهولت حمله به عراق و ایران خواهد شد

- تجزیه و تکه تکه کردن منطقه و وارد کردن آن به جنگ‌های منطقه‌ای و مذهبی که تماما به سود رژیم صهیونیستی است تا زمینه ساز تاسیس وطن جایگزین برای فلسطینیان را فراهم و آن را توجیه کند

به دلیل تمام آنچه گذشت، تهران بر ضرورت مقابله با توطئه‌ای که علیه سوریه و منطقه تدارک دیده شده بود، تاکید کرد و چه بسا این سخن «سعید جلیلی»، دبیرعالی شورای امنیت ملی ایران در دیدار با رئیس جمهوری سوریه بیانگر دیدگاه ایران در قبال حوادث جاری در سوریه باشد که گفته بود: آنچه در سوریه روی می‌دهد، قضیه داخلی نیست، بلکه نزاع بین محور مقاومت و دشمنان این محور در منطقه و جهان است و هدف آن ضربه زدن به نقش دمشق در محور مقاومت است و ایران به هیچ وجه اجازه نمی‌دهد، محور مقاومت که سوریه در آن نقش اساسی را ایفا می‌کند، در هم بشکند.

 

سوریا .. روابط استراتژیک

 

سیاست خارجی سوریه از زمان زمامداری «حافظ اسد»، رئیس جمهوری سوریه نگاهی به شرق نیز داشت و به همین دلیل دمشق همواره دارای روابطی گسترده و مستحکم با اتحاد شوروی سابق و چین و ایران بود، اما این به معنای قطع ارتباط دمشق با جهان غرب و به طور مشخص آمریکا نبود، اگرچه این روابط شاهد فراز و نشیب‌ها و تنش‌هایی به خصوص در قبال نحوه تعامل واشنگتن با قضیه فلسطینی و سرزمین‌های اشغالی عربی بود.

پیش از بحران اخیر روابط آمریکا و سوریه به مرحله بی‌سابقه‌ای از تنش و بحران به خاطر اشغال نظامی عراق توسط نظامیان آمریکایی و لیست درخواست‌های آمریکا از دمشق بود که «کالین پاول»، وزیر خارجه سابق آمریکا آن را به رهبران سوریه ارائه داده و از دمشق خواستار دوری از محور مقاومت شده بود.

سوریا و خارج

برای فهم بهتر سیاست خارجی سوریه «خالد العبود»، نایب رئیس پارلمان سوریه در گفت‌وگو با شبکه المنار با اشاره به اینکه روابط استراتژیک بین واشنگتن و دمشق در آینده نزدیک تضعیف خواهد شد، گفت: اندیشه‌ و فکر سیاسی که نظام سوریه را در سال‌های گذشته اداره کرد، موجب شکل گرفتن مجموعه روابطی شد که در واقع معادلات سیاسی مهمی بودند که تلاش داشتند، به هر طریق ممکن مانع شکست و فروپاشی نظام در سوریه شود.

العبود در ادامه افزود: روابط مثبت و مستحکمی و گسترده‌ای که میان سوریه و ایران برقرار شد، تا حدود زیادی موجب تقویت سوریه و ایران توامان شد و این شکل گیری مجموعه معادلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را بین دو کشور به دنبال داشت که همه به تقویت سوریه انجامید.

العبود توضیح می‌دهد که مجموعه روابط استراتژیکی که سوریه با محیط پیرامون خود برقرار کرد، تماما در بلند مدت به افزایش قدرت و اقتدار آن منجر شد.

درباره روابط سوریه با دیگر کشورها و به خصوص روسیه العبود اعتقاد دارد که رابطه بین مسکو و دمشق بر اساس این معادله استوار است که دمشق چگونه می‌تواند منافع سوریه را حفظ کند و چگونه می‌توان رابطه مسکو با دمشق را حفظ کرد، به نحوی که روسیه برای حفظ کرامت سوری‌ها به حمایت از آنها برخیزد.

نایب رئیس پارلمان سوریه در ادامه گفت که نظام سوریه موفق شد تا حمایت از خود را محدود به جلب رضایت و حمایت یک کشور یا طرف بین المللی نکند و این مرهون روابط گسترده و عمیقی بود که دمشق با روسیه و چین و کشورهای بریکس و برخی از نیروها و قدرت‌ها در سطح بین المللی برقرار کرده بود که دارای روبطی غیر ثابت و غیر مستقر با آمریکا بودند و این روابط پویا و مستحکم با این کشورها همه و همه از نظام در سوریه حمایت و پشتیبانی کرد.

مهمتر از همه اینکه موضع روسیه و به همراه آن چین نتیجه رابطه بین آنها نبود بلکه رهاورد رابطه‌ای بود که این دو کشور با سوریه داشتند و بدون تردید اگر مقاومت و ایستادگی دمشق طی بیش از دو سال گذشته نبود، روسیه هیچ‌گاه بر موضع خود پایبند و ثابت قدم نمی‌ماند و این صرف نظر از مقاومت و ایستادگی محور مقاومت بود که موضع مسکو و پکن را در محافل بین المللی تقویت می‌کرد.

در پایان برای همه آشکار شد که سوریه تنها و تنها بر پیروزی بر این بحران شرط بسته است که در طول این مدت همواره همراه آن بوده و از رابطه با آمریکا دوری گزید چون به خوبی دریافته بود که آمریکا حتی خیلی زود از هم پیمانان و ایادی خود چشم پوشی می‌کند و دلیل این مدعا بسیار است، شاه ایران، شاه تونس، دیکتاتور مصر از جمله این موارد مورد ادعا هستند.

چرا اسد سقوط نکرد

بخش پنجم
چرا اسد سقوط نکرد/ تشتت و شکاف در بین معارضان تا حذف یکدیگر

با وجود گذشت ۲۵ ماه از بحران سوریه گروه‌های معارض سوری هنوز نتوانسته‌اند نه در مواضع و نه در اهداف با یکدیگر به توافق برسند و تمام تلاش‌های صورت گرفته هم‌پیمانان عربی و غربی در این راه با ناکامی و شکست همراه شده است.

خبرگزاری فارس: چرا اسد سقوط نکرد/ تشتت و شکاف در بین معارضان تا حذف یکدیگر

به گزارش خبرگزاری فارس، شبکه خبری «المنار» در پژوهشی مفصل و مشروح به قلم «صادق خنافر» و «حسین ملاح» به بررسی بحران سوریه می‌پردازد که بیش از دو سال است، توسط کشورهای غربی و شماری از رژیم‌های عربی بر مردم و نظام سوریه تحمیل شده است و تلاش می‌کند، به این سوال مهم پاسخ دهد که چرا با وجود تمام توطئه‌های طراحی شده و تلاش‌های صورت گرفته باز نظام در سوریه پا برجاست. در واقع به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که «چرا اسد سقوط نکرده و هرگز سقوط نمی‌کند»؟

در بخش اول این مطلب به بررسی موقعیت سوریه در منطقه، جمعیت، ساختار سیاسی، اقتصادی، نظامی و اداری این کشور پرداختیم.

در بخش دوم از سلسله مباحث «چرا اسد سقوط نکرد» به توانمندی‌های سوریه و نظام و نهادهای آن در اداره امور و مقابله با چالش‌های پیش رویش علی رغم تخریب زیرساخت‌ها و ساختارهای زیربنایی حیاتی‌اش پرداخته شد به خصوص اینکه نظام سوریه با تحریم‌ها و مجازات‌های عربی و غربی از ماه‌های اول بحران مواجه بوده است.

بخش دوم به بررسی این موضوع پرداخت که بحران سوریه و جنگی که هم اکنون درگیر آن است، تنها بعد نظامی را دربر نمی‌گیرد، بلکه عرصه‌های اقتصادی، دیپلماتیک و رسانه‌ای آن را هم درگیر خود کرده است، اما از آنجا که سوریه دارای ساختار متمایز اقتصادی، سیاسی و نظامی است، توانسته با وجود گذشت بیش از دو سال در برابر همه توطئه‌ها مقاومت کرده و همچنان به ایستادگی خود ادامه می‌دهد.

بخش سوم نیز به بررسی توانمندی‌های ارتش سوریه و حضور آن در تمام عرصه‌ها و میدان‌های مبارزه با افراد مسلح و گروه‌های تروریستی طی دو سالی که از بحران سوریه می‌گذرد پرداخت و تاکید کرد که انسجام و یکپارچگی حاکم بر ارتش سوریه و وفاداری آن به نظام موجب شده تا ساختارهای نظام سوریه با وجود توطئه‌های جهانی علیه این کشور همچنان حفظ شود و سوریه بتواند به بقای خود با وجود این بحران بزرگ ادامه دهد.

اما بخش چهارم به بررسی سیاست‌هایی پرداخت که رهبران سوریه برای مقابله با فشارهای سنگین و کشنده غربی و عربی طی 25 ماه بحران سوریه گرفتند و در بخشی خاص نیز به تعامل متین و استوار دستگاه دیپلماسی سوریه در عرصه بین المللی پرداخت و اینکه با وجود تمام تلاش‌های صورت گرفته برای جدا کردن شخصیت‌های نظام و با وجود تمام وعده‌ها و وعیدهای فریبنده با این حال این تلاش‌ها راهی به جایی نبرد و به شکست انجامید.

بخش پنجم از مجموعه مقالات «چرا اسد سقوط نکرد» به معارضان سوری در داخل و خارج از سوریه و عناصر تشکیل دهنده این گروه‌ها، گروه‌های مسلح تروریستی، اختلافات آنها و در پایان به دیدگاه سیاسی آنها در قبال تغییر و تحولات جاری در عرصه سوریه می‌پردازد.

معارضان .. نامی است که به طور معمول و متعارف در دمکراسی‌های کنونی جهان روی هر فرد یا گروهی گذاشته می‌شود که با حزب حاکم و گروه حاکم بر یک کشور مخالف است.

معارضان در سوریه

درباره سوریه باید گفت که حزب سوسیالیستی بعث با مشارکت احزاب جبهه پیشرو قدرت را در دست گرفت و رو در روی نیروهای معارض بسیاری چه در سوریه و چه در خارج آن ایستاد که در جریان‌های بی‌شمار سکولار و اسلامگرا و کمونیستی و غیر کمونیستی و غیره خلاصه می‌شدند. اما هیچ یک از این جریان‌ها از چندان قدرتی برخوردار نبودند که بتوانند بر عرصه سیاسی سوریه تاثیر بگذارند. شاید یکی از مهمترین دلایل این امر را می‌توان در موارد در مرحله‌ای ملاحظه کرد که این جریان‌ها و احزاب طی دهه‌های گذشته سپری کرده و با آن مواجه بودند و در جریان آن مورد بهره‌برداری از سوی برخی طرف‌ها قرار گرفتند. این درحالی است که در آن زمان نیز نظام حاکم بر سوریه چندان به گروه‌های معارض و حضور و مشارکت آنها در قدرت باور نداشت، اگرچه حزب حاکم در میان مردم و در داخل سوریه از جایگاه و موقعیت مستحکمی برخوردار بود و در عین حال نیروهای معارض نیز نه برنامه‌ای برای نزدیکی به نظام وقت داشتند و نه گامی در این راه برداشتند.

