9 دی 88

9 دی 88 سرآغاز فصلی نو در تاریخ معاصر ایران اسلامی

9 دی 88

9 دی 88 سرآغاز فصلی نو در تاریخ معاصر ایران اسلامی

اعتقاداتتان را چند می فروشید؟

بسم الله ...

مقیم لندن بود، 
تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود 
و کرایه را می پردازد. 
راننده بقیه پول را که برمی گرداند 
20 سنت اضافه تر می دهد ! 

می گفت: 
چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم 
که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه؟ 

آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم 
و گفتم آقا این را زیاد دادی ... 


گذشت و به مقصد رسیدیم. 
موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت 
آقا از شما ممنونم. 
پرسیدم بابت چی؟ 
گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم 
اما هنوز کمی مردد بودم. 
وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم. 
با خودم شرط کردم 
اگر بیست سنت را پس دادید بیایم. 
فردا خدمت می رسیم ! 

تعریف می کرد: 
تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد. 
من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم !! 

نظرات 1 + ارسال نظر
مینا پنج‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 23:11 http://www.ir90.in/add

سلام
خوبی - وبلاگ باحالی داری - حتما خیلی زحمت کشیدی
حیف که بازدیدت کم باشه - می تونی برای بالا بردن امار بازدید وبلاگت تبادل لینک کنید با سایت
www.ir90.in/add

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد