9 دی 88

9 دی 88 سرآغاز فصلی نو در تاریخ معاصر ایران اسلامی

9 دی 88

9 دی 88 سرآغاز فصلی نو در تاریخ معاصر ایران اسلامی

کاریکاتور: حامیان ملت سوریه!



طرح از: محمد علی رجبی

معتضد: کلهر مزخرف می گوید؛ ناصرالدین شاه شلوار چسبان باله را به


آقای کلهر گاهی اوقات قاطی می کند و حرفهایی می زند که سندیت تاریخی ندارد. من با کلهر دوست هستم اما در تاریخ با پدرم هم شوخی ندارم. این مزخرفات به هیچ عنوان درست نیست.

 
به گزارش عصر امروز این ها بخشهایی از واکنش خسرو معتضد استاد تاریخ معاصر به اظهار نظر عجیب کلهر در مجله جنجالی "خاتون" بود که مدعی شده بود: ناصرالدین شاه رنگ مشکی چادر را به ایران آورده است.
 
این استاد برجسته تاریخ معاصر با رد این اظهارات کلهر تصریح کرد: بر خلاف گفته آقای کلهر ناصرالدین شاه زمانی که به اروپا رفت شلوار باله را آورد ، شلواری که چسبان و بسیار زننده است. ماجرا از این قرار بوده که ناصرالدین شاه روزی در سن پترزبورگ قدم می زند این شلوارها را در پای زنان دید خوشش آمد و گفت می خواهم اینها را به ایران ببرم .
 
خسرو معتضد درباره پوشش چادر زنان ایرانی نیز گفت: از دوران هخامنشیان چادر در ایران بوده است . خانمها به خاطر آب و هوای بد شوش و چند ناحیه دیگر حجاب داشتند. خانمها که در طبقات بالا بوده اند با تخت روان می رفتند و بالای این تخت روان یک پارچه ای بوده است به رنگ مشکی که به آن چادر می گفتند و رنگ آن مشکی بوده است . پس چادر ربطی به اعراب ندارد این که بگوئیم چادر را اعراب به ایران آوردند. مردهای ایران نیز به دلیل هوای گرم در تابستان و هوای سرد کردستان کلاه سرشان می گذاشتند .
 
وی افزود: از زمان دولت صفویان چادر و چاقچور که تمام صورت را می پوشاند در ایران متداول شد و هیچ کدام ربطی به اسلام ندارد زیرا اسلام قرص صورت و کفین زن را آزاد گذاشته است
 
مولف کتاب "کمیته مجازات" افزود: این حرفهایی که بعضی از افراد می زنند اصلا صحت ندارد ناصرالدین شاه قصد عیاشی داشت و در کلام یکی از همراهان ناصرالدین شاه این حرف منعکس شده است. ناصرالدین شاه ۱۰ تا ملازم در رکاب داشته است که روز به روز وقایع را می نوشتندو اظهار نظری در این حد چیزی نیست که مخفی بماند و این آقایان باید پاسخگو باشند که کجا چنین چیزی نوشته شده است
 
معتضد ادامه داد: آن حکایتی که آقای کلهر به آن اشاره کرده در واقع مربوط می شود به یکی از سفرهای ناصرالدین شاه به فرنگ که در یکی از برنامه های شبانه چند دختر جوان با لباس های بسیار زننده در مقابل چشمان وی شروع به رقاصی می کنند و ناصرالدین شاه که از آنها خوشش آمده بود دستور می دهد همه آنان خریداری و به ایران منتقل شوند. بعد که به شاه توضیح می دهند چنین کاری امکان پذیر نیست ناصر الدین شاه دستور می دهد نمونه شلوارهایی که دختران در مراسم رقص به پا داشتند خریداری و به عنوان سوغات به ایران برده شود. و بعدها نیز دستور داد زنان دربار و غیره آن شلوار ها را به پا کنند.

کد خبر:99169 -

در سوریه چه می‌گذرد


مسعود شفیعی‌کیا

"بشار اسد" پایدارتر از "مرحوم حافظ اسد"

"بشار اسد" در سال های گذشته نشان داده است که در جبهه پایداری نه تنها از پدر مرحومش "حافظ اسد" چیزی کم نگذاشته بلکه در مراحل حساس و جدی مثل آنچه که امروز در سوریه می گذرد، حتَی از پدر پابرجا تر و مقاوم تر است.

مرحوم حافظ اسد با وجود اینکه از حمایت های خود از مقاومت در مدَت زمامداری‌اش دریغ نمی کرد ولی درطرح سازش "اسلو" که در غوغاسالاری اولین هجوم غرب وناتو به فرماندهی بوش پدر به عراق صورت گرفت، با آن همراه شد و نظرات غربی ها و امریکایی ها را تا حدودی برآورده کرد و در اواخر عمر که با بیماری ناعلاجی دست و پنجه نرم می کرد، وقتی که فرزندش "باصل اسد" را که قرار بود جانشین وی شود، در تصادفی مشکوک از دست داد و جانشین خود را "بشار" که از صحنه سیاست دور و مشغول تحصیل در رشته چشم پزشکی بود قرار داد، تحت فشارهای قدرت ها بار دیگر به طرح سازش آمریکایی اسرائیلی تن داد ولی ما در کارنامه چندساله بشار اسد بیشتر عدم همراهی با سازشکاران و حمایت از مقاومت را تحت هر شرایطی شاهد هستیم که طرح فتنه انگیز ترور "رفیق حریری" و اتهام زنی به آن کشور و اخراج ارتش سوریه از لبنان نیز نشان دهنده‌ی انتقام و خشم مزدوران صهیونیست از وی است.

عزم جدی دشمن در براندازی دولت "بشاراسد"

اوایل سال، روزنامه "صباح" ترکیه وابسته به جناح "رجب طیّب اردوغان" با درج مطلب محرمانه ای مبنی بر سفر سرَی رئیس سازمان سیا به ترکیه و ملاقاتش با مسئولان ستاد ارتش و سازمان اطلاعات تحت سلطه لائی‌کهای آنجا، ابعاد تازه ای از دسیسه غرب در سوریه را فاش کرد؛ به گزارش ایرنا "صباح با عنوان اینکه در این دیدارها مهم‌ترین موضوعات، روند امور در لیبی و سوریه بوده است، اضافه کرد: رییس سیا تحولات لیبی را 'بحران' و تحولات سوریه را ' آستانه دوران حساس' ارزیابی کرد و در این دیدارها موضوع تغییر رژیم در سوریه، حفظ جان 'بشار اسد' و اعضای خانواده وی و ایجاد موازنه ای بین قدرت حاکم و مخالفان اهل سنت در سوریه مورد بحث قرار گرفت. » (6/2/90) این خبر در آن زمان گویای جدی بودن آمریکا در براندازی دولت "بشار اسد" و ایجاد شرایطی در سوریه مانند شرایط لیبی و نهایتاً تقسیم آن کشور بوده است.

حمله به سوریه؛ ضلع سوَم و پل لجستیک مقاومت

سفر رئیس جمهور در سال گذشته به دمشق و شکل گیری پیمان سه جانبه‌ی "احمدی نژاد، اسد، نصرالله" برای  تحکیم مقاومت، نشانه پایبندی بشار اسد به حمایت از مقاومت بوده است.

و اکنون استکبار غرب و منافقین امَت پس از گذشت چهار ماه از ضد حمله خود به بیداری اسلامی که بخش مهمی از آن را در سوریه دنبال می کنند، به مرحله سخت این نبرد رسیده و با حمله همه جانبه این حلقه استراتژیک مقاومت و پل تدارکاتی آن را برای به محاصره در آوردن مقاومت لبنان و فلسطین نشانه گرفته اند.

تحرکات مشکوک ماه‌های گذشته چون مصادره کشتی های ایرانی حامل تجهیزات مجاز نظامی که سوریه خریداری کرده بود توسط قبرس -که با انفجار آن، محموله دولت قبرس به بحران دچار شده- و یا فرود اجباری چند هواپیمای باری کشورمان که به مقصد سوریه حرکت می کرد، توسط ارتش لائیک ترکیه و بازرسی آنها در ابتدای سال جاری که رسانه ها از آن خبر دادند، سناریویی از پیش طراحی شده را خبر می دهد.

ولی عبور اولین ناوگان دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از تنگه سوئز و پهلو گرفتن آن در بندر لاذقیه سوریه پس از سقوط فرعون مصر با تدبیر مقتدرانه فرمانده کلَ قوا، پیامی واضع و روشن از هم‌پیمانی ایران اسلامی با  سوریه در حمایت از مقاومت اسلامی بود، هرچند که دشمنان برای به انفعال کشیدن ایران و ترساندن مسئولان جمهوری اسلامی از حمایت دولت اسد به جنگ رسانه ای علیه ایران روی آورده و با محمل بافی هایی چون شایعه حضور نیروهای ایرانی در سرکوب اغتشاشگران  چون گزارش کذب کمیساریای پناهندگان سازمان ملل مبنی بر دست داشتن ایران و حزب الله در کشتار نظامیان سوری که حاضر به درگیری با شورشیان نیستند (العربیه 15/5/90) و امثال آن و از طرف دیگر با تظاهراتی ضد ایرانی در شهرهای آشوب زده و حتَی آتش کشیدن پرچم های ایران به تحریک "سعد حریری" و شعار "لا حزب الله و لا ایران" بر این جو روانی افزودند ولی رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات رسمی در سالگرد امام راحل با اعلام عدم حمایت از حرکاتی که مورد تأیید آمریکاست و در مبعث با رونمایی از سیاست مستکبرین در منطقه حمایت تلویحی ایران از سوریه را آشکار کردند و رئیس جمهور نیز در سفر خود به ترکیه در نشست خبری با حمایت از اسد آمریکا را از دخالت در سوریه بر حذر داشت.

ورود مستقیم آمریکا در فتنه سوریه

مقام‌های آمریکایی و اروپایی که از تحولات بیداری اسلامی منافع استکباری‌اشان به شدت به خطر افتاده در کنار دخالت های اطلاعاتی و تفرقه انگیز در انقلاب های منطقه که ترور فرمانده نظامی انقلابیون لیبی نمونه ای از آن است، اکنون در سوریه بی پرده وارد شده و آشکارا از براندازی دولت اسد می گویند.

آمریکا با دلالی و نقش آفرینی "داود اوغلو" وزیر خارجه ترکیه بر آن بود که با بازپس گیری "جولان اشغالی" از رژیم صهیونیستی وبازگرداندن آن به سوریه، اسد را مجاب کند تا از حمایت مقاومت و ایران دست بردارد ولی با ناکامی آن، به سیاست قهری رو آورده است.

وزیر خارجه امریکا با اعلام موضع رسمی دولتش گفت: «دیگر زمان رفتن بشار اسد فرا رسیده است و آمریکا از ماندن او در صحنه قدرت حمایت نمی‌کند.» و "رابرت فورد" سفیر آمریکا  در سوریه با خودروی شخصی خود به "حماة" یکی از مراکز اصلی درگیری ها رفته و مورد استقبال شورشیان قرار گرفت و چند روز گذشته با "اوباما" در کاخ سفید ملاقات کاری داشته و به گزارش رویترز به دعوت "هیلاری کلینتون" تمام سران مخالفان  دولت اسد با حضور فورد مهمان وزیر خارجه آمریکا بوده و راه‌های سرنگونی دولت دمشق را بررسی کردند. (خبرگزاری فارس 11/5/90)

"جنگ احزاب" غرب علیه دمشق

از شواهد زیر می توان به جنگ احزاب مستکبران برای تسخیر و انهدام زیرساخت های این کشور استراتژیک اذعان کرد که برخی از آنها عبارتند از:

1 - فشارهای اتحادیه اروپا و تهدید به تحریم های جدید دولت اسد در شورای امنیت که تاکنون چین و روسیه مانع آن بوده اند و حتَی تهدید نظامی "ویلیام هیگ" وزیر خارجه انگلیس علیه اسد (خبرگزاری مهر به نقل از العربیة 10/5/90) و به تبع آن شرارت نفوذی های وارد شده از اردن و ملیشیای حریری و عوامل "خدَام" عنصر اخراجی از دولت اسد و گروهک القاعده .

2 - بیانیه "شورای همکاری خلیج فارس" و تهدید "سپر جزیره" با همکاری اردن در حمله به سوریه (العربیه – 15/5/90) به گزارش روزنامه "الأنباء" شورای همکاری اوضاع سوریه را نگران کننده و تاسف بار خواند و اعلام کرد که اگر سوریه فوراً این قتل عام را متوقف نکند با دخالت نظامی روبرو خواهد شد.

این سخنان در حالی مطرح می شود که مرکل صدر اعظم آلمان نیز اعلام کرده بود که با ملک عبد الله پادشاه سعودی دیدار داشته و او حمله نظامی علیه سوریه را تایید کرده است. (بی‌باک 16/5/90)

3 - پایگاه نهرین‌نت در مطلبی در مورد سوریه آورده است: افسران دستگاه‌های اطلاعاتی امریکا تحت نظارت جفری فلتمن معاون وزیر امور خارجه امریکا با مقامات قطری و سعودی، نشست‌هایی در دوحه، قاهره و لندن برگزار کرده اند.

این پایگاه افزود: در این نشست‌ها توافق شده است که فضای سیاسی کشورهای عربی را آماده حمله رسانه ای و سیاسی علیه حکومت بشار اسد کنند و با انتشار گزارش‌هایی از دیدگاه‌های مخالفان سوری، آن را خوراک خبری رسانه های آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و آلمانی در مورد تحولات سوریه قرار دهند.

پایگاه مذکور می‌افزاید: هدف از طرح امریکا که افسران اطلاعاتی امریکایی و غربی مجری آن هستند، سقوط نظام سوریه است.

این طرح چند مرحله ای است که یکی از آنها حمله رسانه ای علیه سوریه و مرحله بعدی برگزاری نشست‌های منطقه ای علیه این کشور و مرحله آخر دخالت سازمان ملل متحد است.

این پایگاه نوشت: امریکا و انگلیس از اینکه نظام سوریه توانسته است نا آرامی‌ها را کنترل کند، سخت نگران هستند، زیرا آنها امیدوار بودند که مخالفان بتوانند همانند لیبی کنترل حداقل یک شهر را در دست بگیرند. (مهر 17/5/90)

4 - "رجب طیَب اردوغان" نخست وزیر ترکیه با نادیده گرفتن جنایت‌هایی که در بحرین، لیبی و یمن می شود، با ادعای لبریز شدن صبرش به دولت اسد هشدار داد که سخن مردم را بشنود! و چون سران کشورهای مرتجع و مستکبر عربی به سرکردگی عربستان در زمین آمریکا و اسرائیل بازی کرده و برای زمینه چینی اقدام بین المللی و حمله ای چون حمله ناتو به لیبی بر جنگ روانی همه جانبه می دمد. (مهر 15/5/90) و "اوغلو" وزیر خارجه آن کشور نیز پیام رسان تهدید و تطمیع امریکا به اسد است.

5 - دعوت فتنه گران شکست خورده سبز توسط سران خارج نشینشان برای سردادن شعار علیه "اسد" در راهپیمایی قدس امسال. (بالاترین 17/5/90)

6- سرکرده جدید القاعده "الظواهری" به جای انتقام از قتل ساختگی خلف خود "بن لادن"، برای سرنگونی دولت اسد، القاعده را فراخوان کرده و هم‌صدا با کاخ سفید ابراز امیدواری کرد که بتواند سهمی در براندازی آن نظام داشته باشد. (خبرگزاری فارس 10/5/90) و مهدورالدَم اعلام شدن اسد از طرف مفتیان وهابی و جواز ترور وی (مهر 16/5/90 )، که همه اینها گویای جنگ احزاب بر علیه این حلقه مقاومت است.

نفوذ در طوائف سوریه آخرین برگ برنده امریکا

روزنامه پرتیراژ "نیویورک تایمز" که منعکس کننده نظرات لابی هیأت حاکمه آمریکاست در روزهای اخیر پرده از دسیسه جدید زمامداران کاخ سفید کنار زد و به گزارش فارس:

«نیویورک تایمز برای خالی کردن اطراف بشار اسد از حامیان وی، پیشنهاد کرد که علوی‌هایی که 12 درصد ساکنان سوریه هستند و تاکنون پشت سر نظام سوریه ایستاده‌اند، باید متقاعد شوند که اگر بخواهند می‌توانند علیه اسد کودتا کنند و نظام وی را سرنگون کنند.