پس از مارس 2011 عرصه سیاسی حاکم بر سوریه تغییر کرد. نیروهای معارض حوادث جاری در کشور را فرصتی یافتند تا از نظام تحت عنوان «بهار عربی» انتقام بگیرند. این درحالی است که تغییر و تحولات سوریه احساسات و عواطف برخی از جریان‌های معارض مانند جماعت اخوان المسلمین را تحریک کرد تا طرح سیاسی خود را به اجرا بگذارند و در این راه کشورهایی همچون تونس و مصر را الگوی خویش قرار دادند که در آن احزاب اسلامگرا به ویژه اخوانی‌ها پس از سقوط دو رژیم مبارک و بن علی به قدرت رسیدند.

در این میان هم گروه‌های معارض دیگری شکل گرفتند که اعتقاد داشتند، این مرحله از تاریخ سوریه نیازمند حاکمیت نظامی جدید است که بر آن کثرت گرایی حزبی حاکم باشد و به حاکمیت تنها تک حزبی بر کشور پایان دهد.

معارضان

یکی از مهمترین نقاط ضعف معارضان سوری پراکندگی‌ و کثرت و شدت اختلافات موجود بین آنهاست که حتی تاکنون نیز موفق نشدند، برسر برنامه‌ای یکپارچه و متحد به توافق برسند، اگرچه در این راه تلاش‌های عربی و غربی بسیاری برای یکپارچه کردن صفوف آنها صورت گرفت و شاید بتوان گفت که صحنه اختلافات و زد و خوردهای بدنی که برخی مواقع به بیرون و رسانه‌ها درز پیدا کردند، در تمام طول 25 ماه گذشته هیچ‌گاه از بین نرفته و پایان نیافتند.

پراکندگی معارضان تنها به اختلاف آنها در اهداف باز نمی‌گردد، بلکه دلیل اصلی این اختلافات را باید در منافع نیروها و طرف‌های خارجی ملاحظه کرد که از بسیاری از این گروه‌های معارض حمایت مالی و نظامی به عمل می‌آورند و آنها نیز درباره آنها توافق نظر ندارند، به عنوان مثال عربستان سعودی یک گروه معارض را بر گروه دیگر ترجیح می‌دهد و از آن حمایت مالی و نظامی به عمل می‌آورد و از برنامه‌هایش حمایت می‌کند. این موضوع درباره قطر و ترکیه نیز صدق می‌کند. این درحالی است که کشورهای غربی مانند فرانسه و انگلیش و آمریکا نیز از شماری از این گروه‌ها حمایت می‌کنند.

 

ائتلاف معارضان سوریه

در تمام طول ماه‌های گذشته معارضان همچنان پراکنده و جدا از یکدیگر باقی ماندند و تشکیل کمیته موسوم به «شورای ملی سوریه» نتوانست از مشکلات و اختلافات موجود بین آنها و رقابت آنها با یکدیگر بکاهد. همان طور که در دادن بعد وجه ملی به معارضان با وجود برسر کار آوردن کاندیدای چپگرا یا مسیحی و کُرد در راس آن با ناکامی و شکست مواجه شدند، چون کفه ترازو همچنان به سود نیروهایی سنگینی می‌کرد که از سوی دوحه و آنکارا حمایت می‌شدند. حتی ورود آمریکایی‌ها به عرصه و تحمیل تشکیل کمیته‌ای به نام «ائتلاف معارضان» به جای شورای ملی معارضان سوری در دوحه و با تلاش‌های ویژه «رابرت فورد»، سفیر سابق آمریکا در دمشق و مسئولان قطری و ترک و سپردن ریاست آن به «احمد معاذ الخطیب» نیز نتوانست اندکی از این اختلافات بکاهد و به ظاهر هم که شده معارضان را متحد و یکپارچه نماید.

به این ترتیب ائتلاف معارضان سوری نه تنها اتحاد و یکپارچگی را محقق نکرد، بلکه شکاف‌ها و جدایی‌ها و اختلافات بسیاری را در داخل خود ثبت کرد و به شدت به انتخاب «غسان هیتو» به عنوان نخست وزیر دولت انتقالی معارضان اعتراض کرد و این صرف نظر از اطلاعات و اخباری بود که هر روز درباره رویارویی گروه‌های تروریستی مسلح در سوریه و وقوع درگیری‌های مسلحانه بین آنها به گوش می‌رسید و در رسانه‌ها منتشر می‌شد.

 

 

کمیته هماهنگی ملی معارضان سوری

صرف نظر از ائتلاف معارضان برخی از نیروها و جریان‌های معارض سوری ترجیح دادند تا استقلال خود را حفظ کنند. اما این کمیته نیز از سوی کشورهای عربی و غربی به دلیل عدم انسجام و هماهنگی طرحی که برای سوریه تهیه و تدوین کرده بودند، به حاشیه رانده شدند.

کمیته هماهنگی ملی معارضان سوری در دو جناح داخلی و خارجی آن با هرگونه دخالت خارجی در سوریه چه به صورت حمایت مالی و نظامی از معارضان و چه به صورت مشارکت نظامی مستقیم مخالف هستند و در عین حال مسئولیت اوضاع جاری در سوریه و بحران کنونی حاکم بر این کشور را متوجه نظام سوریه می‌دانند.

مسئولیت متوجه همه است

در این چارچوب «حسن عبد العظیم»، رئیس کمیته هماهنگی ملی معارضان در گفت‌وگو با شبکه المنار تاکید می‌کند که «نظام مسئول بخشی از بحران حاکم بر کشور است و مسئولیت بخش دیگری از بحران برعهده برخی از طرف‌های معارض خارجی است که وعده دخالت‌های خارجی را داده بودند و مردم را به این توهم و گمان انداختند که احتمال دخالت خارجی و ایجاد منطقه ممنوعه پرواز نیز وجود دارد.

این معارض سوری در ادامه افزود: طرف‌های تندرو در نظام بر راه حل امنیتی – نظامی شرط بستند و این راه حلی بود که طرف‌های تندرو در میان معارضان نیز بر آن تاکید داشتند. این درحالی است که در این مدت شاهد ورود گروه‌های غیر سوری به عرصه بحران سوریه نیز بودیم که طرح تاسیس امارت اسلامی را در سر می‌پروراندند.

حسن عبد العظیم بر این باور است که مردم سوریه خواهان پایان دادن به نظام استبداد و فساد و تشکیل نظامی ملی دمکراتیک و دولت مدنی و ملی برای مردم سوریه هستند که از تمام گروه‌ها و طبقات، طوایف، مذاهب و دولتی برای همه شهروندان کشور باشد که در آن مشارکت داشته باشند.

اختلاف بین کمیته هماهنگی و ائتلاف معارضان خارج نشین

برهیچ کس پوشیده نیست که کمیته هماهنگی به شدت مخالف عملکرد ائتلاف معارضان و شورای ملی معارضان سوری است و عبد العظیم بر این باور است که اخوان المسلمین بر ائتلاف معارضان سوری حاکم است و به گزینه‌ای غیر از راه حل نظامی باور ندارد. همانطور که نظام سوریه نیز به راه حل امنیتی نظامی معتقد است.

این معارض سوری در این خصوص هشدار داد که تلاش برای ورود طرف‌ها و شخصیت‌های جدید مانند معاذ الخطیب و دیگران تغییر چندانی به وجود نیاورد.

عبد العظیم در ادامه می‌افزاید: هنگامی‌که معاذ الخطیب موضع خود در خصوص گفت‌وگو با نظام سوریه که به راه حل مورد نظر کمیته هماهنگی نزدیک است بیان کرد، مشاهده کردیم که تلاش کردند، او را از ائتلاف دور کنند.

وی تاکید می‌کند که تصمیم‌گیری‌های ائتلاف معارضان سوریه وابسته به شرایط و میزان کمک‌های مالی و نظامی و همچنین شرایط خارجی است.

 

دولت در تبعید ائتلاف

عبدالعظیم به شدت با تشکیل دولت موقت ائتلاف معارضان سوری در شمال سوریه مخالف است و در این ارتباط می‌گوید: کمیته هماهنگی ملی معارضان و هم پیمانان ما در داخل و خارج مخالف تشکیل دولت موقت در شمال سوریه هستیم و این موضع و دیدگاه ما از زمان تاسیس شورای ملی معارضان بود.

وی در ادامه افزود: ما مخالف تشکیل دولت انتقالی نیستیم که توافقنامه ژنو از آن سخن می‌گوید و خواهان گفت‌وگو و مذاکره بین معارضان از یک سو و نظام از سوی دیگر است.

افراد مسلح و جهادی‌های تکفیری

دیدگاه‌های سیاسی نیروهای معارض از هر طیف و جریانی را می‌شد، در هر کشوری مطرح کرد که در نزاع خونینی همچون بحران و نزاع سوریه درگیر نباشد، نزاعی که تاکنون ده‌ها هزار قربانی و میلیون‌ها آواره از خود برجای گذاشته است، به همین دلیل کفه ترازوی نیروهایی که در خاک سوریه مبارزه می‌کنند، بر شخصیت‌ها و احزاب مقیم پایتخت‌های عربی و غربی سنگینی می‌کند که همواره این شخصیت‌ها و احزاب را متهم می‌کنند که از درد و رنج مردم سوریه و مشکلاتی که آنها با آن مواجه هستند، بی‌اطلاع می‌باشند.

داده‌های موجود بر این نکته تاکید دارد که شکاف بین گروه‌های مسلح و معارض همچنان درحال تشدید و افزایش است. این موضوع حتی در صف ائتلاف معارضان و ارتش آزاد سوریه نیز مشاهده می‌شود. این درحالی است که ارتش آزاد سوریه با معضل و چالشی به نام تعدد مسئولان و فرماندهان میدانی و نبود ساختار سازمان یافته و منسجم به دلیل کثرت اختلافات و درگیری‌های مسلحانه بین گروه‌های مسلح تشکیل دهنده آن مواجه است و هر روز سخنان بیشتری درباره تسویه حساب‌های داخلی آنها به گوش می‌رسد که شاید یکی از بارزترین و مهمترین آنها تلاش برای ترور سرهنگ «ریاض السعد»، فرمانده ارتش آزاد سوریه طی هفته‌های گذشته در دیر الزور در شرق سوریه است.

به همین دلیل گروه‌های جهادی تکفیری موفق شدند، در مناطق و نقاط متعدد گروه‌های وابسته به ارتش آزاد سوریه را از پیش رو بردارند که در زمانی مناطق بی‌شماری را در اختیار و کنترل خود داشتند و این موضوع به شکلی ویژه در خصوص گروه جهادی تکفیری «جبهه النصره» صدق پیدا می‌کند که چندی پیش با سازمان تروریستی القاعده بیعت کرد و این صرف نظر از گروه‌های مسلح و تروریستی دیگری است که از طرف‌های خارجی تبعیت می‌کنند.

به همین دلیل عجیب نیست، اگر گفته شود که در حال حاضر معارضان سیاسی صدایی در سوریه ندارند، چراکه هم اکنون اولویت در عرصه میدانی است و طرف‌های سیاسی معارض باید در انتظار توافق‌های طرف‌های خارجی در چارچوب دستیابی به راه حل سیاسی و مسالمت آمیز برای بحران سوریه بود، به ویژه آنکه هشدارهایی جدی درباره احتمال سرایت بحران به کشورهای همجوار سوریه نیز داده شده است.

 

ادامه دارد ...

چرا اسد سقوط نکرد/

بخش چهارم
چرا اسد سقوط نکرد/ از فشار‌های تبلیغاتی تا انواع وعده‌ها برای فروپاشی از درون

به بسیاری از هیئت‌های دیپلماتیک سوری پیشنهادهای چشمگیر مالی از سوی برخی کشورها و طرف‌ها داده شد و این جدای از وعده‌های سیاسی بود که به این افراد داده می‌شد که در صورت جدایی از نظام سوریه و پس از سرنگونی دمشق مناصب و پست‌های سیاسی عالی‌رتبه به آنها داده خواهد شد.

خبرگزاری فارس: چرا اسد سقوط نکرد/ از فشار‌های تبلیغاتی تا انواع وعده‌ها برای فروپاشی از درون

به گزارش خبرگزاری فارس، شبکه خبری «المنار» در پژوهشی مفصل و مشروح به قلم «صادق خنافر» و «حسین ملاح» به بررسی بحران سوریه می‌پردازد که بیش از دو سال است، توسط کشورهای غربی و شماری از رژیم‌های عربی بر مردم و نظام سوریه تحمیل شده است و تلاش می‌کند، به این سوال مهم پاسخ دهد که چرا با وجود تمام توطئه‌های طراحی شده و تلاش‌های صورت گرفته باز نظام در سوریه پا برجاست. در واقع به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که «چرا اسد سقوط نکرده و هرگز سقوط نمی‌کند»؟

در بخش اول این مطلب به بررسی موقعیت سوریه در منطقه، جمعیت، ساختار سیاسی، اقتصادی، نظامی و اداری این کشور پرداختیم.

در بخش دوم از سلسله مباحث «چرا اسد سقوط نکرده» به توانمندی‌های سوریه و نظام و نهادهای آن در اداره امور و مقابله با چالش‌های پیش رویش علی رغم تخریب زیرساخت‌ها و ساختارهای زیربنایی حیاتی‌اش پرداخته شد، به خصوص اینکه نظام سوریه با تحریم‌ها و مجازات‌های عربی و غربی از ماه‌های اول بحران مواجه بوده است.

بخش دوم به بررسی این موضوع پرداخت که بحران سوریه و جنگی که هم اکنون درگیر آن است، تنها بعد نظامی را دربر نمی‌گیرد، بلکه عرصه‌های اقتصادی، دیپلماتیک و رسانه‌ای آن را هم درگیر خود کرده است، اما از آنجا که سوریه دارای ساختار متمایز اقتصادی، سیاسی و نظامی است، توانسته با وجود گذشت بیش از دو سال در برابر همه توطئه‌ها مقاومت کرده و همچنان به ایستادگی خود ادامه می‌دهد.

بخش سوم نیز به بررسی توانمندی‌های ارتش سوریه و حضور آن در تمام عرصه‌ها و میدان‌های مبارزه با افراد مسلح و گروه‌های تروریستی طی دو سالی که از بحران سوریه می‌گذرد پرداخت و تاکید کرد که انسجام و یکپارچگی حاکم بر ارتش سوریه و وفاداری آن به نظام موجب شده تا ساختارهای نظام سوریه با وجود توطئه‌های جهانی علیه این کشور همچنان حفظ شود و سوریه بتواند به بقای خود با وجود این بحران بزرگ ادامه دهد.

اما در بخش چهارم به بررسی سیاست‌هایی خواهیم پرداخت که رهبران سوریه برای مقابله با فشارهای سنگین و کشنده غربی و عربی پیش گرفتند که از ابتدای بحران سوریه تاکنون که بیش از 25 ماه از آن می‌گذرد، بر دمشق اعمال شده است. همچنین به تعامل متین دیپلماسی سوریه در عرصه بین المللی نیز نگاهی خواهیم داشت و این دیپلماسی را بررسی خواهیم کرد.

پیش شرط‌ها .. و گرنه

«رویارویی‌هایی» که نظام سوریه در عرصه سیاسی داشت را نمی‌توان کم اهمیت‌تر از رویارویی‌های ارتش سوریه با گروه‌های تروریستی و افراد مسلح در عرصه میدانی و امنیتی تلقی کرد.

از همان اولین روزهای بحران تحرکات عربی و منطقه‌ای و بین‌ المللی جهت تشدید فشار بر نظام سوریه آغاز شدند و در این راستا دمشق هر روز شاهد ورود شماری از هیئت‌های نمایندگی از کشورها و سازمان‌های و نهادهای منطقه‌ای و بین المللی مختلف بود که خواسته‌ها و شرط‌هایی را بر نظام سوریه می‌گذاشتند که در راس آنها «قطع رابطه با محور مقاومت» به ویژه پس از سقوط نظام «حسنی مبارک» در مصر قرار داشت که در موازنه آنچه «جناح میانه‌رو عربی» خوانده می‌شود، ایجاد کرده بود.

در واقع کشورهای غربی و رژیم‌های عربی بحران سوریه را فرصت بسیار مناسبی می‌دیدند تا ضربه‌ای کشنده و سنگین به محور مقابل یعنی «محور مقاومت» وارد کنند و در این راه بهترین ابزار را روی آوردن به سیاست «تشویق و ترساندن» دمشق ملاحظه کردند تا مانع تغییر شرایط منطقه‌ای از بد به بدتر شود که البته به طور کامل نیز از سوی دمشق رد شد.

به این ترتیب سوریه نیز وارد میدان شد تا برای براندازی نظام در آن تمام راهبردها و ابزارهای مورد استفاده قرار گیرد: رسانه‌ها .. سیاست .. فتنه‌ انگیری‌های طایفه‌ای و مذهبی .. کمک‌های مالی و نظامی به معارضان .. جذب جهادی‌ها .. و غیره.

رویارویی

«بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه از همان ابتدای بحران و در اولین سخنرانی‌های خود درباره بحران این کشور اعتراف کرد که نظام در عرصه سیاسی مرتکب خطاهایی شده و در اجرای اصلاحات و تغییرات در کشور تاخیر داشته است. اصلاحاتی که می‌بایست از سال 2000 میلادی آغاز می‌شد، اما به دلایل و شرایط حاکم بر منطقه از جمله اشغال نظامی عراق توسط آمریکا و حواثی که پس از ترور «رفیق حریری» لبنان شاهد آن بود و همچنین تجاوز سال 2006 رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان و جنگ با حزب الله این اصلاحات و تغییرات به تعویق افتادند.

رویارویی رهبران سوریه با واقعیت‌ها و حقایق جاری در عرصه با انجام برخی گفت‌وگوها و مذاکرات داخلی میان نیروهای سیاسی و مدنی سوری تا تصویب قانون جدید انتخابات و برگزاری انتخابات پارلمانی و محلی براساس قانون جدید و تصویب شماری از قوانین اصلاح شده و تعدیل شده و همچنین صدور چندین فرمان که عفو عمومی را در برمی‌گرفت، ادامه یافت.

اما این اصلاحات و تغییرات هیچ‌گاه کشورهای غربی و رژیم‌های عربی را راضی نکرد تا پس از آن آشکار شود که این کشورها حمله از پیش تدارک دیده شده و سازمان یافته و هماهنگ شده‌ای را طراحی کرده‌ و با اجرای آن درصدد محاصره دمشق و دربرگرفتن آن تا سرنگونی نظام حاکم بر سوریه هستند. به همین دلیل هرگونه اقدام علیه سوریه و هرگونه اعمال فشار امری توجیه شده و قانونی قلمداد شد. تحریم‌ها و مجازات‌های اروپایی و آمریکایی و پس از آن تشدید فشارهای عربی که در تعلیق عضویت دمشق در اتحادیه عرب و پس از آن دادن کرسی این کشور به معارضان تنها نمونه کوچکی از فشارهای اعمال شده بر دمشق بودند تا در کنار آن عملیات گسترده تامین مالی و تسلیحاتی گروه‌های مسلحی که در سوریه علیه نظام این کشور مبارزه می‌کردند و گشودن مرزهای کشورهای همجوار به روی آنها به ویژه در شمال از سمت ترکیه آغاز شود.

اما صرف نظر از این اقدامات کشورهای غربی و رژیم‌های عربی بخش بسیار قابل توجهی از منابع مالی خود را جهت ایجاد شکاف و اختلاف در دستگاه‌ها و نهادهای نظامی و سیاسی و دپیلماتیک سوریه سرمایه‌گذاری کردند و در عمل نیز برخی موفقیت‌ها را احراز کردند، اما این موفقیت‌ها چندان تاثیرگذار و مهم نبودند که بتوانند آثار مهمی از خود بر ساختار سیاسی دمشق برجای گذارند و رهبران سوریه توانستند، بدون افراد و شخصیت‌های جدا شده از نظام نیز کشور و امور دولت را اداره کنند. این درحالی است که در عرصه بین المللی نیز تلاش‌های بسیاری برای انزوای سوریه در این عرصه صورت گرفت که با آن مقابله شد.

«خلف المفتاح»، معاون وزیر اطلاع رسانی سوریه در این باره در گفت‌وگو با شبکه المنار بر انسجام و یکپارچگی اجزای مختلف نظام در سوریه از جمله عوامل سیاسی، حکومتی، فرهنگی، اجتماعی، تربیتی و نظامی تاکید می‌کند و می‌گوید: به دلیل همین انسجام و یکپارچگی بود که سوریه توانست همچنان هویت خود را حفظ و بر بقای خود پافشاری و اصرار کند.

معاون وزیر اطلاع رسانی سوریه تاکید می‌کند که سوریه با توطئه‌ای بزرگ مواجه است و درک این موضوع موجب می‌شود تا سوری‌ها در کنار هم بمانند و با وجود تمام اختلافات و تعارضات وحدت و یکپارچگی خود را حفظ کنند و با تمام تلاش‌ها برای ایجاد شکاف میان خود مقابله کنند.

راز ایستادگی و مقاومت  .. رهاورد

برای درک هرچه بهتر مهمترین دلایل ایستادگی و مقاومت سیاسی سوریه به ویژه در حوزه دیپلماتیک «نضال قبلان»، سفیر سوریه در آنکارا بر این باور است که راز ایستادگی و مقاومت سوریه - در حالی‌که دیگر کشورهای بزرگ عربی در مواجه با این شرایط طی چند هفته از هم فروپاشیدند – در ویژگی‌های خاصی نهفته است که بر ساختارهای اجتماعی – سیاسی – فکری – فرهنگی و اعتقادی جامعه سوریه حاکم است.

وی در گفت‌وگو با شبکه المنار تاکید کرد: آنچه «حافظ اسد»، رئیس جمهوری فقید سوریه پایه‌گذاری و بنا کرد، نتایج آن را در بحران کنونی سوریه مشاهده می‌کنیم.

سفیر سوریه در آنکارا می‌افزاید: حافظ اسد ارتشی اعتقادی بنا کرد که پا را از چارچوب دین و طایفه و حزب فراتر نهند و با پس زدن ارزش‌های خرد و بی‌اهمیت بر پایه ارزش‌های بزرگی همچون امت و بلندی‌های تحت اشغال جولان و مقاومت در لبنان و فلسطین اشغالی و عراق و هر کشور عربی که اراضی آن تحت اشغال باشد، رشد یابد و اعتلا پیدا کند.