نیویورک تایمز در حالی ادعا می‌کند که فقط علوی‌ها حامی اسد هستند، که تاکنون ده‌ها هزار سوری (با مذاهب مختلف) در شهرهای مختلف سوریه از جمله دمشق، حلب و دیگر شهرها با برگزاری تظاهرات‌های گسترده، حمایت خود را از اسد نشان داده‌اند.

به ادعای نیویورک تایمز علوی‌ها از ترس جان خود است که از بشار اسد حمایت می‌کنند زیرا در صورتی که نظام اسد سرنگون شود، آنها قلع و قمع خواهند شد.

این روزنامه آمریکایی افزود که، وضعیت آنطور که برخی از ناظران گمان می‌کنند، نیست و سران علوی چشمان خود را روی فرسایش سریع قدرت دولت سوریه نبسته‌اند.

این روزنامه تلویحا در ارائه راهکاری دیگر، اشاره کرد که اگر سران علوی ضمانتی برای سلامت خود دریافت کنند، شاید اندک اندک حمایت خود را از خانواده اسد بردارند و سرنوشت اسد و مخالفان را به حال خود رها کنند یا حداقل به طور ضمنی مخالفان را کمک کنند بدین صورت ممکن است سران علوی ارتش سوریه و برخی افسران دیگر، از ارتش جدا شوند.

هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا، در سفر اخیر خود به ترکیه اذعان کرد که از خارج از سوریه نمی‌توان بر این کشور(با هدف سرنگون کردن بشار اسد) تاثیر گذاشت، ارائه راهکارهایی این چنینی، بخوبی نشان می‌دهد که تمرکز آمریکا بر روی جبهه و بافت داخلی سوریه برای براندازی دولت این کشور است.

این نشریه صهیونیستی در ادامه با القای جنگ مذهبی در سوریه مدعی شد  اغتشاش‌گران اکثریت سنی این کشور هستند و از آنها خواست: دیگر بر عهده جمعیت غالب اهل سنت است که ضمانت بدهند علوی‌ها و دیگر اقلیت‌ها -مانند مسیحی‌ها، دروزی‌ها و شیعیانی که گمان می‌رود آنان به حمایت نظام نیاز دارند-، آسیب نبینند و در معرض اقدامات انتقام‌جویانه قرار نمی‌گیرند. (فارس 10/5/90) این درصورتی است که  نیویورک تایمز هشت ماه پیش از انتخابات دوم خرداد 76 از روی کار آمدن خاتمی با این عنوان خبر داده بود "اگر قرار باشد تغییری در ایران پدید آید، این تغییر از طریق اپوزیسیون خارج نشین مثل پسر شاه واراذل و اوباش درون عراق (گروهک رجوی) امکان پذیر نیست بلکه این امر از طریق شخصیتی مانند گورباچف خواهد بود، یک روحانی با نفوذ که از داخل و بطن نظام یک خط مشی متعادل و میانه روتر اما اسلامی ایجاد کند.» (هشتم سپتامبر 1996 نیویورک تایمز) بنابر این اینگونه توصیه های این روزنامه که نمایانگر رویکرد کاخ سفید است را باید جدی گرفت.
 
عواملی که فتنه گران در سوریه را امیدوار کرده

تاکنون شهرهای مهمی چون "حماه"، "دیرالزَور"، "ابوکمال" در مرز عراق، و مناطقی از "حمص"، "درعا"، "ادلب" صحنه جولان گروهک های خونریزی است که فقط در یک نمونه در حماه تمام اسیران دولت سوریه را در مقابل دوربین ها سربریده و به رودخانه انداختند.

به نظر می رسد دشمنان بیداری اسلامی در منطقه برای نجات رژیم اسرائیل، الگوی سرکوب بحرین بسیار امیدوارشان کرده است و برآن هستند تا که شیعیان لبنان و مقاومت فلسطین را با حذف سوریه به عنوان پل ارتباطی ایران با آنان در محاصره قرار دهند و تضعیف موقعیت خود در مصر را اینگونه جبران کنند و بنابر این تمام امکانات خود را برای سرنگونی اسد و یا حداقل تجزیه سوریه به کارگرفته اند و امید دارند با تکیه بر تکثَر قومیتی و مذهبی و ضعف هایی که آن کشور را فاقد سرمایه های اجتماعی کرده است که جمهوری اسلامی را در فتنه 88 پیروز کرد و با فشار و نفوذ در ارتش بعث آن کشور که تاکنون 500 تن از آنها کشته شده اند، برآن هستند بشار را خلع سلاح کنند و حال نیز با استقرار قدرتمند ارتش در شهرهای ناآرام استکبار برای توجیه دخالت خارجی به جنگ روانی رو آورده است.

بنابر این انتشار هر موضعی از داخل جمهوری اسلامی در این شرایط می تواند بسیار تأثیر گذار در منطقه و مقاومت دولت اسد باشد که در عوض، ما شاهدیم که فتنه گران سبز از همان ابتدای مناقشات سوریه تمرکز خود را در حمایت از اغتشاشگران قرار دادند و حتَی آقای رفسنجانی در اولین موضع گیری های خود اغتشاشات سوریه را بیداری مردم سوریه خواند! و از طرفی رسانه ها به خصوص صداوسیما با مسکوت گذاشتن اتفاقات سوریه خلأ اطلاعاتی برای نشر شایعات ایجاد کرده و در  نتیجه منجر به عدم همگرایی ملَی در مواجهه با این مسئله شده است که چون فلسطین و لبنان به منافع ملَی‌مان گره خورده و عمق استراتژیک جمهوری اسلامی را تهدید می کند.