قبلان در ادامه تاکید می‌کند که دمشق هم اکنون بهای کرامت خود را پرداخت می‌کند و ما به عنوان شهروندان سوریه و به عنوان بخشی از این نظام و کشور به پرداخت چنین خونبهاهایی عادت کردیم .. به همین دلیل سوریه سر خم نخواهد کرد و با عزم و اراده‌ای مستحکم‌تر در حمایت و دفاع از مقاومت از این بحران خارج خواهد شد تا هدف بزرگ خود یعنی آزادی فلسطین و مناطق اشغالی سوریه و جنوب لبنان را محقق کند.

 

وعده‌های چشمگیر مالی و سیاسی برای جدایی از نظام سوریه

منابع دیپلماتیک سوری افشا می‌کنند که که هیئت‌های دیپلماتیک سوری در معرض فریب‌ها ووعده‌های کلان و چشمگیر در بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفتند تا جدایی خود از نظام سوریه را اعلام کنند.

این منابع آگاه در این خصوص به این نکته اشاره می‌کنند که به بسیاری از هیئت‌های دیپلماتیک سوری پیشنهادهای چشمگیر مالی از سوی برخی کشورها و طرف‌ها داده شد و این جدای از وعده‌های سیاسی بود که به این افراد داده می‌شد که در صورت جدایی از نظام سوریه و پس از سرنگونی دمشق مناصب و پست‌های سیاسی عالی رتبه به آنها داده خواهد شد.

سوریه در سراسر جهان دارای 65 سفارتخانه و نمایندگی و حدود 60 کنسولگری افتخاری است. در 122 کشور جهان نیز دارای هیچ نمایندگی یا کنسولگری و سفارتخانه‌ای نیست و از طریق هیئت‌های مختلف در خارج با آنها در ارتباط است.

دستگاه دیپلماتیک سوریه بسیار منسجم و هماهنگ است و از 1500 فرد و شخصیت شاغل در این دستگاه، طی بحران سوریه جز شماری اندک از آن جدا نشدند.

فشار و امتیاز گیری .. و حس ملی‌گرایی

«علی قاسم»، سردبیر روزنامه سوری «الثوره» در گفت‌وگو با شبکه المنار قضیه تعلق خاطر داشتن به وطن و حس ملی‌گرایی نزد سوری‌ها را تشریح کرده و تاکید می‌کند که باید به این عامل توجه ویژه داشت. چون به باور سردبیر روزنامه سوری الثوره حس ملی‌گرایی نزد سوری‌ها از جمله عواملی است که نمی‌توان برسر آن با مردم سوریه گفت‌وگو کرد یا چانه زد و این موضوعی است که در میان تمام اقشار سوری‌ها بدون استثنا مشاهده می‌شود.

وی تاکید می‌کند که این روحیه بزرگ ملی‌گرایی رهاورد تمدن و فرهنگی عمیق و ریشه‌دار است که دارای عمری هفت هزار ساله است و رهاورد آن شکل‌گیری مردم کنونی سوریه است که به وطن و اهداف ملی خود پایبند و وفادار هستند.

قاسم توضیح می‌دهد که یکپارچگی و انسجام هیئت‌های دیپلماتیک سوریه امری کاملا طبیعی و معمول است، به خصوص آنکه در ابتدای بحران سوریه تلاش می‌شد، از قضیه جدایی دیپلمات‌ها از نظام و بروز شکاف در این عرصه به عنوان اهرمی جهت ایجاد وحشت و فشار و امتیاز گیری از نظام استفاده شود.

بنابر اظهار سردبیر روزنامه سوری الثوره فشارهای اعمال شده بر هیئت‌های دیپلماتیک سوری توسط دشمنان نظام دمشق را می‌توان به شکل و قالب زیر ملاحظه کرد:

- ایجاد رعب و وحشت و دروغ و گزافه گویی

- امتیاز گیری و تهدید و دادن وعده

- القای برخی دورغ‌ها مانند تشدید شکاف‌ها و اختلافات در نظام

قاسم تاکید می‌کند که دیپلمات‌های سوری توانستند با تمام این فشارها مقابله کنند، چون انسجام و مقاومت این دستگاه نمادی از انسجام و مقاومت تمام سوریه چه نظام و چه مردم آن بود و به همین دلیل است که مشاهده می‌کنیم، تمام این تلاش‌ها با وجود گذشت دو سال از آنها هنوز به نتیجه‌ای نرسیده است.

معروف است که هیئت‌های دیپلماتیک سوریه به خوبی آموزش دیده‌اند و به همین دلیل است که از مدت‌های بسیار به خوبی توانسته نبردها و رویارویی‌های دیپلماتیک در محافل عربی و بین المللی را به خوبی پیش ببرد و همین موجب شده بود تا همه محافل چشم به دیپلماسی سوریه داشته باشد که برای هر قضیه و موضوعی چه ارائه خواهد داد و این بیانگر اهمیت نقشی است که دمشق در این محافل بازی می‌کند.

ادامه دارد...

چرا اسد سقوط نکرد

بخش سوم/
چرا اسد سقوط نکرد/ ابتکار عمل ارتش و مناطق تحت کنترل نظام و مخالفان

درباره سلاح‌ها و تجهیزات نظامی سوریه اطلاعات دقیقی در دست نیست اما بر اساس گزارش‌های منتشر شده ارتش سوریه یکی از قوی‌ترین ذخایر موشکی در منطقه را در اختیار دارد به طوریکه پنجمین قدرت موشکی در جهان محسوب می‌شود و موشک‌هایی که ارتش سوریه در اختیار دارد، توان هدف قرار دادن تمام نقاط سرزمین‌های اشغالی را دارد.

خبرگزاری فارس: چرا اسد سقوط نکرد/ ابتکار عمل ارتش و مناطق تحت کنترل نظام و مخالفان

به گزارش خبرگزاری فارس، شبکه خبری «المنار» در پژوهشی مفصل و مشروح به قلم «صادق خنافر» و «حسین ملاح» به بررسی بحران سوریه می‌پردازد که بیش از دو سال است، توسط کشورهای غربی و شماری از رژیم‌های عربی بر مردم و نظام سوریه تحمیل شده است و تلاش می‌کند، به این سوال مهم پاسخ دهد که چرا با وجود تمام توطئه‌های طراحی شده و تلاش‌های صورت گرفته باز نظام در سوریه پا برجاست. در واقع به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که «چرا اسد سقوط نمی‌کند»؟

در بخش اول این مطلب به بررسی موقعیت سوریه در منطقه، جمعیت، ساختار سیاسی، اقتصادی، نظامی و اداری این کشور پرداختیم. در بخش دوم از سلسله مباحث «چرا اسد سقوط نمی‌کند» به توانمندی‌های سوریه و نظام و نهادهای آن در اداره امور و مقابله با چالش‌های پیش رویش علی رغم تخریب زیرساخت‌ها و ساختارهای زیربنایی حیاتی‌اش پرداخته شد، به خصوص اینکه نظام سوریه با تحریم‌ها و مجازات‌های عربی و غربی از ماه‌های اول بحران مواجه بوده است.

بخش دوم به بررسی این موضوع پرداخت که بحران سوریه و جنگی که هم اکنون درگیر آن است، تنها بعد نظامی را دربر نمی‌گیرد، بلکه عرصه‌های اقتصادی، دیپلماتیک و رسانه‌ای آن را هم درگیر خود کرده است، اما از آنجا که سوریه دارای ساختار متمایز اقتصادی، سیاسی و نظامی است، توانسته با وجود گذشت بیش از دو سال در برابر همه توطئه‌ها مقاومت کرده و همچنان به ایستادگی خود ادامه می‌دهد.

 

از آنجا که حرف اول در بحران سوریه را «میدان‌های نبرد» می‌زنند، به همین دلیل اخباری که از سوریه می‌رسد، به خصوص با تشدید روند درگیری‌ها میان ارتش سوریه با گروه‌های مسلح تروریستی در مناطق مختلف این کشور همواره مورد توجه افکار عمومی قرار می‌گیرد.

به همین دلیل بخش سوم سلسله مطالب «چرا اسد سقوط نمی‌کند»، به بحث درباره ارتش عربی سوریه از حیث تعداد، تجهیزات و اعتقادات و باورهای آن و همچنین به آخرین تحولات مربوط به اوضاع نظامی و تاکتیکی این ارتش و پراکندگی و دامنه انتشار عناصر مسلح و گروه‌های تروریستی ... می‌پردازد.

ارتش عربی سوری

ارتش و نیروهای مسلح سوریه همان ارتش نظامی رسمی فعال در سوریه است که تابع اوامر و دستورات فرماندهی کل ارتش و نیروهای مسلح این کشور یعنی رئیس جمهوری سوریه یعنی «بشار اسد» است و ژنرال «فهد جاسم الفریج»، معاون فرمانده کل ارتش و نیروهای مسلح و وزیر دفاع سوریه به شمار می‌آید.

ارتش سوریه از نظر تعداد یکی از بزرگترین ارتش‌های جهان و یکی از قدرتمندترین ارتش‌های خاورمیانه تلقی می‌شود. شمار نیروهای ارتش سوریه 320 هزار نفر و شمار نیروهای ذخیره آن 200 هزار نفر بیان شده است که 42 هزار نفر از آنها دارای رتبه افسری می‌باشند.

شکل گیری و تاریخ

یکم اوت سال 1946 تاریخ رسمی تأسیس ارتش سوریه تلقی می‌شود. در آن تاریخ حکومت سوریه اختیار نیروهای مسلح و سایر موارد مربوط به آن را از نیروهای اشغالگر فرانسوی گرفت.

ارتش سوریه از زمان تأسیس تاکنون وارد جنگ‌های متعددی شده است که اولین آنها جنگ «میلسون» به فرماندهی «یوسف العظمه» علیه اشغالگران فرانسوی علیه سوریه بود.

جنگ شش روزه، جنگ سپتامبر سیاه که سوریه در آن به دفاع از سازمان‌ها و جنبش‌های مقاومت فلسطینی در اردن پرداخت، جنگ آزادیبخش اکتبر در سال 1973، جنگ سال 1982 در رویارویی با تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان از دیگر جنگ‌هایی است که ارتش سوریه در دست به آن زده و در آن حضور و مشارکت داشته است.

همچنین ارتش سوریه در سال 1976 نیز برای جلوگیری از وقوع جنگ داخلی که میان گروه‌های شبه نظامی وابسته به احزاب لبنان در این کشور درگرفته بود، وارد لبنان شد. غیر از آن ارتش سوریه در «پیمان بین المللی» آزاد سازی کویت از اشغال عراق در سال 1991 نیز حضور داشت.

بخش‌ها و پراکندگی

یک: بخش‌های اداری

- نیروی هوایی

- نیروی زمینی

- نیروی دریایی

- بخش سازماندهی

- دایره اطلاعات نظامی

دو: ساختار

ساختار ارتش سوریه به شرح زیر است:

نیروی زمینی

این بخش ستون و تکیه‌گاه ارتش سوریه را تشکیل می‌دهد و از 200 هزار نظامی و حدود 300 هزار سرباز تشکیل شده است.