آینده دمشق بستگی به هوشمندی اسد دارد تا با تفکیک عوامل نفوذی دشمن با مردم معترض و اگاه سازی های اجتماعی درکنار تحکیم مردم سالاری و اصلاحات اسلامی مردمی و تداوم مقاومت ستودنی این موج را به خودشان بازگرداند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیداری که با مسئولان نظام داشتند فرمودند: «امروز آمریکا براى شبیه‌سازى کارى که در مصر و در تونس و در یمن و در لیبى و امثال اینها انجام گرفته است، متوجه شده است که سوریه را - که در خط مقاومت است - دچار مشکل کند.» (عید مبعث  9/4/90)

به دنبال مواضع صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره تحولات سوریه و تذکر ایشان مبنی براینکه تحولات منطقه سبب غفلت از دسیسه دشمنان درباره فلسطین نشود، جا دارد نخبگان و رسانه ها نیز در این بصیرت افزایی فعالتر شوند.

و به هر صورت  با عنایت خداوند مقتدر تلاش‌های مذبوحانه احزاب کفر و شرک و نفاق در جنگ خندق سوریه، نمی تواند بیداری اسلامی  منطقه و ضربه مهلکی که در ماه‌های اخیر بر بدنه استکبار نشسته را متوقف کند و به تقدیر إلهی و اراده جبهه حقَ حلقه محاصره مستکبرین در منطقه و جهان روز به روز تنگ تر خواهد شد و مقاومت اسلامی نشان داده است در سخت ترین شرایط هم به حیات خود ادامه داده و ضربات مهلکی بر صهیونیستِ در حال احتضار زده است.

کد خبر:98673 -

منبع 

http://rajanews.com/detail.asp?id=98673

در شهر «حماه» سوریه، واقعا چه گذشت؟

گزارش اختصاصی؛
فرستادن «اوغلو» به سوریه، بیشتر برای به دست آوردن اطلاعات بود و اینکه ارتش سوریه در عملیات خود تا چه اندازه موفق بوده و چه اسناد و مدارکی علیه آنکارا به دست آورده است/ هنگامی که اوغلو به دیدار اسد می‌رود، اسد خطاب به وی می‌گوید: اگر برای جنگ آمده‌ای.../ جنبلاط می گوید: آنچه من در سوریه دیدم و شنیدم، موفقیت دولت در اصلاحاتی است که...
سرویس بین الملل ـ در روزهای اخیر درباره آنچه در سوریه روی داد، خبرها و گزارش‌های متعددی نوشته شده است، به ویژه ورود ارتش سوریه به شهر «حماه» در مرکز این کشور و آنچه در آنجا روی داد، بهانه‌ای شد تا حملات متعددی از سوی طرف‌های گوناگون منطقه‌ای و غربی به حاکمیت این کشور به اتهام کشتار مخالفان وارد شود.

به گزارش «تابناک»، کشته شدن شماری در این شهر، حتی باعث شد روسیه و چین هم به عنوان کشورهای طرف دمشق در شورای امنیت، پای بیانیه محکومیت نظام این کشور را امضا کنند.

اما واقعا در شهر «حماه» چه گذشت؟

بنا بر این گزارش، آغاز اعتراضات در سوریه از همان نخست بر خلاف دیگر کشورهای عربی شکل مسالمت‌آمیز نداشت و حملات مسلحانه از سوی افراد ناشناس به نیروهای امنیتی دیده می شد و این اقدامات با توجه به اطلاعاتی که دولت سوریه پیش از این به دست آورده بود، نشان از یک برنامه‌ریزی گسترده برای یک جنگ داخلی داشت.

بنا بر اطلاعات موجود، در سوریه قرار بر آن بود تا آنچه در لیبی روی داده، در آنجا هم به شیوه مهندسی معکوس بازسازی شود. در این بازسازی، شهر «حماه» باید نقش «بنغازی» را ایفا می‌کرد و به دلیل سابقه تاریخی آن ـ حمله خونین ارتش به این شهر در دهه هشتاد که هزاران کشته بر جای گذاشت ـ باید مرکز فعالیت و حرکت نظامی و سیاسی مخالفان شود.

از سویی، دستگیری‌هایی هم که نیروهای امنیتی سوریه از مخالفان، به ویژه افراد مسلح کردند، نشان داد هدف نهایی آنها همین شهر است. 
در این باره باید گفت، سفر سفرای آمریکا و فرانسه به این شهر که پنهانی صورت گرفت ـ البته سوری‌ها به عمد اجازه چنین سفری را دادند تا لینک‌های آمریکا و فرانسه را شناسایی کنند ـ دولت سوریه را به این نتیجه رساند که هر آنچه قرار است رخ دهد، در همین شهر است.

این گزارش می افزاید: این اطلاعات باعث شد تا ارتش سوریه، نخست در مرزهای ترکیه ـ که عمده تسلیحات و نیروهای عملیاتی از آنجا وارد سوریه می‌شدند ـ مستقر شوند و از این ورود و خروج‌ها جلوگیری کرده و سپس شهر «حماه» را کاملا آزاد گذاشت تا هر کس دوست دارد، وارد آن و یا از آن بیرون شود.