نیروی هوایی

نیروی هوایی ارتش سوریه شامل نیروی هوایی و نیروهای پدافند هوایی است و یکی از بزرگترین نیروهای هوایی در جهان عرب تلقی می‌شود. این نیرو حدود 900 جنگنده و هواپیما در اختیار دارد.

نیروی دریایی

فرماندهی نیروی دریایی سوریه در لاذقیه قرار دارد و در بنادر لاذقیه، البیضاء، طرطوس و بانیاس مستقر است و فعالیت می‌کند و 10 هزار نظامی را دربرمی‌گیرد و تجهیزاتی همچون زیر دریایی، ناوچه، کشتی‌های ضد زیر دریایی، زیر دریایی‌های کاشت مین‌های دریایی، 3 فروند کشتی آبی - خاکی و 25 ناو دریایی در اندازه‌ها و حجم‌های مختلف را در اختیار دارد.  

ارتش دفاع ملی سوریه

  دولت سوریه ارتش دفاع ملی را هم ردیف نیروهای نظامی این کشور تشکیل دادند. این ارتش متشکل از نیروهای زن و مرد در سنین مختلف است و در کنار آن کمیته‌های مردمی نیز به دلیل تشدید درگیری‌ها در سوریه و گسترش دامنه آن به مناطق و استان‌های مختلف سوریه به طور خودجوش تشکیل شده است که مسئولیت آنها محافظت از مناطق و شهرهای مختلف این کشور در برابر حملات گروه‌های تروریستی و افراد مسلح است. این نیروها حقوق و دستمزد ماهیانه دریافت می‌کنند و دارای لباس‌ها و یونیفرم متحد الشکل هستند. شمار این نیروها ده‌ها هزار نفر در مناطق و استان‌های مختلف برآورد می‌شود.

رتبه‌ها و درجه‌های نظامی

ارتش سوریه دارای درجه‌ها و رتبه‌های مختلفی است که براساس ساختار هرمی دستگاه نظامی این کشور مشخص شده است. درجات و رتبه‌ها در ارتش سوریه از پایین به بالا و تبعیت نیز به همین ترتیب صورت می‌گیرد.

 

 

خدمت به وطن

خدمت سربازی در سوریه به جز برای تک فرزندان پسر بالای هجده سال الزامی است. مدت خدمت سربازی 18 ماه از آغاز پیوستن به پادگان‌های نظامی است. اما براساس اصلاحات صورت گرفته در قوانین سوریه طی سال 2007 فرزندان ذکوری که سطح سواد آنها زیر پنجم ابتدایی باشد، مدت خدمت سربازی آنها 21 ماه خواهد بود.

تعدادی از نهادها و دستگاه‌های دولتی و حکومتی در سوریه زیر نظر ارتش فعالیت می‌کنند که به فعالیت‌هایی در حوزه آبادانی، راه سازی، پل سازی، صنعت، پزشکی و پژوهش‌های علمی می‌پردازند.

قوانین نظامی سوریه کارکنان این نهاد و دستگاه را به عدم دخالت در امور غیرنظامی و عدم کاندیداتوری در انتخابات پارلمانی و عدم داشتن دو شغل ملزم می‌کند. همچنین اجازه نمی‌دهد تا در زمان خارج از ساعات اداری از نمادهای نظامی استفاده و فقط در زمان جنگ یا درگیری می‌توانند از سلاح‌های فردی و شخصی استفاده کنند.

سلاح‌ها و تجهیزات نظامی

درباره سلاح‌ها و تجهیزات نظامی سوریه اطلاعات دقیق و گسترده‌ای در دست نیست، اما بر اساس گزارش‌های منتشر شده ارتش سوریه یکی از قوی‌ترین ذخایر موشکی در منطقه را در اختیار دارد، به طوریکه پنجمین قدرت موشکی در جهان قلمداد می‌شود و موشک‌های در اختیار ارتش سوریه توان هدف قرار دادن تمام نقاط سرزمین‌های اشغالی [اسرائیل] را دارد و این مناطق را با دقت هدف قرار دهد. کارشناسان کشورهای مختلف به این امر اذعان دارند. از مهمترین موشک‌های در اختیار سوریه می‌توان به موشک‌های «اسکاد» اشاره کرد.

همچنین ارتش سوریه دارای خودروهای زرهی متنوعی است که از نظر تعداد بسیار و همانند موشک‌های در اختیار این کشور توانایی بازدارندگی و تحقق توازن در ایجاد وحشت را دارند.

 

آغاز بحران

بحران سوریه بیش از دو سال پیش بر این کشور سایه افکند و خون ده‌ها هزار سوری را بر زمین ریخت و خرابی‌ها و ویرانی‌های زیادی بر جای گذاشت و میلیون‌ها نفر را آواره کرد. بی‌تردید در صف مقدم این درگیری خونین ارتش سوریه قرار دارد که خود را موظف می‌داند، برای مقابله با تصرف سوریه به دست گروه‌های مسلح تروریستی وارد میدان‌های نبرد شود.

در این راستا «سلیم حربا»، کارشناس امور استراتژیک و نظامی سوریه می‌گوید: «ارتش سوریه از آغاز بحران تاکنون مورد هدف بوده و با دشمنان مواجه شده است، به ویژه آنکه نوک پیکان حملات رسانه‌های مختلف بین المللی و منطقه‌ای ارتش سوریه است و در طول این دو سال همواره تلاش کرده‌اند، با انتشار اخبار دروغین، گمراه کننده، فریبنده شکاف‌هایی در میان نیروهای نظامی و ساختارهای آن به وجود آورند تا به اهداف مورد نظر خود دست یابند. افزون بر اینکه با پرداخت پول و مبالغ کلان و وعده‌های مالی و منصبی عناصر ارتش سوریه خریداری شوند. همچنین تلاش‌هایی صورت گرفت تا با بزرگ جلوه دادن این قضایا اینگونه جلوه دهند که ارتش سوریه انسجام و یکپارچگی خود را از دست داده و این جدایی‌های فردی و شخصی را بزرگ و پر شمار جلوه دهند، در حالی‌که چنین مواردی حالت‌های فردی است و بر وحدت، همبستگی، قدرت و عقیده ارتش سوریه تأثیرگذار نبوده است.

«الیاس فرحات»، سرهنگ بازنشسته ارتش سوریه نیز در این ارتباط به شبکه المنار گفت: ارتش سوریه در آغاز حوادث تلاش کرد تا بحران را مهار کند و در این راه تلاش‌های بسیاری برای جلوگیری از ورود افراد مسلح و سلاح به سوریه و نقل و انتقال آنها در مناطق مختلف انجام داد و در این راه شمار قابل توجهی از نیروهای خود را از دست داد و همچنین شماری نیز زخمی شدند. به گونه‌ای که در جریان کشتار منطقه «جسر الشغور» 200 نیروی امنیتی سوریه کشته شدند و پس از این قتل عام بود که ارتش سوریه سلاح را برای دفاع از خود به کار گرفت.

تاکتیک‌های جدید

از آنجا که درگیری‌های جاری در سوریه از هیچ قاعده و قانون خاص و شناخته شده نظامی پیروی نمی‌کند و بیشتر به جنگ‌های چریکی و خیابانی شبیه است نیروهای ارتش سوریه مجبور هستند تا خود را با واقعیت‌های جدید جاری در این عرصه سازگار کنند و از روش‌های جنگی متناسب با شرایط درگیری استفاده کنند.

سلیم حربا در ادامه می‌افزاید: ارتش سوریه برای مقابله با هرگونه تجاوز خارجی به ویژه از سوی اسرائیل آماده است، زیرا این رژیم یکی از منابع تهدید علیه سوریه در جریان بحران این کشور قلمداد می‌شود و در حالی‌که تا پیش از آغاز بحران 80 درصد از توانمندی‌های جنگی این ارتش برای رویارویی با اینگونه تجاوزها به کار گرفته می‌شد، امروزه ارتش سوریه این توان را صرف مبارزه با افراد مسلح و گروه‌های تروریستی می‌کند که در مناطق و شهرهای مختلف سوریه نفوذ کرده‌اند و مقابله با اقدامات تروریستی و حملات آنها هم اکنون مهمترین و اولین مأموریت ارتش سوریه است که با اقتدار انجام می‌شود.

یکی از سروان‌های ارتش سوریه که از فرماندهان میدانی جنگ منطقه «بابا عمرو» بوده در گفت‌وگو با شبکه المنار می‌گوید: ارتش سوریه تدارک و آمادگی‌های لازم برای مقابله با جنگ‌های خیابانی قبل از آغاز مرحله به دست گرفتن سلاح توسط معارضان صورت گرفته بود و پس از گذشت دو سال از مبارزه ارتش و بخش‌ها و گردان‌های مختلف آن به دلیل هزاران درگیری انجام شده تجارب بالایی را کسب کرده‌اند. وقتی می‌گویم ارتش سوریه خسته نمی‌شود و مناطق مختلف را بدون هرگونه خسارت یا با کمترین خسارت پاکسازی می‌کند و این امری اتفاقی یا تصادفی نیست. هم اکنون نزد ارتش سوریه بسیاری از مفاهیم جنگی متحول شده است.

او در ادامه می‌افزاید: برای مثال تصمیم گرفتیم به سربازان آموزش دهیم که در صورت نداشتن مهمات کافی در صورت در معرض محاصره واقع شدن چگونه مقاومت کنند. آنها همچنین چگونگی پاسداری از کوچه‌ها، خیابان‌ها و ساختمان‌ها به خصوص در مناطق ناامن فرا گرفته‌اند و به خوبی می‌دانند که چگونه در زمان درگیری سلامتی خود را حفظ کنند و گام‌هایشان را استوارتر از گذشته بردارند و پس از کسب تجارب بالا از گروه‌های جهادی تکفیری واهمه‌ای ندارند.

مرزهای باز

داده‌ها و اطلاعات ارائه شده از سوی رهبران سوریه حکایت از آن دارد که ترکیه نقش بارزی در تسلیح و آموزش گروه‌های تروریستی و افراد مسلح با پناه دادن به هزاران نفر از این معارضان در خاک کشور خود و همچنین باز گذاشتن مرزها جهت ورود افراد مسلح و قاچاق اموال و تجهیزات نظامی به داخل سوریه دارد.

فرحات تصریح می‌‌کند: طول مرزهای ترکیه و سوریه به حدود 800 کیلومتر می‌رسد که درحال حاضر به گذرگاه اصلی عبور گروه‌های مسلح تبدیل شده است. همچنین شماری از رژیم‌های عربی از جمله کشورهای عربی حوزه جنوبی خلیج فارس نیز از این گروه‌های تروریستی و افراد مسلح حمایت مالی و نظامی به عمل می‌آورند و پس از ارسال آنها به ترکیه و دیدن آموزش‌های نظامی لازم راهی سوریه می‌شوند.

ورود تسلیحات ادامه می‌یابد

فرحات تأکید می‌کند: تسلیح گروه‌های تروریستی و افراد مسلح از آغاز بحران سوریه آغاز شد، اگرچه تلاش شد عکس این موضوع اشاعه داده شود. گروه‌های معارض مسلح در سوریه هم اکنون به انواع سلاح‌ها و توپ‌ها و مواد منفجره مجهز هستند و انتقال این تجهیزات و سلاح‌ها برای اینکه به دست این گروه‌ها برسد، نیازی به هواپیما ندارند.

فرحات سخن رئیس ستاد ارتش روسیه را یادآور می‌شود که گفته بود، معارضان مسلح سوری به 40 موشک استینگر ضد هواپیما نیز دست یافته‌اند. اگرچه وزیر دفاع آمریکا در پاسخ به این اظهار نظر گفت که واشنگتن گروه‌های معارض مسلح سوری را به این سلاح‌ها مجهز نکرده است. بعد آشکار شد که رژیم‌های عربی گروه‌های معارض مسلح را به این سلاح‌ها مجهز کرده‌اند، موشک‌هایی که برای ساقط کردن برخی هواپیماها به کار می‌رود.

بر اساس اظهارات فرحات، افراد مسلح و گروه‌های تروریستی از کانال‌ها و فاضلاب‌هایی که دولت برای دفع فاضلاب و پس آب‌ها و بهبود شرایط بهداشتی و خدماتی و اجتماعی ایجاد کرده است، برای نقل و انتقال خود استفاده می‌کنند.

فرماندهی و نظارت

فرحات می‌گوید: سیستم و نظام حاکم بر ارتش سوریه با وجود گذشت بیش از دو سال از بحران همچنان مانند قبل به قوت خود اجرا می‌شود و رتبه بندی فرماندهان نظامی، گروه‌ها و گردان‌های ارتش همچنان به شکل سابق خویش جاری است.

او تأکید می‌کند: درست است که شماری از نیروهای ارتش از آن جدا شده‌اند، اما به نظر من آنها دارای اراده مبارزه و مقاومت نبودند و بالطبع در اقلیت هستند. هم اکنون اغلب افراد ارتش در پست‌ها و مناصب خویش به خدمت در ارتش و ادای وظیفه در قبال وطن خود ادامه می‌دهند و شمار جدا شدگان از ارتش براساس آخرین آمار و ارقام به بیش از 15 درصد از نیروی ارتش سوریه نمی‌رسد و فرماندهان اصلی هیچ گردان و گروهانی از ارتش جدا نشده‌اند، بلکه جدا شدگان افسران درجات و مراتب پایین‌تر هستند.

این سرهنگ بازنشسته ارتش سوریه می‌گوید: ارتش به طور کلی به منافع کشور آگاه است و به شکل حرفه‌ای آموزش دیده و تجهیز شده تا از وطن و منافع آن دفاع کند و اغلب پایبند به عقیده ملی و عربی ضد صهیونیستی هستند.

در همین راستا یکی از فرماندهان میدانی جنگ بابا عمرو نیز در ارتش سوریه می‌گوید: پس از گذشت دو سال از این جنگ آشکار شده است که چه کسی تجربه جنگی دارد، زیرا ارتش سوریه در ده‌ها جبهه و در مناطق مختلف جغرافیایی می‌جنگد و در برابر گروه‌های تروریستی و افراد مسلح مقاومت و همچنان کشور را در برابر سقوط حفظ می‌کند و این نشان می‌دهد که ارتش سوریه یکی از قدرتمندترین ارتش‌های جهان است و همچنان با وجود تمام حملات صورت گرفته علیه آن و ترور مهمترین فرماندهان آن باز لرزه بر جان دشمنان می‌اندازد و موجب وحشت در تمام آنها از جمله رژیم صهیونیستی می‌شود.

مقاومت و پیشروی/ابتکار عمل همچنان در دست ارتش است  

برای روشن‌تر شدن وضعیت میدانی در سوریه سلیم حربا، کارشناس امور استراتژیک و نظامی سوریه به شبکه المنار چنین می‌گوید: پس از گذشت دو سال واقعیتی که باید مورد تأکید قرار گیرد این است که طرح تروریستی - نظامی که قرار بود در سوریه به اجرا گذاشته شود، به طور کامل با شکست مواجه شده است و برای تروریست‌ها، سران و حامیان آنها فرصتی در سوریه برای تغییر موازنه قوا باقی نمانده و امکان تحرکات و اقدامات غیر منتظره و غافلگیر کننده وجود ندارد که بتواند ابتکار عمل را از ارتش بگیرد به ویژه آنکه دستاوردهای میدانی ارتش سوریه در حومه دمشق از «داریا» گرفته تا منطقه «غوطه شرقیه» با توجه به عملیات‌های کیفی و هدفمندی که به اجرا گذاشتند، بسیار چشمگیر بوده و ارتش هر روز تاکتیک‌های جدیدی را برای مقابله با گروه‌های تروریستی و افراد مسلح ابداع می‌کند.

فرحات تأکید می‌کند: ارتش سوریه توانسته ساختارهای اصلی نظام، اکثر گذرگاه‌های خارجی، مرزها و فرودگاه‌های مهم از جمله فرودگاه‌های دمشق، حلب و لاذقیه را حفظ کند که فرودگاه‌هایی بین المللی هستند و همچنین باید از بسیاری از پایگاه‌های هوایی نام برد که کنترل آنها همچنان در اختیار ارتش سوریه است. در این بین فقط شماری از فرودگاه‌های کوچک هستند که شمار آنها به 31 فرودگاه می‌رسد و عناصر مسلح بر برخی از آنها تسلط داشته و کنترل آنها را در اختیار دارند. این درحالی است که ارتش سوریه هنوز وارد روستاهایی نشده که افراد مسلح در آنها نفوذ کرده است.

عرصه‌های درگیری

منابع آگاه و کارشناسان امر در گفت‌وگو با شبکه المنار عرصه‌های درگیری بین ارتش سوریه با گروه‌های تروریستی و افراد مسلح را به شرح زیر تبیین و تشریح می‌کنند:

حلب

ارتش سوریه موفق شده است، بیش از نیمی از شهر حلب و همچنین مسیر حماه – حلب را پاکسازی کند. به طوریکه فرودگاه بین المللی حلب و مسیر منتهی به آن هم اکنون جزو مناطق امن حلب به شمار می‌آید.

هم اکنون درگیری‌ها در بخشی از حلب متمرکز شده که گروه جهادی تکفیری جبهه النصره بر آن سیطره داشته و کنترل آن را در اختیار دارد و همچنین بر بخش دیگری از مناطق نیز گروه تروریستی موسوم به «گردان التوحید» مسلط است که از جمله گروه‌های وابسته به جماعت اخوان المسلمین سوریه است. گروه‌های مسلح وابسته به «ارتش آزاد سوریه» نیز بر ریف‌های حلب تسلط دارند که دارای سازماندهی واحد و یکپارچه‌ای نیستند.

ادلب

مرکز این شهر به علاوه برخی از مناطق حومه آن در دست ارتش سوریه است، این در حالی‌ است که گروه‌های مسلح تروریستی در مناطق وسیعی از حومه شهر و برخی از شهرک‌ها همچون «معره النعمان» حضور دارند.

الرقه

الرقه شهری به دور از دمشق، مرکز سوریه به شمار می‌آید که در آن حوادث قابل ذکری رخ نداده است و پناهندگان به این شهر پناه می‌برند که تعداد آنها به حدود 100 هزار نفر می‌رسد. در این اواخر گروه‌های مسلح وابسته به ارتش آزاد سوریه و همچنین جبهه النصره به همراه پناهندگان به این شهر نفوذ کرده و مراکز اداری و دولتی آن را به اشغال خود درآورده‌اند.

الحسکه

مرکز استان الحسکه شهر القامشلی است که در حال حاضر کنترل آن در دست ارتش سوریه است و عناصر مسلح در مناطق روستایی و گذرگاه‌های مرزی هم مرز با ترکیه حضور دارند.

دیرالزور

مرکز این شهر در دست ارتش است و گروه‌های تروریستی مسلح در برخی از مناطق حومه دیر الزور مشاهده می‌شوند.

حماه

این شهر و اکثر روستاهایش تحت کنترل ارتش سوریه است، اما برخی از گروه‌های تروریستی مسلح در حوالی این شهر مستقر شده‌اند.

حمص

ارتش سوریه 75 درصد از این شهر را از وجود تروریست‌های مسلح پاکسازی کرده، اما برخی از مناطق شهر «الخالدیه» همچنان شاهد حضور گروه‌های مسلح است.

درعا

مرکز این شهر و بخش زیادی از این استان در دست ارتش سوریه است.

السویداء

تمام مناطق و شهرهای استان السویداء در دست ارتش سوریه است.

لاذقیه و طرطوس

کنترل اکثر مناطق و شهرهای این دو استان در دست ارتش سوریه است. تنها در برخی از مناطق واقع بین لاذقیه و ادلب گروه‌های تروریستی مسلح حضور دارند.

دمشق و حومه آن

حومه دمشق شاهد درگیری‌های بزرگ و جدی است که منطقه‌ای به مساحت حدود 20 هزار کیلومتر مربع و منطقه عملیاتی حدود 6 هزار کیلومتر مربع را دربرمی‌گیرد و شاهد پیشروی چشمگیر ارتش سوریه در آن است.

در تبیین و تشریح روند درگیری‌ها در حومه دمشق یکی از سروان‌های ارتش سوریه در گفت‌وگو با شبکه المنار گفت: درگیری‌های رخ داده در دمشق حاکی از کشته شدن بیش از 10 هزار فرد مسلح به ویژه در ماه‌های اخیر است. در حلب نیز ارقام کشته شدگان بالاست، چون اکثر کسانی‌که به گروه‌های تروریستی مستقر در این شهر ملحق شدند، افراد غیرنظامی بودند.

افق‌های پیشرو

به اعتقاد فرحات جنگ در سوریه طولانی خواهد بود، زیرا ترکیه همچنان کانون اصلی استقبال و پذیرش از افراد مسلح و آموزش دهنده آنها به شمار می‌آید و همچنان با جدیت برای اعزام افراد مسلح به سوریه تلاش و تاکید می‌کند.

او می‌افزاید: اگر اتفاق نظر سیاسی حاصل شود و آمریکا و روسیه به راه حلی مسالمت آمیز برای بحران سوریه دست یابند، احتمال پایان بحران و درگیری‌ها وجود دارد. اما تاکنون همچنان ترکیه در خط مقدم جنگ علیه سوریه قرار دارد و بالطبع شمار اندکی از این افراد مسلح از طریق‌ مرزهای لبنان و عراق که با سوریه مرز مشترک دارند، وارد سوریه می‌شوند که البته ارتش سوریه در موارد بیشماری ضمن درگیری با آنها مانع ورود آنها به داخل خاک سوریه شده است.

وی می‌گوید: اما اوضاع در مرزهای ترکیه متفاوت است. سوریه با ترکیه 800 کیلومتر مرزِ مشترک دارد که هم اکنون به طور کامل به روی گروه‌های تروریستی و افراد مسلح باز است و ترکیه برای آموزش این عناصر پایگاه‌های نظامی را در خاک خود ایجاد کرده است که آموزش آنها را کارشناسان غربی و آمریکایی و حتی صهیونیستی برعهده دارد و اگر آنکارا به این سیاست خود ادامه داده و آن را پایان ندهد، جنگ در سوریه طولانی خواهد بود.