این شایعه که «حماه» از کنترل دولت خارج شده و مخالفان کنترل آن را به دست گرفته‌اند ـ و واقعا هم چنین بود ـ و نیروهای امنیتی به جز مراکز حساس دولتی از این شهر بیرون رفته اند، به سرعت در سوریه پیچید و باعث شد، آنها باور کنند طرحشان درباره مرکزیت «حماه» برای شورش نهایی به ثمر رسیده و زمان موعود فرا رسیده است. 

با توجه به این اطلاعات، گروه گسترده ای از مخالفان مسلح دولتی و رهبران سیاسی آنها حتی از بیرون کشور، پنهانی خود را به «حماه» رساندند تا مرحله آخر طرح را اجرایی کنند؛ سفر سفیر آمریکا در سوریه نیز همزمان با این بود.

در ادامه، ارتش سوریه به مدت یک ماه شهر را در محاصره کامل قرار داد و افراد ورودی به شهر، مراکز تجمع و اهداف آنها برای حمله را شناسایی کرد. در روز موعود، همه خروجی‌های شهر را بست و وارد «حماه» شد. عملیات در «حماه»، بسیار سریع پایان یافت و از آنجا که ارتش، اطلاعات دقیقی از مراکز تجمع مخالفان داشت، گروهی از آنها در درگیری کشته شدند و شمار بیشتری که از این کار دقیق ارتش وحشت کرده بودند، ناچار به تسلیم شدند.

سوری‌ها در «حماه» گنج‌های گرانبهایی پیدا کردند. شماری از مخالفان خارجی که مقیم ترکیه یا کشورهای عربی بودند و در نشست آنتالیا و استانبول هم مشارکت داشتند، در میان دستگیرشدگان دیده می شدند. 
«حماه» اما با وجود تبلیغات موجود، بسیار سریع آرام شد و مرحله پایانی آرام‌سازی را سوری‌ها باید در دو شهر «حمص» و «دیرالزور» انجام می‌دادند که تسلیحات اولی از لبنان می‌آمد و دومی از عراق.

اقدام سوری‌ها هر چند باعث شد، بیانیه‌ای از سوی شورای امنیت علیه این کشور صادر شود، اما آنچه ارتش انجام داد، مهمتر از این بیانیه بود. مقامات دمشق بلافاصله ریز عملیات خود، از جمله دستگیری شمار بسیاری از اعضای القاعده عراق را به آگاهی مسکو و پکن رسانده و مانع از تشدید اقدامات کشورهای غربی، عربی و ترکیه علیه خود شدند.

نتیجه این عملیات و صادر نشدن قطعنامه علیه سوریه را می‌شد در واکنش‌ها و رویدادهای بعدی دید. عصبانیت ترک‌ها از این عملیات، به گونه ای بود که داد احزاب مخالف حزب عدالت و توسعه را هم درآورد. فرستادن آقای اوغلو به سوریه بیشتر برای به دست آوردن اطلاعات بود و اینکه ارتش سوریه در عملیات خود تا چه اندازه موفق بوده و چه اسناد و مدارکی علیه آنکارا به دست آورده است.

به نوشته منابع لبنانی، هنگامی که داود اوغلو به دیدار اسد می‌رود، اسد خطاب به وی می‌گوید: اگر برای جنگ آمده‌ای، این گوی و این میدان، اگر برای نصیحت کردن آمده‌ای، از همان راهی که آمده‌ای برگرد و اگر آمده ای حرف بشنوی، پس این توضیحات را هم از من بشنو. به این ترتیب، در نشست شش ساعته به آقای اوغلو، توضیح داده شد که این راهی که حزب عدالت و توسعه با هدایت آمریکا، فرانسه و کشورهای عربی می‌رود، به ترکستان است.

نتایج بعدی این رخداد را می‌توان در رفتار سیاسی رهبران کشورهای غربی و عربی دید. عربستان، قطر، کویت و بحرین با فراخواندن سفرای خود از دمشق و آن پیام شاه سعودی، نشان از شکست مأموریت آنها می‌داد. سخنان هیلاری کلینتون با شبکه «‌ای.بی.سی» آمریکا که گفت ما نیاز به همراهی دیگر کشورها برای سرنگونی نظام اسد داریم نیز داستان شکست دیگری بود.

آنچه سفیر آمریکا هم درباره «حماه» هم درباره سرنوشت کسانی که با آنها در این شهر دیدار کرده، نشان داد او آنها را به کشتن داده یا روانه چوبه ‌دار و حبس‌های ابد کرده، بدون آنکه نتیجه‌ای قطعی از این کار به دست بیاورد.

تماس اردوغان و اوباما هم نشان داد، آنها دیگر از فاز براندازی ناامید شده‌ و باید تنها در عرصه رسانه‌ای بگویند ما با سوریه اتمام حجت کرده‌ایم و اگر به خواست ما تمکین نکند، باید هزینه یک جنگ را به تن بخرد؛ چیزی که از ترک‌ها بعید است.

از سوی دیگر، «ولید جنبلاط»، رهبر حزب سوسیالیست دروزی لبنان که به دعوت اردوغان به ترکیه رفته بود تا به خواست ترک‌ها برای خارج شدن از کابینه نجیب میقاتی، اسباب سقوط دولت این کشور را برای یک فشار خارجی بر سوریه فراهم کند، بلافاصله به دمشق رفت و طرح ترک‌ها را به آگاهی اسد رساند و در بیروت با صدای بلند اعلام کرد آنچه من در سوریه دیدم و شنیدم، موفقیت دولت در اصلاحاتی است که آغاز کرده و به پایان خواهد برد.