فرحات می‌افزاید: جنگ در سوریه به اوج رسیده و در آن تمام خطوط قرمز زیر پا گذاشته شده است، اما ارتش سوریه همچنان کنترل اوضاع و امور را در دست دارد و شکست خوردن در بخشی خاص به معنای شکست خوردن در جنگ نیست. در جنگ همواره اولویت‌هایی وجود دارد که‌ از جمله آنها به کنترل راه‌های امدادرسانی و شهرهای اصلی است، سایر مناطق جغرافیایی نیز دارای محاسبات خاصی هستند و روزهای آینده درستی گزینه‌های انتخاب شده توسط ارتش سوریه را ثابت خواهد کرد.

چرا اسد سقوط نکرد

بخش دوم
چرا اسد سقوط نکرد/ جنگ فراگیر اقتصادی، سیاسی و رسانه‌ای جهانی علیه سوریه

«نظام و نهادها و دستگاه‌های سوریه صد در صد سوری هستند و نشانی از دخالت عوامل خارجی در آنها مشاهده نمی‌شود، به عبارتی هیچ یک از نهادها و دستگاه‌های حکومتی از عامل خارجی تأثیر نپذیرفته‌اند، چون اگر توسط عوامل خارجی تشکیل شده بودند، بدون تردید فرو می‌پاشیدند، چون ساخته و پرداخته دست‌های داخلی هستند، بنابراین هویت خود را حفظ کردند.»

خبرگزاری فارس: چرا اسد سقوط نکرد/ جنگ فراگیر اقتصادی، سیاسی و رسانه‌ای جهانی علیه سوریه

به گزارش خبرگزاری فارس، شبکه خبری «المنار» در پژوهشی مفصل و مشروح به قلم «صادق خنافر» و «حسین ملاح» به بررسی بحران سوریه می‌کند که بیش از دو سال است، توسط کشورهای غربی و شماری از رژیم‌های عربی بر مردم و نظام سوریه تحمیل شده است و تلاش می‌کند، به این سوال مهم پاسخ دهد که چرا با وجود تمام توطئه‌های طراحی شده و تلاش‌های صورت گرفته باز نظام در سوریه پا برجاست. در واقع به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که «چرا اسد سقوط نمی‌کند»؟

در بخش اول این مطلب به بررسی موقعیت سوریه در منطقه، جمعیت، ساختار سیاسی، اقتصادی، نظامی و اداری این کشور پرداختیم.

در این بخش یعنی بخش دوم از سلسله مباحث «چرا اسد سقوط نمی‌کند» به توانمندی‌های سوریه و نظام و نهادهای آن در اداره امور و مقابله با چالش‌های پیش رویش علی رغم تخریب زیرساخت‌ها و ساختارهای زیربنایی حیاتی‌اش خواهیم پرداخت، به خصوص اینکه نظام سوریه با تحریم‌ها و مجازات‌های عربی و غربی از ماه‌های اول بحران مواجه بوده است.

شاید یکی از حقایق تلخ درباره سوریه این باشد که این کشور درگیر بحران مسلحانه‌ای شده که مهمترین هدف آن از بین بردن زیرساخت‌های کشوری است که در تاریخ نوین عربی، اولین وحدت عربی را با مصر بنیان نهاد و به همراه این کشور با تجاوز سه جانبه رژیم صهیونیستی در سال 1956 مقابله کرد و با انقلاب آزادسازی الجزایر از استعمار فرانسه همراه بود و از آغاز نزاع فلسطینی - اسرائیلی رو در روی اشغالگران صهیونیستی ایستادگی کرد و تجلی مقاومت در قلب محور مقاومت به خصوص پس از خروج مصر از جمع کشورهای عربی پس از امضای معاهده کمپ دیوید با اسرائیل و تخریب برنامه‌ریزی شده عراق به شمار می‌آید.

سوریه .. نظام

بدون تردید فشاری که به سوریه و ارتش این کشور از دو سال پیش وارد شده و همچنان وارد می‌شود، باید از همان ماه‌های اول بحران منجر به سرنگونی نظام این کشور می‌شد، اما بیش از دو سال از این بحران می‌گذرد و نظام سوریه با وجود تمام توطئه‌ها و چالش‌ها همچنان پابرجاست.

از زمان آغاز بحران سوریه که با حوادث «درعا» در 15 مارس 2011 آغاز شد و تاکنون ادامه دارد، آشکار شده که اوضاع در سوریه به سمت بحران و تنش سازمان یافته و از پیش برنامه‌ریزی شده پیش می‌رود و با وجودی که رهبران این کشور به بر حق بودن برخی از خواسته‌ها و مطالبات تظاهرات کنندگان در آغاز بحران و وجود اشتباهاتی در سطح سیاسی اعتراف و اعلام کرده‌اند که آماده مذاکره و گفت‌وگو با معارضان و انجام تغییرات و اصلاحات را دارند، اما روند امور در این کشور همچون گلوله برفی شده که هرچه غلط می‌زند، بزرگ‌تر می‌شود و دامنه تخریب آن نیز افزایش یابد و این موضوع پس از پای گذاشتن طرف‌های خارجی چه منطقه‌ای و چه بین المللی به بحران و تاکید آنها بر قطع ارتباط سوریه با محور مقاومت نمود بیشتری پیدا کرد.

این وضعیت را چه نظام در سوریه و چه هم پیمانانش در منطقه و در عرصه بین المللی درک کرده و گزینه مقابله با چالش‌ها را بر تسلیم انتخاب کردند، اگرچه در این راه نظام سوریه در کناره مقابله با چالش‌ها، گام‌های اصلاحی متعددی نیز برداشت که از جمله آنها می‌توان به تصویب قانون جدید برگزاری انتخابات پارلمان و محلی اشاره کرد که برای نخستین بار معارضان نیز در آن شرکت کردند. اما این اقدامات رضایت طرف‌های معارض و طرف‌های منطقه‌ای و بین المللی حامی آنها را جلب نکرد، به همین دلیل این طرف‌ها با روی آوردن به رسانه‌ها، حملات رسانه‌ای و تبلیغاتی بی‌سابقه‌ای علیه نظام سوریه به راه انداختند تا در کنار آن فشارهای دیپلماتیک عربی و بین المللی را نیز آغاز کنند که بارزترین نمود این فشارها تعلیق عضویت سوریه در اتحادیة عرب و دادن کرسی این کشور در این اتحادیه به کمیته موسوم به «ائتلاف معارضان سوریه» بود، در حالی‌که روسیه و چین و اعضای «گروه بریکس» توانستند، با تلاش‌های صورت گرفته برای منزوی کردن سوریه در عرصه بین‌المللی مقابله کنند.

ساختار یکپارچه و منسجم .. مهمترین ویژگی سوریه

اگر سوریه دارای ساختار سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی یکپارچه و منسجمی نبود - علی رغم وجود برخی شکاف‌ها در آن – هیچ‌گاه نمی‌توانست در برابر این فشارها مقاومت کند.

در این ارتباط «خلف المفتاح»، معاون وزیر اطلاع رسانی سوریه در گفت‌وگو با شبکه المنار می‌گوید: «نظام و نهادها و دستگاه‌های آن در سوریه صد در صد سوری هستند و نشانی از دخالت عوامل خارجی در آنها مشاهده نمی‌شود، به عبارتی هیچ یک از نهادها و دستگاه‌های حکومتی از عامل خارجی تأثیر نپذیرفته‌اند، چون اگر توسط عوامل خارجی تشکیل شده بودند، بدون تردید فرو می‌پاشیدند، چون ساخته و پرداخته دست‌های داخلی هستند، بنابراین هویت خود را حفظ کردند».

مفتاح تأکید می‌کند: «رهبران سوریه توانستند بازی سیاسی و بحران جاری در کشور را با حکمت و تدبیر بالا مدیریت کنند و ثبات روانی بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه و توانمندی‌های وی در دادن ارزش بیش از پیش به عوامل نظامی و اجتماعی و در کنار اقتدار وی جهت تسلط بر بازی‌های بین المللی و منطقه‌ای موجب شد تا وی بتواند، حمایت‌های منطقه‌ای و بین المللی را به طرف خود جلب و به سود خود بسیج کند و به این طریق با ایجاد نوعی توازن میان دشمنان و دوستان سوریه در عرصه بین المللی و منطقه‌ای و داخلی نظام سوریه را از سقوط نجات داد.

مهمترین عواملی که کمک کرد تا سوریه در برابر این بحران مقاومت کند، را می‌توان در موارد زیر ملاحظه کرد:

- درک این نکته که چگونه و به چه طرفی در خارج باید تکیه شود.

- ندادن اجازه به اجرای توطئه‌های خارجی و افشای آنها پس از هر بار ناکام ساختن و شکست دادن آنها.

- شخصیت بشار اسد که شخصیتی منفوری نیست.

- راه حل‌های جایگزین ارائه شده توسط طرف‌های خارجی راه‌ حل‌هایی معقول و منطقی و منطبق با خواسته‌ها و مطالبات مردم سوریه نبودند.

- انسجام و یکپارچگی ساختار نظامی، سیاسی و اقتصادی.

- محبوبیت گسترده نظام و حفظ جایگاه و موقعیت خود در میان مردم سوریه بر اساس آمارها و گزارش‌های غربی و عربی.

 

سوریه .. اقتصاد

سوریه صرف نظر از رویارویی با عناصر مسلح وارد رویارویی دیگری نیز شده است که از نظر شدت و اهمیت کمتر از مبارزه جاری علیه عناصر مسلح نیست. این رویارویی شامل مقابله با تحریم های اقتصادی غربی و عربی علیه کشور سوریه و تلاش برای حفظ استمرار حرکت چرخه اقتصاد و تأمین منابع مالی و خدمت رسانی در بخش‌های پزشکی، برق، انرژی و ... به شهروندان سوری است.

علی رغم تحریم‌ها و تشدید فشارها نظام سوریه طی دو سالی که از بحران این کشور می‌گذرد، موفق شده تا از طریق تکیه بر سیاست خارجی گرایش به شرق‌ و استفاده از تجارب، امور کشور را اداره کرده و آن را پیش ببرد، اگرچه در این بین روند مهاجرت به داخل و خارج کشور افزایش یافته است. همچنین دستگاه‌ها و نهادهای دولتی با وجود خسارت‌های گسترده وارد شده به زیرساخت‌ها و ساختارهای حیاتی کشور از ایستگاه‌های تولید برق گرفته تا پالایشگاه‌های نفت و شبکه راه‌ها و ارتباطات با این حال امور کشور را اداره کنند و نظام ثبات پولی و مالی خود را حفظ کند.

میان سیاست در‌های باز و خودکفایی

تا پیش از سال 2000 میلادی سوریه برای دهه‌های طولانی بر سیاست اقتصادی تکیه می‌کرد که دولت محور اصلی آن را تشکیل می‌داد. رهبران سوریه از زمان حاکمیت «حافظ اسد»، رئیس جمهور فقید سوریه اقتصاد کشور را وابسته به کمک‌های غربی و یا آنچه نظام سرمایه‌داری نامیده می‌شود، مرتبط نساخته و به این کمک‌ها تکیه نکردند، بلکه در بخش کشاورزی و نفت و تا حدودی صنعت سیاست خودکفایی را در پیش گرفتند و وارد کردن محصولات و کالاها از خارج را کاهش داده به جای آن به تولید داخلی اولویت دادند.