به گفته دیگر منابع لبنانی، اسد اما از اینکه برخی‌ها در کشور تند رفته‌اند و اقدامات بیرون از چهارچوب کرده‌اند، آگاه است و آن را اشتباه نابخشودنی می‌داند؛ افزون بر اینکه منابع آگاه می‌گویند، بی گمان، اگر نظام حاکم در سوریه، بخواهد می‌تواند با اعتماد به مردم خود، مشارکت دادن همه در قدرت و شکل دادن اصلاحات واقعی از این مرحله سخت گذر کند.

نتایج نظرسنجی بانک مرکزی در مورد تغییر واحد پول ملی تا ساعت 24

نتایج این نظر سنجی از نظر مبانی آماری قابل تعمیم به کل جامعه نمی باشد. 

تعداد شرکت کننده ها: 42149

پرسشنامه بررسی اثرات حذف صفر از پول ملی
1- جنسیت:
82%مرد (34587)
17%زن (7459)
2- سن:
28%24-15 (11819)
62%40-25 (26236)
8%41- 60 (3607)
0%61 به بالا (379)
3- تحصیلات:
13%دیپلم و زیر دیپلم (5707)
58%فوق دیپلم، لیسانس ودانشجویان این دوره (شامل تحصیلات مشابه حوزوی) (24454)
21%فوق لیسانس و دانشجویان این دوره(شامل تحصیلات مشابه حوزوی) (8883)
7%دکتری و بالاتر و دانشجویان این دوره(شامل تحصیلات مشابه حوزوی) (2964)
4- محل سکونت:
55%استان (36300)
44%شهر (29696)
5- وضعیت شغلی:
53%شاغل (22489)
7%بیکار (3045)
24%دانشجو (10262)
1%خانه دار (624)
1%مستمری بگیر و بازنشسته (548)
5%محصل (2096)
6%غیره (2814)
6- نوع شغل (درصورت اشتغال):
14%امور مالی و اقتصادی (5870)
30%امور مهندسی و صنعتی (12751)
2%امور کشاورزی (985)
10%امور آموزشی و بهداشتی (4377)
42%سایر (17609)
7- گروه‌های شغلی خاص:
4%پرسنل شبکه بانکی (1997)
4%اعضای هیئت علمی اقتصادی (2001)
0%نمایندگان مجلس (326)
0%وزرا ، معاونین وزرا و استانداران (188)
1%فعالین حوزه حقوقی (505)
7%اصناف و بازرگانان (عمده فروش‌ها و خرده فروش‌ها) (3090)
80%سایر (33180)
8- در طول ماه گذشته، به طور متوسط روزانه چه مقداراسکناس(شامل ایران چک بانک مرکزی)و سکه رایج به همراه داشته اید؟
10%کمتراز 50،000 ریال (4601)
28%50،001 تا 200،000 ریال (11813)
28%200،001 تا 1،000،000 ریال (11830)
12%1،000،001 تا 2،000،000 ریال (5064)
20%2،000،001 ریال و بیشتر (8660)
9- ارزان ترین واحد کالا یا خدمتی که در طول ماه گذشته خریداری نموده اید ، چه مبلغی بوده است؟
7%کمتراز 500 ریال (3323)
31%501 - 1،000 ریال (13424)
36%1،001 تا 5،000 ریال (15325)
12%5،001 تا 10،000 ریال (5213)
11%10،001 ریال و بیشتر (4692)
10- چنانچه در ماه گذشته ارزانترین کالایی که خریداری کرده اید کمتر از 500 ریال بوده لطفا نام و قیمت آن را ذکر فرمایید.
50%نام کالا (2635)
49%قیمت کالا (2539)
11- گران ترین واحد کالا یا خدمتی که در طول ماه گذشته با استفاده از اسکناس و مسکوک خریداری نموده‌اید ، چه مبلغی بوده است؟
10%کمتراز 100،000 ریال (4508)
29%100،001 تا 500،000 ریال (12569)
29%500،001 تا 2،000،000 ریال (12565)
29%2،000،001 ریال و بیشتر (12287)
12-نخستین اولویت شما در استفاده از ابزارهای پرداخت کدام یک از موارد است؟
65%ابزار الکترونیک (27625)
5%چک شخصی (2270)
28%اسکناس و مسکوک (12106)
13- در طول یک سال گذشته به طور متوسط چند درصد از مبادلات پولی خود(نظیر پرداخت قبوض ، خرید کالا وخدمات ، حواله وجوه و....) را از طریق بانکداری الکترونیک انجام داده اید؟
16%کمتر از 10 درصد (6861)
13%20- 10 درصد (5724)
13%30- 20 درصد (5820)
56%بیش از 30 درصد (23568)
14- درطول یک سال گذشته به طور متوسط چند درصد از مبادلات پولی خود را از طریق چک شخصی انجام داده اید؟
31%کمتر از 10 درصد (13108)
11%20- 10 درصد (4942)
7%30- 20 درصد (3150)
7%بیش از 30 درصد (2945)
42%دسته چک ندارم (17836)
15- درطول یک سال گذشته به طور متوسط چنددرصد از مبادلات پولی خود را از طریق انواع چک بین بانکی ( به غیر از ایران چک بانک مرکزی ) انجام داده اید؟
73%کمتر از 10 درصد (30916)
13%20- 10 درصد (5489)
6%30- 20 درصد (2787)
6%بیش از 30 درصد (2676)
16- آیا با حذف صفر از پول ملی موافقید؟
80%بلی (33887)
19%خیر (8116)
17- به نظر شما اثر حذف صفر بر تورم چیست؟
10%کاهش خواهد داشت (4554)
25%بدون تغییر خواهد ماند (10884)
22%به میزان اندک افزایش خواهد یافت که قابل چشم پوشی است (9614)
20%افزایش قابل توجه خواهد داشت (8757)
8%بسیار افزایش خواهد یافت (3404)
11%نمی دانم (4769)
18- آیا به نظر شما حذف صفر از پول ملی موجب افزایش قیمت املاک و مستغلات می‌شود؟
26%خیر (11332)
25%به میزان اندک (10623)
17%زیاد (7375)
7%خیلی زیاد (3270)
22%نمی‌دانم (9393)
19- برای کسب اطلاعات در مورد حذف صفر پول ملی بیشتر به کدام یک از منابع زیر مراجعه می کنید؟
25%پایگاه اطلاع رسانی بانک مرکزی (10904)
22%سایر پایگاه های اطلاع رسانی (9547)
25%رادیو و تلویزیون (10918)
14%مطبوعات (6106)
6%کتب و تحقیقات علمی (2656)
4%گروه های مرجع (نظیر کارکنان بانک مرکزی و بانک ها ) (1867)
20- آیا اطلاعات ارایه شده توسط بانک مرکزی درخصوص حذف صفر از پول ملی را کافی می دانید؟
12%بلی (5137)
54%خیر (22941)
33%تاحدودی (13919)
21- با حذف چند صفر از پول ملی موافق هستید؟
7%یک صفر (3028)
6%دو صفر (2585)
24%سه صفر (10205)
52%چهار صفر (22188)
9%هیچکدام (3960)
22- کدام یک از شیوه های زیر را برای تغییر نظام پولی کشور مناسب می دانید؟
36%جایگزینی یک باره پول جدید به جای پول قدیم (15262)
63%گردش موقتی هم زمان دو پول جدید و قدیم (26737)
23- درصورتی که شیوه گردش موقتی دو نظام پولی به اجرا درآمد، فکر می کنید چه مدت زمان برای همزیستی هر دو پول قدیم وجدید لازم است تا جامعه با پول جدید هماهنگ شود؟
33%شش ماه (13945)
37%یک سال (15698)
15%دو سال (6477)
13%بیش از دو سال (5794)
24- برای طرح پشت اسکناس کدام یک از گزینه های زیر را پیشنهاد می کنید؟
36%چهره دانشمندان، نویسندگان و شعرای ایرانی (15157)
20%اماکن تاریخی، باستانی و مذهبی (8810)
25%سمبل های ملی ( نظیر قله دماوند و...) (10657)
3%نمادهایی از رویدادهای مهم تاریخ کشور( نظیر 22 بهمن و...) (1465)
14%طرح هایی در بزرگداشت برخی فعالیت ها یا اقشار مانند کشاورزان، کارگران (5956)
25- چنانچه قرار باشد برای مدت معین اسکناس های قدیم و جدید به موازات یکدیگر در گردش باشند ، آیا موافق هستید آن دسته از اسکناس های جدید که به لحاظ مبلغ مشابه اسکناس قدیم هستند ( مانند 10 هزار ریالی قدیم و 1 واحد پول جدید)، از نظر طرح و رنگ و اندازه مشابه یکدیگر باشند؟
41%بلی (17333)
58%خیر (24695)
26- کدام یک از گزینه های زیر را برای تشخیص قطع های مختلف اسکناس مناسب می دانید؟
36%طول و عرض متفاوت برای هر یک از قطع ها نظیر اسکناس های ترکیه ، روسیه و قطر (15338)
28%طول متفاوت و عرض ثابت برای هریک از قطع ها نظیر ژاپن ، مصر و سوییس (12027)
34%طول و عرض ثابت نظیر قطع های ایران چک های فعلی و اسکناس های بحرین ، برزیل و مجارستان را مناسب می دانم (14633)
27- با کدامیک ازگزینه های زیر برای نامگذاری پول اصلی جدید(اسکناس) موافق هستید؟
1%ریال (520)
44%تومان (18568)
44%پارسی (18577)
7%دریک (3178)
2%هیچکدام (1219)
28- با کدامیک ازگزینه های زیر برای نامگذاری پول فرعی جدید(سکه) موافق هستید؟
21%ریال (9149)
18%تومان (7956)
14%پارسی (5959)
37%دریک (15837)
7%هیچکدام (3155)
29- درصورتی که علاوه بر موارد ذکر شده در بند 27 و 28، نام دیگری را برای پول ملی مناسب می دانید،لطفا با ذکر دلیل قید نمایید:
27%برای اسکناس: (5846)
22%دلیل انتخاب نام: (4924)
27%برای سکه: (6013)
22%دلیل انتخاب نام: (4758)
30- برخی بر این نظر هستند که نامگذاری پول ملی باید برگرفته از فرهنگ گفتاری مردم باشد. بر این اساس برای واحد اصلی پول «تومان» و برای واحد فرعی آن «ریال» را پیشنهاد می‌دهند. نظر شما در این باره چیست؟
42%موافقم (17990)
57%مخالفم (24022)
31- آیا با افزایش سهم سکه در مبادلات مالی جامعه به جای اسکناس موافقید؟
33%بلی (13963)
66%خیر (28089)
نمایش نظر سنجی    
نظر سنجی با موفقیت ذخیره شد.