اما سوریه پس از سال 2000 میلادی به خصوص تا چند سال قبل از آغاز بحران به سیاست در‌های باز اقتصادی به روی کشورهای همجوارش از ایران گرفته تا عراق و ترکیه و حتی کشورهای خلیج فارس و گروه بریکس و کشورهای آمریکای جنوبی و برخی از کشورهای اروپایی روی آورد و توافقنامه‌هایی را با آنها امضا کرد، بی‌آنکه اقتصاد سوریه را وابسته به اقتصاد غرب و معیارهای حاکم بر آن کند.

تنوع و تولید 

در همین راستا «حیان سلیمان»، معاون وزیر اقتصاد سوریه در گفت‌وگو با شبکه المنار تاکید می‌کند که «اقتصاد سوریه دارای ساختار و ماهیتی متنوع و مولد است و سوریه از جمله کشورهایی به شمار می‌آید که دارای کمترین بدهکاری است و با کشورهایی همچون روسیه، چین و ایران دارای روابط متوازن است. این امر باعث شده تا بتواند با بحران کنونی خود رو در رو شود که دارای تأثیرات و بازتاب‌های بسیار، اما کمتر از حد انتظار است».

سلیمان در ادامه می‌افزاید: با وجود دو سال بحران در سوریه هیچ موسسه یا نهادی اقتصادی یافت نمی‌شود که پرداخت حقوق کارمندانش به تأخیر افتاده باشد و دلیل این امر افزایش بودجه سال 2013 نسبت به سال پیش از آن یعنی 2012 و حتی سال‌های قبل از آن است. دولت سوریه همچنین دارای ذخایر نقدینگی و پولی کافی است و هم اکنون برنامه ‌ریزی‌های ما بر سازگاری و همراهی ایجابی با شرایط حاکم بر کشور و مقابله با توطئه‌ها و جنگ واقعی است. روابط اقتصادی سوریه با برخی کشورهای عربی همچنان ادامه دارد، اما این روابط با ایران، روسیه و چین و سایر کشورهای دوست عمیق‌تر است.

خودکفایی

بالطبع این سیاست در بطن خود هم دارای نکات منفی و هم دارای نکات مثبت است. اما اجرای آن در سوریه موجب شکل گیری ساختارهای اقتصادی و نظامی شده که مشابه ساختارهای موجود در برخی از کشورهای نفت‌خیز نیست.

درباره این موضوع «خالد العبود»، معاون رئیس مجلس سوریه به شبکه المنار چنین می‌‌گوید: «رابطة مردم سوریه با رأس هرم حکومتی اگر با رابطه ملل منطقه با رهبرانش مقایسه شود، رابطه‌ای مقبول و پذیرفته است».

وی می‌افزاید:‌ «اما در خصوص نهادها و دستگاه‌های حکومتی و دولتی برای مثال در سطح اقتصادی علی رغم تحریمی که علیه سوریه اعمال شده و طی دهه‌های گذشته همواره شاهد فشارهایی بوده، باید گفت که سوریه در اقتصاد، کشاورزی و صنعت کشوری خودکفا به شمار می‌آید و از این حیث می‌تواند مدعی شود که کشوری خودکفاست و من معتقدم سوریه تنها کشور خودکفا در سطح منطقه به شمار می‌آید.

صنعت .. تخریب و سرقت

در عرصه صنعت سوریه به طور گسترده و به شکلی اساسی بر کارخانجات داخلی خود متکی است. شهر حلب، در شمال سوریه ستون اقتصادی این کشور تلقی شده و پایتخت دوم سوریه به شمار می‌آید، زیرا کانون فعالیت‌های اقتصادی و مالی و صنعتی این کشور است.

نکته قابل توجه اینکه شهری با جمعیت یک و نیم میلیون نفر که برای مدت‌های طولانی به دور از هرگونه حوادث تلخ و خشونت آمیز بوده، تابستان گذشته مورد حمله برنامه ریزی شده هزاران افراد مسلح برای سیطره بر آن قرار می‌گیرد، اما مقاومت می‌کند و در این میان ارتش سوریه نقش کلیدی را در مقابله با این گروه‌ها ایفا می‌کنند.

برآوردهای سوری نشان می‌دهد، نفوذ افراد مسلح به این شهر در پی عملیات اطلاعاتی انجام شد که حکومت ترکیه هماهنگ کننده آن بود.

«حیان سلیمان»، کارشناس امور اقتصادی سوریه در گفت‌وگو با سایت المنار چنین می‌گوید: «رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه تلاش می‌کند، مراکز و تأسیسات سوریه را تخریب کند و به ویژه خطوط تولیدی صنایع سوریه را سرقت کند که با صنایع ترکیه رقابت می‌کنند، خطوط تولیدی مانند ریسندگی و بافندگی، مواد غذایی، پزشکی و کارخانه‌های سیمان که در عمل مشاهده کردیم، پس از انتقال به ترکیه به قیمتی بسیار ارزان و بی‌ارزش فروخته شدند».

او می‌افزاید: «سوریه در طول تاریخ خود در معرض دو سرقت آشکار قرار گرفت، اولی در سال 1865 که طی آن عثمانی‌ها اقدام به انتقال تمامی حرفه‌ها و مشاغل این کشور به آستانه کردند و دومی غارت و چپاول مردم در سال 2012 که به دستور نخست وزیر ترکیه و حزب عدالت و توسعه این کشور رخ داد و طی آن حکومت ترکیه به گروه‌های تروریستی و افراد مسلح دستور داد، تمام صنایع سوریه را به استانبول منتقل کنند.

به گفته سلیمان، این سرقت و غارت و چپاول تنها صنایع سوریه را دربر نمی‌گیرد، بلکه آنها به اقتصاد ملی این کشور نیز خسارت زدند و در این ارتباط به اقدام این گروه‌ها در سرقت از چاهای نفت سوریه و آتش زدن آنها و وارد آوردن زیان‌های محیط زیستی و انسانی و غارت سیلوهای گندم و قطع درختان زیتون و سرقت کالاهای موجود در انبارها اشاره کرد.

وی در پاسخ به این سوال که آیا ترکیه از این مسأله آگاهی داشت یا خیر می‌گوید: «زمانی‌که ماشین آلات این کارنجات از طریق گذرگاه باب الهوی در مرزهای ترکیه وارد خاک این کشور می‌شدند، توسط دوربین ضبط و ثبت شده است و اینها همه ماشین آلات و تجهیزاتی بودند که فقط با کامیون‌های بزرگ باربری امکان جابه جایی و انتقال آنها وجود دارد و انتقال آنها فقط از طریق گذرگاه‌های مرزی مشخص امکان پذیر است».

سلیمان ادامه می‌دهد: «عملیات سرقت فقط شامل بخش صنعتی نمی‌شود، بلکه شامل تمامی عرصه‌های اقتصادی دیگر نیز می‌شود و خسارت‌های مادی آن صرف نظر از خسارت‌های روحی و انسانی بیش از 300 میلیارد لیره سوری برآورد شده است».

رسانه .. چالش‌ها و رویارویی

بدون تردید رسانه‌ها یکی از دلایل اصلی تداوم بحران سوریه و رسیدن آن به مرحله کنونی هستند. به طوریکه از بیش از 200 موسسه رسانه‌ای عربی و بین المللی در جنگ سوریه به عنوان ابزار جنگی استفاده شد، به همین دلیل طبیعی بود که در موازنه‌ها اختلال بزرگی به وجود آید، به خصوص آنکه برخی کشورها برای تاسیس امپراتوری رسانه‌ای خود میلیاردها دلار هزینه کرده بودند.

به همین دلیل رسانه‌های سوریه چه شنیداری و چه دیداری و الکترونیکی اوایل بحران با مشکلات و چالش‌هایی مواجه شدند، چون خود را در جنگی نابرابر می‌دیدند، اما با گذشت زمان آنها توانستند، این مشکلات و چالش‌ها را از پیش رو بردارند و فاصله خود در پوشش رسانه‌ای را با رسانه‌های رقیب از بین ببرند.

بعد از بحران .. رسانه‌های مختلف

«خلف المفتاح»، معاون وزیر اطلاع رسانی سوریه تأکید می‌کند: «سوریه وارد جنگ رسانه‌ای بی‌سابقه‌ای شده است. رسانه‌های غربی و برخی از رسانه‌های عربی وارد عرصه خبرسازی‌های گمراه کننده‌ای شده بودند که رسانه‌های رسمی در ابتدا یا از آن غافل شده‌ یا تا آن زمان در آن ورود نکرده بودند. اما رسانه‌های رسمی توانستند، با از بین بردن شکاف‌ها بار دیگر به پا خیزند و با بحران سازگار شوند و اخبار واقعی و حقایق را به مردم سوریه و دیگر ملل جهان منتقل کنند».

او تأکید می‌کند: «رسانه‌های سوری علی رغم آنکه خود را در جنگی نابرابر ملاحظه می‌کنند، اما از طریق ارتباط با واقعیت‌ها توانسته‌اند، تأثیرگذار خود را حفظ کنند و نظر بخش زیادی از مردم را جلب کنند».

مفتاح در ادامه به نقش رسانه‌های مقاومت، فعالان در عرصه رسانه، روشنفکران و نویسندگان عرب اشاره می‌کند که در روشنگری افکار عمومی نقش ایفا کرده و با تبلیغات بین المللی مقابله و تلاش کردند تا بر افکار عمومی مردم جهان تأثیر بگذارند و در اتخاذ تصمیم‌ها در سطح منطقه‌ای و بین المللی موفق عمل کنند. همچنین ضروری است که از نقش شبکه‌های اجتماعی و ارتش الکترونیکی سوریه نیز غافل نشویم. 

به گفته مفتاح جنگ سوریه جنگ میان مقاومت، نیروهای سلطه‌گر و هر طرف و فردی است که می‌توانند در بحران تأثیرگذار باشد.

وی افزود: درگیری در بعد فکری امر مهمی است، داشتن آگاهی درباره چنین جنگی و ابعاد آن می‌تواند در کوتاه کردن راه نقش داشته باشد.

نقش رسانه‌های سوری در این مرحله اطلاع رسانی و آگاهی دادن به مراکز تصمیم گیری در جهان عرب و غرب است، به همین دلیل است که مشاهده می‌کنیم، با پخش برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای سوری از ماهواره‌های عربی و اروپایی ممانعت به عمل آمد و حملات گسترده‌ای علیه فعالان در بخش رسانه‌ای انجام شد و تعدادی از کادرهای رسانه‌ای هدف قرار گرفتند، به طوریکه حتی در مقر تلویزیون سوریه انفجار صورت گرفت.

 

سوریه علی رغم گستردگی حملات در تمامی عرصه‌ها توانست مقاومت کند و سقوط نکند، زیرا این کشور با بقیه کشورها تفاوت بسیار دارد و آنچه در این کشور رخ می‌دهد با سایر کشورها تفاوت دارد.

انقلاب کمونیستی روسیه دو ماه طول کشید.

انقلاب لیبرالی فرانسه سه هفته طول کشید.

انقلاب ایران 6 ماه طول کشید.

و آنچه که بهار عربی نامیده می شود:

تونس 15 روز

مصر دو ماه

لیبی 10 ماه

یمن یک سال

اما سوریه ثابت قدم است.

ادامه دارد..